۱۴۰۲ فروردین ۲۷, یکشنبه

مبارزه با حجاب اجباری، حمله شیمیایی به مدارس

 
مبارزه با حجاب اجباری، حمله شیمیایی به مدارس
و نبرد با سازمان دزد و فاسد اوقاف
 
خواست اساسی زنان ایران برابری واقعی با مردان است
مبارزه زنان با حجاب اجباری در روزهای شنبه و یکشنبه 26 و 27 فروردین ادامه یافت وهنوز روشن نیست که کار برنامه هایی که قرار بود از جانب جنایتکار فاسدی به نام رادان آغاز شود به کجا کشیده شده است.
برخلاف توپ پُر سران سیاسی و قضایی و نظامی حکومت و جوجه متعصبین احمق و نیز ملاهای مفت خور جمعه که قرار بود یکدست بودن جناح های حکومت را در بوق کنند و بگویند همه با هم و به هر شکل شده دوباره ی حجاب اجباری را برقرار خواهند کرد شکافی است که در مورد این مساله و  بسیاری از مسائل دیگر بین جناح های گوناگون و حتی جناح خود خامنه ای به وجود آمده است. جدا از ایستاده گی جانانه ی و شجاعانه ی زنان مبارز ایران برای گرفتن حق و حقوق خویش، این تضادها و شکاف ها بین جناح ها و نیز در خود جناح خامنه ای و حتی دفترش، توش و توان حکومت را برای اجرای سرکوب، ضعیف و بُرد عملیاتی حکومت را بسیار محدود کرده است.
با این حال آنچه جنبش زنان بیش از هر چیز نیازمند آن است در عین در دست گرفتن محکم خواست لغو حجاب اجباری، هوشیار بودن در مورد محدود نکردن دامنه ی خواست های خود به آزادی حجاب است. باید توجه کرد که به دست آوردن آزادی حجاب و نوع پوشش و برخی دیگر از آزادی های اجتماعی مانند دوچرخه سواری زنان و یا رفتن به اماکن ورزشی و... که در ایران آخوندهای متحجر اجازه ی آنها را به  زنان نداده اند به هیچ وجه تاثیری اساسی در ایجاد برابری واقعی میان زنان و مردان ندارد. می دانیم که در زمان شاه سابق در ایران این آزادی ها وجود داشت و درحال حاضر در بسیاری از کشورهای جهان چنین آزادی هایی وجود دارند اما خواه در دوران شاه سابق و خواه اکنون در کشورهای دیگر زنان حقوق برابر با مردان نداشته و ندارند و زیر ستم مردسالاری و پدرسالاری  بوده و هستند. از این رو زنان پیشرو در ایران نباید اجازه دهند که نگاه جنبش زنان به چنین آزادی هایی در دوره ی سابق در ایران و یا کشورهای دیگر دوخته شود و حد و حدود خود را نیز همین آزادی ها قرار دهند. برعکس بر بستر خیزش بزرگ کنونی، جنبش زنان در ایران می تواند خود پیشگام جنبش زنان در سطح جهانی باشد و از حد و حدود آزادی های اجتماعی بگذرد و در چشم انداز برابری واقعی حقوق زنان با مردان را قرار دهد و با تنظیم جزء به جزء خواست ها، توده ای کردن آنها و تداوم مبارزات خویش به سوی آن پیش رود.
حملات شیمیایی به مدارس
تداوم حملات شیمیایی به مدارس نشانگر نوعی اعلام جنگ آشکار از جانب خامنه ای و سران پاسدارش به مردم است. مهم ترین اهدافی که این حملات دنبال می کند جدا از ضربات جسمی و سرکوب دانش آموزان مبارز، ضربات روانی به توده ها و از کار انداختن میل و تصمیم  و اراده ی آنها برای پیگیری مبارزات خویش علیه جمهوری اسلامی است. همان گونه که در بازجویی ها تهدید می کنند که برادر یا خواهر یا پدر و یا مادر و یا بستگان تو را بازداشت و شکنجه خواهیم داد و یا خواهیم کشت تا اراده ی فرد مبارز را درهم شکنند در این حملات نیز فرزندان کودک و نوجوان مردم را نشانه و به گروگان گرفته اند تا اراده ی توده های مردم را در مبارزه با حکومت فاسد و جنایتکار کنونی سست کنند و توده ها از پیگیری جنبش و انقلاب خویش دست بردارند.
 از سوی دیگر یکی از مهم ترین و کلیدی ترین مبارزاتی که می تواند حکومت را فلج  و زمین گیر کرده و به سوی سرنگونی پیش برد مبارزات اقتصادی طبقات زحمتکش و حقوق بگیر و به ویژه طبقه ی کارگر و گسترش آنها و بدتر از آن تبدیل این مبارزات به مبارزات سیاسی همه جانبه است. در حال حاضر برای حکومت هیچ چیز ترسناک تر از گسترش اعتصابات کارگری و به ویژه تبدیل آنها به اعتصابات سیاسی و رفتن به سوی خواست سرنگونی حکومت نیست و برای همین تمامی تلاش خود را می کند که این مبارزات مرکز ثقل جنبش کنونی نشود. از این رو باید بخشی مهم از اهداف تداوم حملات شیمیایی را سرگرم کردن توده ها به این حملات دانست تا ذهن آنها روی مبارزه برای خواست های اقتصادی خود متمرکز نشود.
با این همه، خود این  حملات واکنش مبارزه جویانه ی توده ها را در پی داشته و اینک پس از سقز و مهاباد و دیگر شهرهای کردستان که به شکل های گوناگون مبارزه از جمله گردهمایی و راهپیمایی و پایین کشیدن پرچم حکومت و اعتصاب( کسبه و بازاریان) دست زدند این توده های مردم شاهین شهر هستند که شورش می کنند و می خروشند و با حکومت درگیر می شوند.
این ها نخستین واکنش ها در قبال حملات شیمیایی به کودکان و نوجوانان مردم هستند و چنانچه حکومت مصر به ادامه ی اعمال جنایتکارانه ی خویش باشد، به دنبال این استان ها و شهرها، استان ها و شهرهای دیگر خواهند خروشید. امری که می تواند مبارزات را به مراحل تازه ای سوق دهد.
توده های روستای دانیال در متل قو ساختمان اوقاف را به آتش کشیدند!
در روستای دانیال متل قو در استان مازندران سازمان کثیف و دزد اوقاف با مشتی سند سازی دروغین برنامه ی مصادره ی هکتارها زمین از روستاییان را پیش می برد اما در مقابل توده ها از حقوق خود دفاع کرده و ایستاده گی و مبارزه می کنند. در پی آن تفنگ به دستان خامنه ای و آخوندهایش وارد شده و به سرکوب خونین مبارزات توده ها دست می زنند. در این درگیری سیامک کلاری و میرزا کلاری دو تن از مبارزان محل جان می بازند و برخی دیگر نیز زخمی می شوند. در ادامه ی درگیری ها توده های به خشم آمده ساختمان اوقاف را به آتش می کشند.
در ادامه پاسداران جسد دزد خامنه ای برنامه ی ربودن اجساد جانباخته گان را از بیمارستان شهسوار دنبال می کنند اما به دلیل مقاومت توده ها موفق به این کار نمی شوند.
 آنچه این واقعه را در اوضاع جاری ایران با اهمیت می سازد، تضاد روستاییان با سازمان دزد و فاسد و زمین خوار اوقاف و مبارزه با دست درازی های این سازمان به زمین هایشان است. به دلیل کثافتکاری های این سازمان مالخور که دشمن دهقانان است، این امکان هست که چنین درگیری هایی در مناطق دیگر نیز به وجود آید.
زنده باد مبارزه و انقلاب
مرگ بر جمهوری اسلامی
برقرار باد جمهوری دموکراتیک خلق به رهبری طبقه ی کارگر
گروه مائوئیستی راه سرخ
ایران
  27 فروردین 1402

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر