۱۴۰۱ آذر ۱۴, دوشنبه

اعتصاب تاریخی کسبه و بازاریان علیه جمهوری اسلامی

 
 
 اعتصاب تاریخی کسبه و بازاریان علیه جمهوری اسلامی
 
اعتصاب تاریخی
در نخستین روز از فراز نوین انقلاب دموکراتیک ایران در بیشتر استان ها و شهرهای ایران کسبه و بازاریان اعتصاب کردند و اتحاد تاریخ ساز خود را نشان دادند.
این اعتصابی بوده و هست علیه حکومت خامنه ای و بیت رهبری و سران پاسدار و بسیج و علیه حکومت استبداد دینی ای که چهل سال است خون تمامی خلق را مکیده است.
در این روز تاریخی در کنار اعتصاب کسبه و بازاریان اعتصاب کامیون داران و رانندگان کامیون و کارگران نیز تداوم یافت و دومین مرحله ی انقلاب را پیش راند.  
گام های استوار در مرحله ی دوم انقلاب
وجه عمده ی این مرحله، اعتصابات اقتصادی و سیاسی است و در کنار آن مبارزات خیابانی و دیگر اشکال مبارزه تداوم خواهد یافت. اهداف مهم در این مرحله این است که اولا اعتصاب ها هرچه بیشتر گسترده شده و استمرار یافته و تثبیت شود. یعنی درهر جا که لازم است پایان نیافته و ادامه یابد و در هر جایی که بنا به دلایلی پایان می یابد در شرایط مقتضی به ساده گی قابل حصول باشد. امر قابل حصول بودن نه تنها وابسته به درجه ی رشد انقلاب و نیز شکل ها و شدت سرکوبی که حکومت در پیش می گیرد بلکه همچنین وابسته به توانایی رهبری اعتصاب ها دارد؛
 و دوما اعتصاب ها از اعتصاب هایی که به گونه ای ناآشکار سیاسی است به سوی اعتصاب های سیاسی آشکار سوق یابد. امر اخیر کاملا تابع رشد و تکامل این مرحله از انقلاب یعنی گستره و قدرت اعتصاب ها، درجه ی رشد دیگر اشکال مبارزه و نیز اشکال سرکوب حکومت و به طور کلی توازن بین قدرت خلق وقدرت دشمنان خلق است.
اشاره ای به تفاوت بین اعتصاب کسبه و بازاریان با کارگران
یکی از تفاوت های بین اعتصاب کسبه و بازاریان و طبقه ی کارگر این است که اعتصاب کسبه و بازاریان اعتصابی سیاسی است و نه اقتصادی. اما اعتصاب کارگران در این مرحله آشکارا اقتصادی است و عموما خواست های اقتصادی مشخصی نیز پیش می گذارد.
 در مورد اعتصاب کسبه و بازاریان می توان گفت که آنها گرچه خواست های اقتصادی نیز دارند اما در این اعتصاب ها هیچ خواست مشخص اقتصادی ای پیش نگذاشته اند. از سوی دیگر اعتصاب های کنونی شان نیز به دلیل استبداد وحشتناک مذهبی حاکم و بگیر و ببند های موجود، همراه با خواست های مشخص سیاسی نیست و این در حالی است که همه می دانند که چرا کسبه و بازاریان دست به اعتصاب زده اند. آنچه در خصوص سیاسی بودن این اعتصاب ها باقی می ماند شعارهای سیاسی تندی است که در برخی بازارها داده می شود. بنابراین، این اعتصاب ها را باید اعتصاب سیاسی ناآشکار یا غیرمستقیم دانست. امری که دیر یا زود باید تغییر کرده و این اعتصاب ها از حال سیاسی غیرمستقیم و ناآشکار به آشکارا و مستقیما سیاسی تبدیل شوند.
امر اعتصاب سیاسی غیرمستقیم، در مورد اعتصاب های کارگران و به ویژه در مراکز صنعتی  نیز صدق می کند. این اعتصاب ها گرچه برخلاف اعتصاب های کسبه و بازاریان، با خواست های اقتصادی است اما در شرایط کنونی آنها نیز به واقع سیاسی هستند و اساسا در مقابل حکومت شکل گرفته اند.
به این ترتیب وجه مشترک اعتصاب کارگران با اعتصاب کسبه و بازاریان در همان اعتصاب سیاسی ناآشکار است و دلیل این که این اعتصابات مستقیما سیاسی نیست نیز همان استبداد دینی و تسلط دو سازمان وزارت اطلاعات و حفاطت اطلاعات سپاه و بگیر و ببندهای آنهاست.
اکثریت کسبه و بازاریان محافظه کار نیستند!
در اینجا باید به اندیشه ی نادرستی که در مورد کسبه و بازاریان وجود دارد اشاره کرد و آن این است که همه ی کسبه و بازاریان محافظه کار هستند و تنها اکنون این محافظه کاری را کنار گذاشته اند و به انقلاب پیوسته اند.
 این نظر در مورد بخش هایی از این گروه اجتماعی درست است اما در مورد اکثریت آن درست نیست. کسبه و بازاریان لایه هایی گوناگون دارند. لایه های پایینی آن یعنی کسبه و تولیدکنندگان جزء اساسا محافطه کار نبوده بلکه برعکس دموکرات انقلابی و بنابراین خواهان انقلاب اند. دسته های میانی تا حدودی مبارز و انقلابی هستند و تنها لایه های بالای آن یعنی کسبه و بنکداران مرفه که بخش کوچکی از کسبه و بازاریان را تشکیل می دهند آغشته به محافظه کاری اند.  به این ترتیب آنچه در مورد کسبه و بازاریان گفته می شود بیشتر در مورد لایه های مرفه کسبه و بازار درست است که آنها نیز لایه ای ناچیز از کل این بخش از طبقات میانی جامعه را تشکیل می دهند. در مجموع به جز لایه هایی ناچیز از تجار بزرگ که به  اتاق بازرگانی و حکومت وصل اند، اکثریت این گروه اجتماعی مخالف جمهوری اسلامی و خواهان سرنگونی آن هستند. 
« کشته ندادیم که سازش کنیم، رهبر قاتل را ستایش کنیم»
جدا از اعتصاب ها در این روز مبارزات خیابانی نیز در بیشتر شهرهای ایران ادامه یافت.
شعار« کشته ندادیم که سازش کنیم، رهبر قاتل را ستایش کنیم» از شعارهای مهمی بود که در کنار«مرگ بر خامنه ای» و نیز «مرگ بر بسیجی» و «مرگ بر سپاهی» در گردهمایی های خیابانی سر داده شد.
شعار مزبور و در کنارش« فقر فساد گرونی، می ریم تا سرنگونی» که در کل در نفی هر گونه سازش و نیز تداوم انقلاب تا سرنگونی حکومت اسلامی است پاسخی بودند به بازی های شیادانه ی آخوندها و سران پاسدارشان با مسائل توده ها و به ویژه در مورد این دروغ و فریب که گویا حجاب اجباری لغو شده است.
 
درود بر کسبه و بازاریان آزادیخواه و میهن دوست
مرگ بر خامنه ای
مرگ بر بیت رهبری
مرگ بر سران سپاه و بسیج
مرگ بر جمهوری اسلامی
زنده باد انقلاب
برقرار باد جمهوری دموکراتیک خلق به رهبری طبقه ی کارگر
 گروه مائوئیستی راه سرخ
ایران
14 آذرماه 1401

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر