۱۴۰۱ آبان ۲۷, جمعه

حکومت روحانیون و حکومت شاهان دو غده ی سرطانی بزرگ

 
 حکومت روحانیون و حکومت شاهان دو غده ی سرطانی بزرگ جامعه ما بوده است!
 
آتش زدن خانه ی خمینی بنیانگذار حکومت روحانیون و استبداد مذهبی در ایران
این اقدامی مهم از جانب توده های شهر خمین بود.
خمینی این دجالی که برای توده های مردم ایران حکومتی بنا نهاد که جز چهل سال جنایت و جهل و فریب چیز دیگری به وجود نیاورد؛
خمینی که جنگ با عراق را«نعمت» دانست تا بنای حکومت روحانیون را محکم کند؛
خمینی که تابستان سال 67 حکم اعدام فرزندان مبارز خلق را صادر کرد؛
خمینی که طی 10 سال از زمان انقلاب تنها «گورستان ها را آباد کرد»؛
خمینی، این دروغگوی پلیدی که وعده ها داد و در پایان گفت که«من خدعه کردم»؛
اکنون باید زنده می بود و می دید که توده هایی که وی از اعتقادات دینی شان به شیادانه ترین و کثیف ترین شکل ممکن استفاده کرد و آنان را به بند کشید چگونه در شهر خودش خانه وی را به آتش می کشند!
این اقدامی است در راستای آتش زدن حکومت روحانیون و حکومت دینی.
در راستای سرنگونی حکومت خامنه ای شیاد و جنایتکار و پاسداران کثیف و بزدل اش!
اقدامی است که در آن توده ها خانه ی را که تجلی حکومت آخوندها بود و هست به آتش کشیدند و نشان دادند که می خواهند این حکومت را سرنگون کرده و به جای آن یک حکومت دموکراتیک که منافع آنها را برآورده سازد بنا کنند.
انقلاب دموکراتیک ایران به این دلیل که دارای ویژگی ضد حکومت آخوندها و ضد استبداد دینی است پیشرو و راهگشای مبارزات ملت های خاورمیانه و شمال افریقا علیه هر گونه استبداد دینی خواهد شد.
 
انقلاب مشروطیت علیه دو قدرت ستمگر و مفتخور بود
توده های مردم باید از انقلاب مشروطه و انقلاب 57 تا جایی که ممکن است درس بگیرند و اجازه ندهند حوادثی که در پی آن انقلاب ها رخ داد دوباره تکرار شوند.
در انقلاب مشروطیت توده های مردم ایران علیه دو قدرت بزرگ ستمگر و استثمارگر در کشور جنگیدند که خون مردم را می مکیدند:
یکی قدرت و حکومت شاهان و استبداد شاهی و سلطنتی بود.
دیگری حکومت روحانیون بود که شیخ فضل الله نوری مدافع آن بود.
انقلابیون مشروطه خواه از تقلای برخی روحانیون برای بنیانگذاری حکومتی که دین بر آن حاکم باشند جلوگیری کردند و شیخ فضل الله نوری را که خواهان حکومتی بود که در آن فقها بر قوانین مجلس نظارت کنند اعدام کردند. بدین سان آنها علیه استقرار یک حکومت دینی جنگیدند.
مشروطه خواهان انقلابی حکومت شاهان را نیز محدود کردند و توانستند با بنیانگذاری قانون اساسی و به ویژه متمم آن، تا حدودی آزادی و دموکراسی را برای مردم ایران ایجاد کنند.

انقلاب 57 دفن حکومت سلطنتی بود
در انقلاب 57 توده های مردم استبداد سلطنتی و حکومت شاهان را سرنگون کردند و برای همیشه در دل خاک جای دادند.
اما تاسف بار آنکه به جای آن حکومت روحانیون برقرار شد. یعنی یکی از دو غده ی سرطانی از بین رفت اما آن دیگری برجای ماند و رشد کرد.
اکنون توده های مردم ایران می خواهند حکومت آخوندها را براندازند. باید هشیار بود که مبادا دوباره اسیر آن غده ی برانداخته شده یعنی سلطنت و حکومت شاهان میهن فروش شوند.
باید توده های مردم این شعار را همواره در نظر داشته باشند:
مرگ بر ستمگر، چه شاه باشد چه رهبر!
 
مسئولیت سنگین ایرانیان مهاجر در قبال مردم میهن
مهاجرین ایرانی و به ویژه جوانان در خارج از کشور باید روشن باشند که توده های مردم ایران حکومت شاهی و یا حکومت جمهوری وابسته به کشورهای خارجی نمی خواهند.
آنها حکومتی مستقل و متکی به خودشان می خواهند. یک حکومت دموکراتیک و مردمی مستقل.
حکومتی که در آن آزادی اندیشه و بیان، آزادی مطبوعات و اینترنت، آزادی احزاب و اجتماعات، آزادی انتخاب شدن و انتخاب کردن و... وجود داشته باشد و به توده های مردم ایران متکی و بنابراین مستقل از هر قدرت خارجی باشد.
این آزادی ها در پنجاه سال سلطنت دارو دسته ی پهلوی ها وجود نداشت. آن حکومت متکی به مردم ایران و مستقل نبود بلکه به کشورهای امپریالیستی متکی و وابسته بود.
مردمی که به خارج از کشور مهاجرت کرده اند نمی توانند پیشاپیش به جای مردم داخل کشور که بهای اصلی تغییر حکومت را با جان خود می پردازند تصمیم بگیرند!  
آنها باید به دقت متوجه باشند که با گرفتن پرچم سه رنگ با شیر و خورشید که نشانه ی حکومت سلطنتی سابق و حکومت شاهان یعنی یکی از دو بختک و غده ی سرطانی جامعه ی ایران است، دارند پیشاپیش به جای مردم داخل کشور تصمیم می گیرند و انتخاب می کنند!
آنها باید صدای مردم ایران باشند و نه تصمیم گیرنده ی اصلی این که چه حکومتی باید روی کار آید.
آنها و به ویژه جوانان باید به مرور تاریخ بپردازند و پی برند که چرا نباید این پرچم را از دست هر کس که به دست ایشان داد گرفته و برافراشته کنند. آنها باید پی برند که چگونه با این کار خود همچون ابزاری به وسیله ی سلطنت طلبان مزدور و برای به قدرت رسیدن آنها به بازی گرفته می شوند.
آنها نباید اجازه دهند که شاه پرستان و سلطنت طلبان مزدور از گردهمایی و راهپیمایی های آنها که در پشتیبانی از مبارزات درون کشور علیه حکومت جمهوری اسلامی است به نفع بازگشت حکومت کثیف و مزدور سلطنت استفاده کنند.
 
مرگ بر استبداد دینی
مرگ بر هر استبداد سلطنتی
مرگ بر هر نوع حکومت مزدور
 برقرار باد حکومت دموکراتیک متکی به توده های مردم و مستقل
 گروه مائوئیستی راه سرخ
ایران
26آبان 1401

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر