۱۴۰۲ فروردین ۲۰, یکشنبه

مبارزه ی دختران و زنان

 
مبارزه ی دختران و زنان برای تحکیم مواضع به دست آمده 
 
دشمن خونین توده ها
اکنون برای بسیاری از توده های مردم ایران این امر روشن شده است که نه تنها خامنه ای خودش دزدترین و سالوس ترین و جنایتکارترین فرد در جمهوری اسلامی است بلکه هر چه سالوس و ریاکار و اختلاس گر و دزد و جنایتکار است نیز گرد خویش آورده و بر راس امور گماشته است. او نه تنها  افرادی از این دست از پاسداران تا غیر نظامی ها را در دفترش گرد آورده و آن را به کنام کثیف ترین و جانی ترین عناصر نظام حاکم تبدیل کرده است بلکه هر فرد را که دارای این صفات و مورد نفرت و کینه ی مردم بوده و حتی افشا شده است دوباره در پست و مقامی در حکومت نشانده تا به مردم بگوید که این من هستم که تصمیم می گیرم چه کسانی بر شما حکومت کنند.
نگاهی به جنتی یکی از کثیف ترین و جانی ترین افراد در جمهوری اسلامی که رئیس مجلس خبرگان است، رئیسی جلاد بر راس دولت، محسنی اژه ای فاسد و جنایتکار در راس دستگاه قضایی، قالیباف به عنوان رئیس مجلس و بسیار افرادی همانند این ها در راس دستگاه های اداری و نظامی تهران( نگاه کنید به سخنان رئیس دانشگاه فرهنگیان که نشان می دهد وی اصلا این کاره نبوده بلکه از پاسداران جنایتکار و اطلاعاتی های خدمتگزار خامنه ای و مجتبی بوده است) و شهرستان ها نشان می دهد که سیاست پلید خامنه ای جز این نبوده است. افرادی که به این ترتیب مدیون و مطیع و خدمتگزار وی می شوند و هر کاری بخواهد برایش انجام می دهند.  
و آن وقت این فرد مستبد و جاه طلب و تمامی افراد دوربرش  که خودشان تا مغز استخوان مرید و نوکر و جاسوس روسیه و چین و کشورهایی مانند انگلستان و آلمان و فرانسه و آمریکا ... هستند چپ و راست هر حرکت اعتراضی مردم و از جمله جنبش زنان را منتسب به دشمن کرده و مردم شریف ایران و زنان آگاه و هوشیار و مبارز را متهم می کند که بازیچه دست دشمنان هستند. دشمنانی که تنها روی کاغذ موجوداند و گرنه جمهوری اسلامی دشمن آنچنانی ندارد و حتی چنانچه امپریالیست بتوانند خامنه ای و پاسداران اش را اندکی رام کنند و به آنها اطمینان دهند که قصد سرنگونی آنها را ندارند و نمی خواهند به جای آنها نوکر دیگری بیاورند، دیر یا زود جریان های دست پرورده ی خود را برای بقایش خواهد فروخت و با اسرائیل هم کنار خواهد آمد. همان گونه که با عربستان چنین کرد و مشغول فروش حوثی هایش شد.
 احمدرضا رادان اختلاسگر و جنایتکار
باری این فرد جانی اکنون در مبارزه با دختران و زنان مبارز ایران که حق و حقوق خود را می خواهند یکی از همین دزدان و جنایتکاران کثیف یعنی احمدرضا رادان را به سمت فرمانده ی نیروی انتظامی منسوب کرده تا مردم را سرکوب کند.
با این که پس و پیش کردن مهره ها و به ویژه از دور خارج کردن مهره هایی که منفور هستند- برای مدتی و یا برای همیشه - از سیاست های هر حکومت ستمگر و استثمارگر خواه دولت های امپریالیستی غرب و خواه حکومت زیر سلطه است اما به نظر می رسد که رادان جزو یکی از باندهای حاکم بوده و احتمالا باندهای دیگر با وی میانه ی خوشی نداشتند و همین هم موجب شد که برای مدتی از وی در جنایت و سرکوب جنبش توده ها استفاده نشود.
سیاست سرکوب مبارزه ی زنان
در هر صورت سیاست های کلی حکومت در مورد ایستادن مقابل دختران و زنان و بازگرداندن آنها به وضع پیشین گویا به یک وحدتی رسیده و اکنون در سخنان و برنامه های احمدرضا رادان برای سرکوب آشکار شده است. وی است که پیش افتاده تا مساله حجاب اجباری را دوباره برقرار کند. و اوست که شاخ و شانه می کشد و زبان به تهدید دختران و زنان ایران می گشاید.
با این وصف در این که هجوم های تازه ای علیه زنان سازمان داده خواهد شد شکی نیست، اما با توجه به وضع کنونی جنبش و ایستاده گی دختران و زنان این که این دارودسته بتوانند موفقیتی به دست آورند بسیار محل تردید است. آنچه بیشتر به نظر می رسد این است که به دلیل تضادهای درونی شان و نیز وضع به هم ریخته ی و مختل شده ی نیروهای سرکوب که روز به روز هم بیشتر می شود توان کافی نخواهند داشت که به گونه ای همه جانبه سیاست سرکوب خود را پیش برند و کنترلی جامع بر اوضاع به دست آورند.
مهم تر از وضع خودشان و بُرد قدرت و توانایی شان، عدم امکان به پیروزی رساندن سیاست سرکوب این است که اکنون و نسبت به مراحل پیشین انقلاب ایران، هوشیاری توده ها به ویژه دختران و زنان و روح مبارزه جویی و مقاومت در آنها بسیار زیاد شده است و مردم اتحاد بسیار بیشتری نسبت به گذشته به دست آورده اند. همچنین خلاقیت و نوآوری و ایجاد شکل های نو مبارزه برای پراکنده کردن نیروهای سرکوب و زمینگیر کردن خامنه ای و سران پاسدارش بیش از گذشته است.
هراس و وحشت خامنه ای و سران جمهوری اسلامی از وضع کنونی
چرا خامنه ای و سران حکومت اش تصمیم به سرکوب مبارزه زنان گرفته اند؟ علت این است که خامنه ای و دارودسته اش گمان می کنند وضع کنونی غیر از وضع پیشین است و باید جلوی آن ایستاد و چنانچه نایستند مبارزات توده ها گسترده تر خواهد شد و خواست های تازه تری را پیش خواهد گذاشت.
مبارزه زنان همواره رو به پیش بوده است و اوضاع کنونی تکامل اوضاع پیشین است
اما این تکامل وضع پیشین است و سرخود به وجود نیامده است. این رشد همان تضادهایی است که در بطن جامعه وجود دارد و همین مبارزه و رشد تضادها است که اوضاع و احوال تازه ای را به وجود آورده است. در مورد جنبش زنان نگاهی به گذشته نشان می دهد که مسیر جنبش زنان جسته و گریخته رو به تکامل بوده است.
می پرسیم: آیا پیش از جان باختن مهسا حجاب زنان کامل بود؟
خیر! این چنین نبود! آن اوضاع و شرایط با مبارزات زنان و تغییرات تدریجی در نوع پوشش زنان، بر بستر یک جنبش عمومی جهش کرد و وضع کنونی بر اساس تصمیم زنان به اختیاری بودن حجاب شان از درون آن در آمد.
لزوم دفاع از سنگرهای به دست آمده
آشکار است که دختران و زنان ایران در مقابل سرکوب از هر آنچه که با مبارزات و خون ها و آسیب دیدن های بسیار به دست آورده اند با چنگ و دندان دفاع می کنند و افزون بر آن حملات خود را در دیگر نقاط علیه نظام استبداد دینی و برای احقاق حقوق برابر با مردان نیز آغاز خواهند کرد.
آنچه تا کنون دیده شده این است که جوانان پسر و مردان از مبارزه ی زنان برای حقوق خویش دفاع می کنند و به اشکال گوناگون و از جمله دست زدن به اشکال تازه ای از مبارزه به آنها یاری می دهند که جنبش خود را پیش برند. چرا که این تنها جنبش زنان نیست بلکه جنبش خود آنان نیز هست.
منافع دختران و زنان منافع خلق است!
از دیدگاه منافع کلی انقلاب دموکراتیک در مرحله ی کنونی مبارزه زنان برای آزادی و برابری یکی از حلقه های مهم زنجیر مبارزه است و باید محکم به آن چسبید. بر این مبنا هر گامی که دختران و زنان به پیش بردارند و حکومت را مجبور کنند به عقب برود گامی است به نفع طبقه ی کارگر و کشاورز و معلم و دانشجو و اهل دانش و هنر و کاسب و بازاری و وکیل و دکتر و مهندس ...و انگار آنها هستند که گامی برای گرفتن حقوق خود و آزادی و دموکراسی برداشته اند. تمامی آزادی های اجتماعی و سیاسی و فرهنگی به هم وابستگی دارند و دفاع و پیشروی در هر کدام به معنای دفاع و پیشروی در امور دیگر است.
حکومت متحجر مردنی است!
حکومت خامنه ای و  ولایت فقیهی اش تنها با یک مساله روبرو نیست. این سدی است که ده ها شکاف در آن به وجود آمده است. هر کدام را که بتوانند با زور زدن زیاد - و از جمله با تکنولوژی به روز شده شان- ببندند شکاف دیگری بیشتر باز شده و جنبش از آن جا سرریز خواهد کرد.
علت این است که این سد کهنه و فرسوده و پوسیده و پوکیده است و ده ها شکاف در آن است و اساسا کل اش خراب است. اگر خامنه ای و سران پاسدارش تمامی نیروی خود را در یک نقطه یا چند نقطه جمع کنند و با شدیدترین سرکوب ها مانع فرو ریزش سد از آن نقاط شوند، فشارپشت سد به سرعت در نقطه ی دیگری جمع شده و از آن جا بیرون خواهد زد. کما اینکه پیش از خیزشی که پس از جانباختن مهسا شروع شد ما با جنبش دختران و زنان و حتی ملیت ها در این ابعاد حداقل در آن برهه ی زمانی روبرو نبودیم. پیش از مرگ مهسا، جنبش ما جنبش کارگران، جنبش کشاورزان و جنبش های ریز و درشت در خوزستان و استان چهارمحال و آبادان و دیگر نقاط ایران بود. این خامنه ای و حکومت اش بود که عمدا فشاررا به روی دختران و زنان انتقال داد تا این جنبش ها در سایه قرار گیرند و ابعاد آنها گسترده تر نشود. اما این بار همین جنبش زنان مفری برای بروز کل جنبش شد.
 بنابراین با توجه به این که تمامی این جنبش ها مترصد فرصت اند که سربرآرند، سرکوب جنبش دختران و زنان اگر حتی در بدترین حالت منجر به یک عقب نشینی از سنگرهایی شود که دختران و زنان و کل جنبش خلق به دست آورده، این نمی تواند نه مانع رشد کلی جنبش شود و نه آن را به پس برگرداند. جنبش آماده گی آن را دارد که اگر از نقطه ای به عقب رانده شد از نقطه ای و جایی دیگر پیش آید و سنگرهای تازه ای را فتح کند.
جامعه ی ایران رو به تحولات بزرگ دارد
جامعه ی ایران نه آرام است و نه آرام خواهد شد. حرکت و جنبش های تقریبا سی ساله ی اخیر تماما از ضرورت های تاریخی جامعه ی ایران بر می خیزند. این ضرورت از عدم همخوانی این حکومت از نظر اقتصادی، سیاسی و فرهنگی با نیازها و خواست های طبقات مردمی ایران از کارگران و کشاورزان و زحمتکشان شهر و روستا گرفته تا طبقات میانی بر می خیزد. اگر چه تمامی طبقات مردمی ایران و فرد فرد مردم ایران با تصمیم و اراده ی جمعی و فردی خود به مبارزه دست می زنند، اما آنها در اختیار و تصمیم  و اراده ی فردی خود بیانگر حرکت تاریخ اند. این ضرورت تاریخی است که آنها را به جنبش و مبارزه می کشاند و هیچ درجه ای از سرکوب و کشتار نمی تواند آنها را از آنچه می خواهند بازدارد و به پس برگرداند. درنهایت، این توده ها هستند که پیروزمند تاریخ خواهند بود.
 
استوار باد مقاومت دختران و زنان و تمامی خلق در مقابل ارتجاع
مرگ بر جمهوری اسلامی
برقرار باد جمهوری دموکراتیک خلق به رهبری طبقه ی کارگر
گروه مائوئیستی راه سرخ
ایران
21 فروردین 1402
 

 

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر