۱۴۰۲ اردیبهشت ۶, چهارشنبه

روز اول ماه مه( 11 اردیبهشت) بر کارگران و زحمتکشان جهان فرخنده باد

 
روز جهانی کارگر روز مبارزه ی گسترده ی کارگران برای ایجاد جهان نوین کمونیستی است!

با توجه به اینکه اعلامیه احزاب مارکسیستی - لنینیستی و 
مائوئیستی بزودی در وبلاگ قرار خواهد گرفت تلاش کرده ایم 
   بیشتر به مسائلی که در آن متن کمتر اشاره شده و به ویژه
 به مسائل ایران توجه کنیم

جنگ اوکراین و انداختن بار جنگ به دوش کارگران و زحمتکشان
اوائل سال گذشته جنگ اوکراین آغاز شد و تا کنون ادامه یافته است. در این جنگ و در رقابت برای تصرف اوکراین، کشور امپریالیستی روسیه از یک سو و امپریالیست های غریی به همراه دولت فاشیست حاکم بر اوکراین از سوی دیگر به جان یکدیگر افتادند و توده ی کارگر و زحمتکش روس و اوکراین را گوشت دم توپ خود ساختند.
اکنون بیش از پیش روشن می شود که آنکه نقش اصلی را در ایجاد و دامن زدن به این جنگ داشته است امپریالیست های غربی بوده اند( گرچه این امر در ماهیت امپریالیستی آن تاثیری ندارد). آنها در یک بحران اقتصادی عمیق به سر می بردند و باید بهانه ای برای گسترش بیکاری و بالا رفتن تورم و قیمت ها و انداختن بار بحران به دوش کارگران و زحمتکشان مزد بگیر در جوامع شان می یافتند. جنگ اوکراین چنین نقشی را بازی کرد و با تبلیغات کر کننده ی امپریالیست ها هر نوع صدایی در میان کارگران و زحمتکشان در کشورهای غربی خفه شد.
این جنگ بیش از پیش نشان داد که تا زمانی که امپریالیسم و سرمایه داری هست، و تا زمانی که ساخت تسلیحات و به ویژه سلاح های اتمی هست، جنگ هم هست و کشت و کشتار و نابودی هم هست و بشر روی خوش صلح میان ملت ها را نخواهد دید.
بحران اقتصادی در کشورهای امپریالیستی
بحران اخیر در کشورهای امپریالیستی کالاهای اساسی را در بر گرفته و بیشتر آنها تا 50 و حتی 100 درصد افزایش یافته اند و این در 40 سال اخیر بی سابقه بوده است. بخشی از بالا رفتن قیمت ها از جمله نان و روغن متاثر از جنگ اوکراین بوده است اما افزایش قیمت کالاها در نتیجه ی جنگ، با افزایشی که نتیجه ی دوران کرونا و بحران اقتصادی و تورم افسار گریخته بوده درهم آمیخته و تمامی بار آن به دوش طبقه ی کارگر و زحمتکشان این جوامع انداخته شده است.
از سوی دیگر در شرایط عادی، تورم معمولا بین 10 تا 15 درصد است(خودشان اغلب می گویند 7 یا 8 درصد است) و اگر در این کشورها نگاهی به قیمت اقلامی مانند مواد غذایی، سوخت و یا مسکن در ده سال اخیر کنیم می بینیم که قیمت ها از 10 سال پیش تا کنون بین صد تا صد و پنجاه درصد افزایش یافته است و این در حالی است که طی 10 سال اخیر مزد کارگران چیزی حدود 30 درصد افزایش یافته و در نتیجه قدرت خرید کارگران و بنابراین پایین آمدن استانداردهای زندگی آنها به کمی بیشتر از نصف 10 سال پیش کاهش یافته است.  
مبارزات کارگران
بحران جاری و سیاست های ضد کارگری دولت های مرتجع حاکم در کشورهای امپریالیستی که بیشتر راست ترین جناح ها هستند، مبارزات توده های کارگر و زحمتکش را برانگیخته است. این مبارزات و به خصوص مبارزات طبقه ی کارگر در فرانسه و انگستان و آمریکا در دو دهه ی اخیر نشان داد که این وضعی نیست که امپریالیست ها بتوانند ادامه دهند.
در مورد کشور فرانسه می توان گفت این مبارزات همواره وجود داشته است. پس از مبارزات جلیقه زردها اینک و در هفته های اخیر کارگران و زحمتکشان به افزایش سن بازنشستگی از 62 به 65 سال واکنش شدیدی نشان داده و دست به مبارزات بزرگی زدند که با وجود این که نتوانستند به خواست خود برسند اما تاثیر زیادی روی کارگران در کشورهای دیگر گذاشتند.
شکی نیست که با تداوم بحران جاری و تورم افسار گسیخته، دور تازه ای از مبارزات کارگری در این کشورها آغاز خواهد شد.
موانع اساسی شکل گیری جنبش انقلابی کمونیستی در کشورهای امپریالیستی
چند مانع مهم در راه اوج گیری مبارزات کارگران و زحمتکشان در این کشورها وجود دارد:
اتحادیه های زرد
یکم: رهبری اتحادیه های زرد که عموما خادم طبقه ی سرمایه دار حاکم هستند و همچون سدی در مقابل خروش کارگران می باشند.
بافت متضاد جمعیت کارگران
دوم: بافت متضاد جمعیت به ویژه بین«سفید»ها و مهاجران. وضع کارگران و زحمتکشان سفید عموما بهتر از مهاجران است. مهاجران خود نیز بافت بسیار گوناگونی دارند و بیشتر شامل چینی ها و کشورهای جنوب شرقی آسیا و و هندی ها و نیز کشورهای افریقایی می باشند. بسیاری از کارگران و زحمتکشان متعلق به این بافت و به ویژه آنها که در سال های اخیر از کشورهای فقیرتر مهاجرت کرده اند، تفاوت چشمگیری بین دستمزد و شرایط زندگی خود در این کشورها با کشور مبدا می بینند و همین امر به همراه پایین بودن سطح آگاهی، موجب سکوت و تمکین آنها در مقابل شرایطی می شود که در این کشورها به آنها تحمیل می گردد.
وضع کمونیسم در سراسر جهان
 سوم: فقدان و یا افت احزاب کمونیست انقلابی در این کشورها. اگر در دهه های شصت و هفتاد این سازمان ها وجود داشتند - برای نمونه می توان به مبارزات مائوئیست ها در فرانسه دهه ی شصت و نیز مبارزات آنها در پرتغال دهه ی هفتاد اشاره کرد - در دوران کنونی این ها یا وجود ندارند و یا اگر وجود دارند عموما نفوذی در طبقه ی کارگر ندارند و بنابراین در معادلات سیاسی جاری نمی توانند نقشی درخور داشته باشند.
فعالیت جریان های رویزیونیستی و ترتسکیستی
از سوی دیگر جریان های رویزیونیستی  و ترتسکیستی با برچسب های گوناگون در این کشورها فعالیت می کنند و یکی از موانع اساسی شکل گیری جریان های انقلابی کمونیستی- مائوئیستی می باشند.
دیکتاتوری طبقه ی سرمایه دار و سرکوب مبارزات کارگران
به این ها باید دیکتاتوری سرمایه داران حاکم در کشورهای امپریالیستی را افزود که از یک سو تبلیغات کر کننده ی آنها تصور توده ها را از کمونیسم تا حدود زیادی تخریب کرده و از سوی دیگر هر گونه ندای کمونیسم در این کشورها را به انواع حیل خفه می کند.
ایران زیرسلطه ی امپریالیست ها و مرتجعین جمهوری اسلامی
ایران کشوری است که از نظر اقتصادی زیرسلطه ی امپریالیست هاست و در آن یکی از انواع سرمایه داری زیرسلطه یعنی سرمایه داری تک محصولی و نفت فروش حکمفرماست.
 وضع اقتصادی ایران با توجه به تقسیم کار جهانی امپریالیستی که ایران را در زمره ی کشورهای خام فروش قرار داده است، از یک سو تابع وضع عمومی بین المللی و بحرانی است که در کشورهای سرمایه داری امپریالیستی وجود دارد و از سوی دیگر معلول حکومت استبداد دینی 40 ساله در کشور.
به این ترتیب کشور ما یکی از کشورهایی است که بحران جاری، هولناک تر از هر جای جهان و تورم و گرانی و بی ارزش شدن پول کشور و رانده شدن اکثریت توده های کارگر و زحمتکش به زیر خط فقر چندین برابر کشورهای بحرانی است.
مرحله ای نوین در انقلاب دموکراتیک
از سوی دیگر در کشور ما بیش از 7 ماه است خیزش و انقلابی دموکراتیک و ضد امپریالیستی ( در مرحله ی کنونی با شعار«زن زندگی آزادی») در جریان است و توده های گسترده ی مردم به ویژه کارگران و زحمتکشان شهر و روستا، طبقات میانی، زنان و دانشجویان و ملیت و اقلیت های دینی زیر ستم در یک سو و حکومت فاسد و شیاد و جنایتکار جمهوری اسلامی در سوی دیگر ایستاده است.
مبارزات طبقه ی کارگر و دیگر طبقات زحمتکش
بحران اقتصادی کنونی که در دهه و به ویژه سال های اخیر اوج زیادی گرفته مبارزات اقتصادی و اعتصابات بسیاری را در میان طبقه ی کارگر و دیگر لایه های حقوق بگیر و زحمتکش برانگیخته است. این اعتصابات از دو دهه پیش تا کنون ادامه داشته و نه تنها از سیر اوج گیری آن کاسته نشده بلکه گستره و شدت آنها نیز بیش از پیش گردیده است.
اعتصاب کارگران صنایع نفت و گاز و پتروشیمی
اعتصاب کنونی در صنایع نفت و پتروشیمی و فولاد و نیز نیروگاه ها نتیجه ی فشارهولناک به طبقه ی کارگر و در ابعادی گسترده نتیجه ی فشار بر تمامی زحمتکشان مزد بگیر و تمامی توده هایی است که زیر فشار خرد کننده اقتصادی قرار گرفته و له شده اند. اما باید این اعتصابات اقتصادی به اعتصابات سیاسی آشکار و تبدیل شود.
مساله ی تکامل مبارزات اقتصادی به سیاسی
مشکل اساسی در کشور ما تکامل مبارزات اقتصادی به مبارزات سیاسی انقلابی- کمونیستی است. برخی عوامل این تبدیل نشدن مبارزات اقتصادی به سیاسی- انقلابی با عواملی که در کشورهای امپریالیستی وجود دارند مشترک است. از یک سو افت جهانی کمونیسم و نبود حزب کمونیست انقلابی مسلح به جهان بینی مارکسیسم - لنینیسم - مائوئیسم که اتکا به این طبقه کند و مبارزات آن را به مبارزات سیاسی- انقلابی کمونیستی تبدیل کند و از سوی دیگر جولان دادن انواع ایدئولوژی های رویزیونیستی و خروشچفیستی و ترتسکیستی و تشکل هایی «شبه چپ» که به هیچ جهان بینی و اندیشه ی انقلابی پایبند نیستند.
با این حال تفاوت هایی اساسی در کشورها ما با کشورهای امپریالیستی وجود دارد که از جمله می توان به نبود آزادی اعتصاب و دیگر آزادی های سیاسی و نیز جلوگیری از تشکیل سندیکاها و اتحادیه های کارگری اشاره کرد.
در کنار این ها می توان از تغییر بافت نسلی کارگران نام برد. نسلی که بخش های مهمی از آن تا حدودی متاثر از وضع عمومی نسل های تازه است و پس از شکست حکومت های طبقه ی کارگر در شوروی( در سال 1957) و چین ( 1976)، گرایش به آرمان های انقلابی در آن ضعیف شده است. به این ها باید تکه تکه کردن کارگران و تقسیم آنها به گروه های مجزا از طربق سپردن کار به پیمانکاری های خرد را افزود.
تحرکات کنونی طبقه ی کارگر و چشم انداز آینده
در مقابل اما استبداد دینی حاکم فشار به طبقه ی کارگر را به حدی رسانده که امکان حرکت های بزرگ و تاریخ ساز از جانب این طبقه در چشم انداز دیده می شود. حرکت های بزرگی که می تواند امکانات تازه ی برای تحول جنبش کارگری و توده ای بگشاید و زمینه ی مناسبی برای رشد جهان بینی مارکسیستی - لنینیستی - مائوئیستی و تشکیل حزب کمونیست انقلابی طبقه ی کارگر و مبارزه ی انقلابی توده ای ایجاد کند.
برای نمونه چنانچه همین مبارزات کارگران صنایع نفت و گاز و پتروشیمی که تازه آغاز شده گسترده شود و عمق یابد و چنانچه کارگران بیشتری به آن بپیوندند و چنانچه این اعتصاب مزد بگیران بیشتری و از جمله کارمندان دولت را در بر بگیرد این امکان که شرایط برای اعتصابات سیاسی آشکار در آینده ی نزدیک فراهم شود بیشتر می شود.
و هر چقدر که اعتصابات سیاسی در میان طبقه ی کارگر و لایه های زحمتکش طبقه ی میانی گسترش یابد، و بر متن رشد آن، این امکان که بسیاری از مسائل و مشکلات پیش رو را حل و فصل کرد و امکان تضعیف همه جانبه ی حکومت مرتجع حاکم را بیشتر فراهم کرد، آماده تر می شود و چنانچه این امکان ها فراهم گردد می توان گام های بیشتری در راه ایجاد جمهوری دموکراتیک خلق به رهبری طبقه ی کارگر برداشت.

فرخنده باد روز اول ماه مه (11 اردیبهشت) روز جهانی کارگر
زنده باد کمونیسم
سرنگون باد جمهوری اسلامی
برقرار باید جمهوری دموکراتیک خلق به رهبری  طبقه ی کارگر
گروه مائوئیستی راه سرخ
ایران
7 اردیبهشت 1402

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر