۱۴۰۱ آذر ۲۸, دوشنبه

تداوم مبارزات انقلابی تودها ها و مبارزات زندانیان و هنرمندان


تداوم مبارزات انقلابی تودها ها
 و مبارزات زندانیان و هنرمندان
 
امروز در تهران و بسیاری از شهرها مبارزات انقلابی پیش رفت و طبق برنامه ی از پیش تعیین شده اعتصاب ها و مبارزات خیابانی تداوم یافت. همچون پیش در کردستان به ویژه اعتصاب ها صورتی همگانی تر و متحدتر داشت.
مبارزات زندانیان
نکته ی مهم در مورد این مبارزات انقلابی گسترش هر چه بیشتر آنهاست تا جایی که به زندان ها هم گسترش یافته است. نمونه ی آن در این چند روز مبارزه ی زندانیان زندان قزل حصار کرج بود. بر مبنای اخباری که بیرون آمده قرار بوده چندین زندانی را که جرم آنها در رابطه با مواد مخدر بوده اعدام کنند و سران جنایتکار دستگاه قضایی و در راس شان اژه ای کفتار، طبق شیوه های رذیلانه و کثیف شان، تعدادی از مبارزین ربوده شده را نیز در میان آنها جا می دهند تا آنها را نیز اعدام کنند. اما زندانیان شریف و مبارز که به توطئه ی این جنایتکاران خبیث پی می برند دست به مقابله و شورش می زنند و مانع انجام این عمل می شوند. اوباش خامنه ای نیز آنها را به گلوله می بندند که گفته شده است یک نفر کشته و تعداد زیادی مجروح شده اند.
هنرمندان می توانند هادی و مشوق مردم برای انقلاب باشند!
بازداشت هنرمندان یکی پس از دیگر و این اواخر ترانه ی علیدوستی که از آغاز به همراهی با انقلاب پرداخت، موجب جنبش و جوش بیشتری در هنرمندان شده است. این امر نیکی است.
هنرمندان مردمی جزو روشنفکران جامعه و یکی از بخش های پیشرو آن هستند. آنان نه تنها از توده های مردم تاثیر می پذیرند و می آموزند، بلکه باید نقش خود یعنی پیشرو و تاثیرگذار را بر جنبش مردم را هم داشته باشند.
 اکنون دو هنرمند مردمی مشهور محمد رسول اف و جعفر پناهی در زندان اند و برخی دیگر از هنرمندان  دریند حکم اعدام گرفته اند و هر روز تعدادی از هنرمندان نیز بازداشت می شوند. باید امر دفاع از هنرمندان دربند را با امر پیشرو بودن در امر انقلاب و هادی مردم شدن برای مبارزه و پیشروی، پیوند داد. تحصن، اعتصاب، بایکوت فعالیت های هنری در چارچوب برنامه های حکومت، افشای تمامی فشارهای پشت پرده ی حکومت، راه هایی است که هنرمندان می توانند هم برای آزادی همکاران صنف خود و برقراری آزادی و دموکراسی در ایران پیش گیرند و هم بر توده های مردم تاثیر گذارند و آنها را به پیشروی در انقلاب بزرگ بخوانند. 
خون ریز و خون آشامی در راس قدرت
اکنون سه ماه از این مبارزات و انقلاب می گذرد. برای مردم بیش از پیش روشن شده است که با یکی از جانی ترین و کثیف ترین حکومت های روی زمین طرف اند. قدرت و ثروت حسابی به مذاق این دیوصفتان خوش آمده و حاضرند برای بقای آن هر نوع دروغی و فریبی و هر جنایتی را انجام دهند. پس نبردی سخت و سخت تر در پیش است.
کشتاری هر روزه
در همین مدت سه ماهه این جلادان بچه کش و کودک کش و جوان کش، طبق آمار به طور میانگین هر روز 6 نفر را کشته و حدود 200 نفر را بازداشت کرده و به زندان انداخته اند. هر روز که اعدام نمی کنند، عده ای را به جای آن به شیوه های دیگری( زیر شکنجه، تجاوز، تزریق مواد کشنده) می کشند و به گوشه ای می اندازند.
نظر آنها این است حال که نتوانسته ایم  یک جمعیت زیادی را یکباره بکشیم  باید هر روز تعدادی را بکشیم و توده های مردم را مجبور کنیم به خانه ها برگردند. کل صحبت این «هسته ی سخت» با مخالفین شان در حکومت این است که «یا کشتن و یا رفتن». نظر آنها این است که اگر از این شیوه ها استفاده نکنیم یک ماه نیز بقا نخواهیم یافت. برای حکومت، کشتن همه چیز است.   
 از آن سوی توده های مردم  نمی توانند دیگر این رژیم را تحمل کنند. تورم وحشتناک، اکثریت طبقه ی کارگر را به زیر خط فقر رانده و از یک سو زندگی را برای این طبقه فلاکت بار و جهنم کرده است و از سوی دیگر اجازه ی هیچ گونه تشکل صنفی و مبارزه ای هم به این طبقه داده نمی شود. بیکاری بسیار گسترش یافته و جوانان جویای کار را سرگردان و سردرگریبان کرده است. زنان در این جهنمی که جمهوری اسلامی برایشان ساخته زندگی همچون زهری به کام شان شده است. هیچ گونه آزادی ای و در هیچ زمینه ای در این جامعه وجود ندارد و هر کاری که مردم انجام بدهند و هر کجا بروند سایه  شوم این حکومتیان را بر بالای سر خود می بینند و نفس هم نمی توانند بکشند. مردم به خوبی می دانند چنانچه این حکومت بماند اوضاع صد پله بدترخواهد شد. برگشت به پس کابوس جمهوری اسلامی را بسیار دهشتناک تر و درازمدت تر خواهد کرد.
یک نظر نادرست
گفته می شود که«انقلاب تغییرات زیادی به وجود آورده و خامنه ای و حکومت حتی اگر بخواهند نمی توانند وضع را دیگر به عقب برگردانند.»
 این سخن تا حدودی درست است و باید آن را به این معنا گرفت که نه مردم آن مردم پیش از انقلاب هستند و نه حکومت، حکومت پیشین. یعنی این تغییراتی که انقلاب در ذهن مردم ایجاد کرده حتی اگر انقلاب عقب نشینی کند و یا شکست بخورد وضع به پیش از آن باز نمی گردد. اما این تمامی مطلب نیست.
انقلاب ها هنگامی که عقب نشینی کرده و یا شکست خورده اند، وضع نه تنها به عقب بازگشته بلکه ارتجاع بدتری حاکم شده است. در روسیه ی تزاری پس از سال های انقلاب 1907- 1905 یکی از ارتجاعی ترین و دهشتناک ترین حکومت ها برقرار شد و از انقلابیون بسیار کشت. در ایران و در پی مبارزات 12 ساله 32- 20  و شکست دولت دکتر مصدق و پیروزی کودتای 28 مرداد ارتجاع بسیار شدیدتر از پیش حاکم شد. پس از شکست انقلاب  60- 57  همین ارتجاع کنونی برقرار شد و بسیار از جوانان مردم کشت و رنج بسیار برای مردم ایجاد کرد.
اکنون نیز چنانچه حکومت بر انقلاب پیروز شود، به دلیل وجود این هسته ی سخت کوردل و متحجر و جانی، نه تنها همین عقب نشینی ها در مورد حجاب متوقف و گشت ارشاد دوباره برقرار خواهد شد، بلکه وضعی بسیار هولناک تر و جهنمی تر در انتظار توده های مردم به ویژه دربندان و جوانان خواهد بود.  
شکنجه و تجاوز پاسداران و اطلاعاتی های متعفن را افشا کنیم!
این درست نیست که مقابل جنایات جمهوری اسلامی مهر سکوت بر لبان زده شود. از مادری بیاموزیم که قصد افشای مرگ دختر 14 ساله اش در نتیجه ی تجاوز را داشت و ربودنداش که مبادا افشا کند.
هر فرد که به وی تجاوز می شود خود (و یا خانواه و بستگان وی) باید شجاعانه دست به افشاگری بزند و در بند این که اگر بگوید به وی تجاوز شده در نظر مردم بد جلوه می کند نباشد.
خلق ایران اکنون یکپارچه تر از هر زمان است و در این مبارزه بسیاری از اندیشه های متحجر را از خود دور کرده است و بیش از این دور خواهد کرد.
جوان دختر و پسر به گروگان گرفته شده، پیشرو خلق و دلاوری برای مردم اش است. یک مبارز فداکار است و هر گونه شکنجه جسمی و روحی به وی شکنجه ی قهرمان خلق است. و شکنجه و تجاوز به قهرمان خلق، شکنجه ی همه است.
در مبارزه ای چنین سترگ، هیچ فرد مبارزی تنها به خانواده ی و فامیل خود تعلق نداشته بلکه فرزند تمامی خلق ایران است. نباید گذاشت که این موجودات جانی و متعفن بتوانند از برخی از این سنت ها و ضعف ها به نفع کارهای پلید و کثیف خود بهره برداری کنند. باید نه تنها از آنها نترسید بلکه از افشای این که مورد تجاوز قرار گرفته هراسی به خود راه نداد. قهرمان خلق، آن گاه که دست به افشای هر گونه شکنجه ی حکومت می زند، قهرمان تر است.
زنده باد قهرمانان خلق
زنده باد انقلاب
مرگ بر جمهوری اسلامی
برقرار باد جمهوری دموکراتیک خلق به رهبری طبقه ی کارگر
 گروه مائوئیستی راه سرخ
ایران
28 آذر 1401

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر