۱۴۰۲ فروردین ۱۳, یکشنبه

یادداشت های کوتاه ...(7) بلوچستان و کردستان و یاد مبارزه ی توده ای در امیرخیز تبریز

 
یادداشت های کوتاه پیرامون مسائل جاری(7(
 
بلوچستان و کردستان و یاد مبارزه ی توده ای در امیرخیز تبریز
 ممکن است این مقایسه خیلی درست نباشد خواه تاحدودی از نظر مضمون مبارزه و  خواه از نظر وضعیت واقعی، اما به عنوان مقایسه بد نیست. منظور ما مقایسه ی نقش مردم بلوچ و بلوچستان و نیز توده ی کرد و کردستان با نقش توده های محله ی امیرخیز و ستارخان و در وجهی گسترده تر مردم آذربایجان در انقلاب مشروطه است.
در آن زمان نیز انقلاب ناموزون پیش می رفت و پس از کودتای محمدعلی شاه و به توپ بستن مجلس( می توان آن را با سرکوب های شدید پنج ماه اخیر انقلاب مقایسه کرد) تا حدودی مبارزات انقلابی در بخش های مرکزی ایران دچار افت نسبی شد. این امر تا آنجا پیش رفت که حتی آذربایجان سراپا نشاط و مبارزه و به ویژه شهر تبریز را که یکی از سه شهری بود( به همراه رشت و تهران) که انقلاب مشروطه به روی آنها استوار بود سکوت و افت در برگرفت. اما این افت و سکوت توده های ایران و آذری، در محله ی امیرخیز شهر تبریز و به رهبری ستارخان سردار ملی به مقاومت در مقابل نیروهای استبداد و سپس جنبش و شورش در سراسر تبریز و آذربایجان تبدیل شد و ایستاده گی و مقاومت این منطقه در مقابل تهاجم ارتجاع محمدعلی شاهی به تهاجم مشروطه به ارتجاع تبدیل گردید. بنا به گفته ی کسروی، مشروطیت در محله ی امیرخیز زنده شد و مقاومت و مبارزه در این محل آن را به تمامی ایران بازگردانید.
هدف از این مقایسه این است که این گونه وضعیت ها در انقلاب ها و جنبش های ایران وجود داشته که جنبش در مناطقی دچار افت نسبی شود و در مناطقی دیگر تداوم یافته و رشد کند. اکنون نیز بلوچستان و کردستان کمابیش و با تفاوت هایی در مضمون و وضعیت واقعی که حتما در یک مقایسه ی دقیق باید لحاظ شوند( برای نمونه نمی توان وضع مبارزه در بقیه ایران را با وضعیتی که محمدعلی شاهی در تمامی مناطق ایران و از جمله خود آذربایجان و دیگر محلات تبریز به وجود آورده بود یکی دانست) کمابیش همان نقشی را بازی می کنند که محله ی امیرخیز در تبریز ایفا کرد. 
باید  مردم بلوچ و کرد را ستایش کرد که اکنون هادی جنبش و انقلاب شده اند و آن را با مبارزات پرشکوه خود پیش می برند.
هرمز دامان
نیمه ی نخست فروردین 1402
 

  

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر