۱۴۰۱ آبان ۲۵, چهارشنبه

گسترش انقلاب و تکامل شکل های مبارزه

 
گسترش انقلاب و تکامل شکل های مبارزه 
 
 
شور و نشاط در انقلاب
این روزها را می توان اوج هایی تازه در انقلاب دموکراتیک کنونی دانست. این اوج ها هم در شور و نشاط وصف ناپذیری که توده ها از خود برای مبارزه، و علیرغم تمامی ددمنشی ها و پلشتی ها و سرکوب های خونین از جانب حکومت، بروز می دهند خود را نشان می دهد و هم در گسترش بیش از پیش جنبش وهم در رشد برخی اشکال جانبی مبارزه.
به نظر می رسد که تداوم اعتصاب کسبه و بازاریان برای دومین روز، تاثیر مثبتی روی مبارزات جاری گذاشته و شور و نشاط جوانان و توده ها و اعتماد به نفس آنها را بیشتر کرده است. جوانان و توده ها احساس می کنند که پشت شان گرم تر شده است و نیرو و انرژی بیشتری پیدا کرده اند. و این جدا از این است که اعتصاب کسبه و بازاریان می تواند به روی بخش های تولید و خدمات تاثیر گذارد و این بخش ها را به تحرک کشاند و در نتیجه دیر یا زود شاهد اعتصابات طبقات، گروه ها و بخش های تازه ای باشیم.
گسترش انقلاب به شهرهای کوچک و روستاها
این اوج را در گسترش انقلاب نیز می توان دید. اکنون و هر روز بیش از روز پیش، انقلاب از شهرهای بزرگ و متوسط به شهرهای کوچک و روستاها جاری می شود و توده های بیشتری را به حرکت در آورده و به جنبش و انقلاب می کشاند.
با وجود این که جنبش و انقلاب در دو ماه گذشته عمدتا به شهرهای بزرگ و متوسط محدود بود اما همواره به شهرهای کوچک و روستاها نیز کشیده می شد.
در این مورد می توان نخست به  کردستان و بلوچستان و برخی از استان ها همچون ایلام و یا شمال خوزستان همچون لالی و ایذه و استان های کهگیلویه و بویراحمد و چهارمحال و بختیاری اشاره کرد که جنبش صرفا شهری نبوده و به شهرهای کوچک و  روستاهای بسیاری کشیده شده بود( برخی شهرهای کوچک مانند لردگان و یا لالی در جنبش های پیش از این نیز نقش داشتند).
از سوی دیگر در مناطق مرکزی و به این دلیل که برخی مبارزین جانباخته شهرهای متوسط و بزرگ از شهرهای کوچک و روستاهای دور و نزدیک شهرها بودند و با توجه به مراسم سوگ برای این جانباخته گان که عموما در روستا برگزار می شد، روستاها خود به خود به نوعی در مبارزه درگیر می شدند.
اما در این دوره ی اخیر و به ویژه دو روز گذشته یعنی 23 و 24 آبان، جنبش از شهرهای بزرگ و متوسط گذر کرده و به شهرها کوچک و روستاها رسید تا جایی که در برخی از روستاها حتی با توجه به محیط کوچک و بسته ی روستا، جوانان و توده های روستا گردهمایی و راهپیمایی برگزار کردند و علیه خامنه ای و دیکتاتوری شعار دادند. دیر نیست که این گسترش بسیاری از شهرهای کوچک و روستاها را در بر گیرد.
 روشن است که هر چه که جنبش شهرهای کوچک و روستاهای بیشتری را در بر گیرد به نفع انقلاب و تداوم آن است. نکاتی که در حال حاضر اهمیت بیشتری دارند یکی این است که گستره ی دامنه ی جنبش، نیروهای دشمن را بیشتر پخش می کند و در نتیجه سرکوب آن را سخت تر و دشوارتر می کند. دو دیگر این که اگر در منطقه ای جنبش به دلیل سرکوب شدید و یا دلایل دیگر دچار افت شد، منطقه ای دیگر انقلاب را تداوم می بخشد. و سوم این که بخشی از نیروهای ارتش و سپاه از همین شهرهای کوچک و روستاها هستند و گسترش جنبش به آنها می تواند تضعیف و ریزش نیروهای ارتش و سپاه را در پی داشته باشد.
رشد شکل های جانبی مبارزه
یک ویژگی دیگر این روزها، رشد اشکال جانبی مبارزه به ویژه حمله به مراکز سیاسی و مذهبی  و نظامی حکومت همچون فرمانداری ها و حوزه های علمیه و بسیج است. در بسیاری از شهرها حمله به مراکز بسیج تقریبا عادی شده است و اگر چه  شکل عمده ی مبارزه به آتش کشیدن این مراکز است، اما در این دو روز در برخی مناطق به ویژه در مهاباد کار به درگیری مسلحانه و تصرف این مراکز نیز کشیده شده است. اشکالی که رشدشان بیش از هر چیز به دلیل حملات نیروهای مسلح حکومت و آتش گشودن به روی مردمی است که در گردهمایی هایی کاملا مسالمت آمیز شرکت کرده اند. این گشودن آتش به روی توده ی بی دفاع و کشتار کودکان و جوانان کینه و نفرت خلق را افزون می کند و بر خشم وی می افزاید. روشن است که نتیجه ی آن تهاجم متقابل، به مراکز نظامی رژیم و به آتش کشیدن آنها است. 
این ها را باید نشانه های رشد اشکالی از مبارزه دانست که چنانچه جنبش دامنه و عمق بیشتری بگیرد در کنار اعتصابات رشد خواهد کرد.
گسترش اعتصابات
بدون شک حلقه ی مرکزی تکامل جنبش به مرحله ی نوین آن، اعتصابات سراسری است. بدون اعتصابات گسترده ی سراسری و به وسیله ی تمامی طبقات خلقی به ویژه طبقه ی کارگرجنبش نمی تواند آن گونه که شاید و باید تکامل یابد. آنچه که تا کنون صورت گرفته یعنی اعتصابات دانشجویان، دانش آموزان و فرهنگیان و نیز بخش هایی از کارگران و اکنون نیز اعتصابات کسبه و بازاریان گرچه بسیار خوب و در تکامل انقلاب نقش داشته است اما هنوز کافی نبوده و به هیچ وجه به معنای گذار کامل به این مرحله و استقرار در آن نبوده است. به ویژه این که برخی از اولتیماتوم ها برای اعتصاب و یا اعتصابات کارگری( همچون کارگران رسمی نفت و یا اکنون ذوب آهن اصفهان) اقتصادی بوده است و با وعده ای که از طرف دولت و یا کارفرما داده شده کارگران به سرکار خود بازگشته اند.
در مورد اعتصابات کسبه و بازاریان نیز باید به این نکته ی مهم اشاره کنیم که این اعتصابی «خاموش» است و نه همراه با بیان خواست ها. به این معنا که اگر کسبه و بازاریان مغازه های خود را بستند، این کار همراه با گردهمایی و راهپیمایی های گسترده( و نه محدود- گرچه شاید اکنون امکان این گونه گردهمایی ها و راهپیمایی ها مقدور نباشد) و یا حداقل پخش اطلاعیه هایی که در آن ها به بیان خواست های خود بپردازند، نبوده است. از این رو این اعتصاب هر چند می دانیم که در پس و پشت آن مخالفت این صنف با حکومت است، اما بیشتر شکل همراهی با جوانان و توده های مبارز در خیابان را دارد، تا یک اعتصاب با خصوصیاتی مستقل و استوار بر خواست های سیاسی کسبه و یا بازار.
به همین دلیل در آینده اعتصابات سیاسی باید توام با دادن اطلاعیه ها و بیان خواست ها، آشکار و یا حتی زیرزمینی، باشد تا جنبش و انقلاب از حالت نفی صرف حکومت اسلامی بیرون آمده، و شکل مثبت این که هر طبقه و گروه و بخش چه می خواهد پیدا کند و در نتیجه نیرو و تحرک بیشتری را ایجاد کند.
مرگ بر خامنه ای
مرگ بر جمهوری اسلامی
برقرار باد جمهوری دموکراتیک خلق ایران
   
گروه مائوئیستی راه سرخ
ایران
24 آبان 1401
 
 

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر