۱۴۰۱ آبان ۸, یکشنبه

خط و نشان های بی خاصیت سپاه

 
 
خط و نشان های بی خاصیت سران سپاه برای توده ها
 
 کل برنامه ای که مرحله ی نخست آن ظاهرا با سخنرانی سلامی فرمانده جنایت کار سپاه پاسداران به پایان رسید یک بالماسکه ی خونین( از جانب خامنه ای و سپاه) تمام عیار بود.
یک برنامه ی به اصطلاح تروریستی در شاه چراغ شیراز به راه انداختند و سپس آن را به گردن داعش انداختند و پس از آن مراسمی برای تشیع جنازه قربانیان این برنامه ی حکومتی ترتیب دادند و بعد هم سخنرانی ای پر های و هویی کردند که ای کسانی که در خیابان هستید و ای کسانی که اعتصاب می کنید به شما اخطار می دهیم که دیگر به خیابان نیایید و اعتصاب نکنید و خلاصه اگر بیایید سپاه پاسداران وارد می شود و اله و به له می کند.
 خودشان بریدند و دوختند!
این که مثلا تا کنون سپاه پاسداران در سرکوبی ها نبوده یک دروغ شاخدار بزرگ است و به راستی که از ترس شان است. امکان ندارد در این کشور اعتراض و جنبش و خیزشی پیش بیاید و پای سپاه در سرکوب آن نباشد. از 88 به این طرف پای اصلی سرکوب ها یا خود سپاه بوده و یا به رهبری سپاه بوده است. اصلا نیروهای موجود به جز ارتش یعنی سپاه و یا به رهبری سپاه. تازه رده های بالای ارتش هم یعنی سپاه.
 به عبارت دیگر سازمان اطلاعات، سازمان حفاظت سپاه پاسداران، لباس شخصی ها، فرماندهان نیروهای انتظامی و بسیج و بسیاری کسانی که به اسم بسیج اند، گردان ویژه و لباس سوسکی ها همه یا پاسدارند و یا در زیر رهبری سپاه پاسداران قرار دارند. سران و کادرهای اصلی سپاه الان نه تنها تمامی پست های مهم اطلاعاتی و نظامی را قبضه کرده اند بلکه پست های سیاسی در دولت و نیز استانداران و فرمانداران را نیز قبضه کرده اند. و این ها جز مجلس است که یک پایش افراد وابسته به سپاه است.
اما این سپاه پاسداران از ترس روبرو شدن با توده های مردم و قمصور شدن زرت اش نمی خواهد با نام شناسنامه اش وارد گود شود و زیر اسامی جعلی که یعنی این ها سپاه نیست به  سرکوب توده ها دست می زند. ( اگر بگویند این ها پاسداران هستند این را که این ها از دست توده ها فرار می کنند و یا به دست توده ها کتک می خورند چگونه توضیح دهند؟!)
حال فرمانده ی این سپاه جنایتکار می آید و می گوید نیایید به خیابان که اگر بیایید سپاه خواهد آمد!
بیاید که مثلا چکار کند؟
کشتاری مانند آبان 98 به راه اندازد؟
بفرماید به راه اندازد! اگر آن نتیجه می داد دیگر به این کشتار تازه نیاز نبود. و اگر آن نتیجه نداد این یکی هزاربار بیشتر نتیجه نخواهد داد!
پس اگر پرسش این باشد که چرا این سپاه پاسداران جانی این چهل و اندی روز کشتاری مانند آبان 98 نکرده است، پاسخ اش ساده است:
این ها تیر 78 و 88 و دی 96 و آبان 98 سرکوب شدید کردند و به ویژه در آبان 98 کشتار 1500 نفری به راه انداختند که دیگر خیزش و انقلابی شکل نگیرد. این ها تمام هم و غم شان این بود که همه چیز«در نطفه خفه شود»!
اما این نطفه خفه نشد و انقلابی شکل گرفت و همه ی آنچه را رشته بودند پنبه کرد.
 بنابراین اکنون درمانده اند که چه بکنند.
بیشتر از این که کشته اند بکشند؟
اما اگر قرار بود با کشتن و حمام خون به راه انداختن مساله ای حل می شد آن کشتارها باید آن را حل می کرد. مگر کشتار شاه سابق در میدان ژاله پیش چشمان شان نیست که راه را بی بازگشت کرد و انقلاب را به اوج رساند؟
نکشند؟
اگر نکشند جنبش گسترش و عمق و شتاب بیشتری می گیرد و سرنگونی حکومت را پیش خواهد انداخت.
به این ترتیب این ها حسابی توی گل گیر کرده اند. خط و نشان کشیدن و هارت و پورت کردن سلامی و هجوم وحشیانه پاسداران لباس شخصی به دانشجویان حکایت این توی گل گیر کردن است و نه علامت نیرو و قدرت شان.
با این همه شکی نیست که چنانچه عقب نشینی آشکار نکنند، مجبورند پیشروی کنند و خشن تر سرکوب کنند و بنابراین بیشتر بازداشت و زندان کنند و بکشند. اما این راه اکنون و در اوضاع و شرایط کنونی مبارزه را بیشتر رشد خواهد داد.
 به عبارت دیگر هر چه آنها سرکوب را تیزتر و خشن تر کنند، انقلاب نیز خودش را سوهان زده تیزتر و خشن تر خواهد کرد.
 اینجا باید یک نکته مهم را در نظر داشت:
این تیزی و برایی و خشونت منطقی و بحق انقلاب که امری است تا حدودی به وجود آمده و دیر یا زود بیش از این به وجود خواهد آمد، امری تحمیل شده و عکس العملی یعنی حرکتی عین خواسته ی آنها نباشد؛ یعنی به این گونه نباشد که انقلاب در هر جا و هر مکان و به همان شکل مقابله ی به مثل کند.  
این در حال حاضر شاید بیشتر همان چیزی باشد که آنها می خواهند. یعنی می خواهند اعصاب و روان مبارزان( برای نمونه دانشجویان) را به بازی بگیرند و مجبورشان کنند که همان جا و به شکل آشکارا واکنش های عجولانه نشان دهند( منظور ما درگیری های محدود نیست که خواه ناخواه پیش خواهد آمد) و به خشونت انگیخته شوند و در نتیجه راه را برای سرکوب و خشونت بیشتر خودشان باز کنند.
بنابراین مبارزان انقلابی باید از واکنش های عکس العملی پرهیز کنند و واکنش های معقول را پیشه کنند. روشن است که از این واکنش های عکس العملی آنجا که نیرو و شرایط اش موجود است و می توان و باید نشان داد نباید پرهیز کرد و البته در چنین صورتی خود واکنشی معقول است.
انقلاب «جواب هر ضربه را با ضربه خواهد داد» اما چگونگی «جواب ضربه با ضربه به شرایط بستگی دارد».
انقلاب جواب ضربه را با ضربه می دهد. اما این که این جواب چه هنگام و چه جایی و به چه شکلی باشد کاملا وابسته به توانایی ها و امکانات موجود و شرایط و موقعیت انقلاب و همچنین وابسته به درجه ی گسترش و پیشروی انقلاب و تناسب نیروهای انقلاب و ارتجاع حاکم است.
مرگ بر سپاهی
مرگ بر جمهوری اسلامی
زنده باد انقلاب توده ها
 گروه مائوئیستی راه سرخ
ایران
نهم آبان 1401

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر