۱۴۰۲ فروردین ۱۸, جمعه

زنان مبارز در صف نخست

 
زنان مبارز در صف نخست جنبش
 
شیرزنانی که در صف نخست مبارزات ایستاده اند و جنبش را به پیش می برند
در خیزش بزرگ هفت ماه اخیر دختران و زنان زیادی در صف نخست مبارزات قرار گرفته و با افشا کردن برنامه های خامنه و دسته های پاسدارش و با آگاهی دادن به مردم و جانفشانی در راه انقلاب نقش بزرگ و مهمی در ایستاده گی و پایداری جنبش و پیشبرد آن داشته اند.
سپیده قلیان که هنگام آزادی شعار داد«خامنه ای جلاد، می کشیمت زیر خاک» و آزادی اش را با زندان عوض کرد، وکیل مبارز نسرین ستوده که در دوره ی کوتاه مرخصی اش با تحلیل مبارزات زنان در هفت ماه اخیر و این که این مبارزات به شکل های دیگری تداوم یافته و تداوم خواهد یافت به مبارزان آگاهی و امید داد و دیگر زنان مبارز همچون نرگس محمدی و آتنا دائمی و... که در زندان به سر می برند و هر دم وضع آزادیخواهان داخل زندان را از داخل زندان برای مردم می فرستند و دختران و زنان و مردان ایران را به تداوم مبارزه می خوانند از زمره ی این زنان پیشرو و مبارز هستند.
در کناراینان زنانی هستند بیرون زندان که هر کدام نقشی درخور در پیشبرد مبارزه داشته و دارند. ماه منیر مولایی راد مادر کیان پیرفلک از زمره این شیر زنان مبارز است. این زن آگاه نقش بزرگی در ایستاده گی و پیشرفت مبارزه خواه در ایذه و در میان بختیاری ها و خواه در میان تمامی ملت ایران داشته است. پس از اینکه عوامل و مزدوران کثیف رژیم بر سر مزار کیان مشتی شعار نوشتند وی چنین گفت:«اگر یکی بزنید ده تا می خورید!» و به راستی که آماده است که هر ضربه ی این موجودات به گفته ی وی«احمق و ترسو و حقیر» را با ده ضربه پاسخ گوید.
 آتش شاکرمی خاله ی نیکای شاکرمی یکی دیگر از زنان مبارزاست. وی نیز از همان زمان جان باختن نیکا به ستیز برخاسته، همواره دست به افشاگری زده و همچون مبارزی پاکباخته در پیشاپیش زنان به مبارزه ی بزرگ دختران و زنان و مردان سرزمین اش برای آزادی شور و جان داده است. آخرین اقدام او در مبارزه نقد برنامه ی تلویزیونی مهمانی بود. او در این نقد خود شوخی و دستمایه ی طنز قراردادن مرگ مبارزان و جان باختن آنها که خانواده های آنها و ملتی را داغدار کرده است را مذموم دانسته و به شدت تقبیج کرده است.
از تعداد زنان پیشرو زندانی و از این شیرزنانی که با رزم بزرگ خویش مشوق مبارزات به پیش هستند و بسیاراند به خوبی می توان فهمید که خامنه ای و سران پاسدار و آخوندهایش نمی توانند جنبش و خیزش کنونی را متوقف کنند و دختران و زنان ایران را وادار به تمکین به حکومت کثیف شان کنند.
 کیومرث پوراحمد
در مورد پوراحمد هنوز چیزی روشن نیست. گفته شده است که این هنرمند فیلمساز خودکشی کرده است. اما سخت است پذیرفتن این امر و مشکل به نظر می رسد که این هنرمند که به تازه گی فیلمی را برای نمایش آماده کرده بود و نیز از همان زمان مرگ مهسا همراه با دیگر هنرمندان در کنار مردم مبارزه را پیش برده و خودش هم حاضر نشده در جشنواره ی فجر شرکت کند خودکشی کند. بیشتر به نظر می رسد که در این اوضاع و احوال هنرمند مردم دوستی مانند وی با توجه به گذشته ی هنری و قهرمانان مبارزش در فیلم قصه های مجید و شب یلدا به شور بیاید و به سهم خود در مبارزات هنرمندان و مردم بدمد و در آن نقش داشته باشد و نه اینکه مثلا به این دلیل که زیر فشار حکومت بوده است خودکشی کند و اندوه و یاس بپراکند!
خودکشی هایی این چنین یک شمشیر دو لبه در دست حکومت است و یا می شود: از یک سو آن را مروج افسرده گی و اندوه و یاس و ناامیدی می کند و از سوی دیگر ایجاد و رواج ترس و وحشت و هراس؛ یعنی همان که همواره انجام داده است:«یکی از این هنرمندان را بکشیم تا بقیه حساب دست شان بیاد!»  
بسیاری می گویند مگر کم بوده خودکشی هایی در این 30 سال که بعد روشن شده است به قتل رسیده اند!؟
زنده باد انقلاب
مرگ برجمهوری اسلامی
برقرار باد جمهوری دموکراتیک خلق به رهبری طبقه ی کارگر
گروه مائوئیستی راه سرخ
ایران
17 فروردین 1402

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر