۱۴۰۱ آذر ۱۷, پنجشنبه

خامنه ای و جانیان دستگاه قضایی اش

 
 
خامنه ای و جانیان دستگاه قضایی اش
 
همان گونه که می شد حدس زد خامنه ای و جانیانی که بر دولت و مجلس و دستگاه قضای کشور حاکم اند باید پس از سه روز بزرگ و تاریخی در انقلاب خلق، زهر خود را به شکلی بر این جنبش می ریختند و اجازه نمی دادند که توده ها از برگزاری اعتصاب ها و مبارزات خیابانی و دیگر شکل های مبارزه ی خود، احساس رضایت کنند.
این ها را این بس نبود که در این مدت حدودا سه ماهه ی انقلاب، نزدیک به 500 نفر را از زن و مرد و جوان و کودک که برخی شان حتی در مبارزات نبودند و بسیجی هم نکشته بودند، کشتند(و این چه فرقی با اعدام کردن دارد؟) نزدیک به بیست هزار نفر را به گروگان گرفتند و بسیاری را شکنجه و بسیاری را نیز کور و ناقص کردند.
و این نیز بس نبود که  در همین سه روز باز عده ای از جوانان ما را کشتند و بسیاری را نیز روانه ی زندان ها کردند؛ پس برای این که مبارزات سه روزه را که نتوانستند مانع برگزاری اش شوند - و همین هم موجب حرص و یاس شان شده است- به کام توده ها زهر گردانند باید کسی را اعدام کرده و زمینه ی اعدام های دیگر را نیز فراهم می کردند.
این بود که جانیان و آدمکشان دستگاه قضا به دستور خامنه ای، حکم اعدام محسن شکاری 23 ساله یکی از مبارزین جنبش آزادیخواهانه و دموکراتیک خلق را به اجرا در آوردند.
تا چه شود؟ تا شاید این بار توده ها و جوانان دچار ترس و وحشت شوند و مبارزات خود را ادامه ندهند و اجازه دهند تا خامنه ای و سپاه پاسداران و دیگر دزدان ثروت و قدرت خود را حفظ کنند و به حکومت کثیف و ننگین خود ادامه دهند.
آنان نمی توانند ببینند که نتیجه ی 40 سال کشتارشان این انقلاب بوده است که مقابل شان سبز شده است، باز هم راه های رفته را امتحان می کنند. نمی توانند ببینند که این سه ماه کشته اند و باز جنبش را رشد یافته تر از پیش مقابل خود دیده اند. کشتار تنها سلاحی است که در دست دارند و می کشند به این امید واهی که شاید به نتیجه انجامد و توده ها دست از مبارزه بردارند و به خانه های خود بازگردند. 
آنچه در شرایط کنونی برای حکومت جهل و جنایت مهم است این است که در مبارزه ی جاری کم نیاورد و ابتکار عمل را از دست ندهد. و این در حالی است که جنبش توده ها بی مهابا در حال پیشرفت است و بنابراین دیر یا زود ابتکار عمل را از دست حکام جانی بیرون خواهد آورد و در دستان خود خواهد گرفت. 
اتحاد و یک پارچه گی بی مانند در اعتصاب بزرگ کسبه و بازاریان در سراسر ایران و پشتیبانی توده های مردم از آنان ضربه ای هولناک به خامنه ای و پاسداران اش بود. آنها گمان نمی کردند که با این حکومت پلیسی و نظامی و این همه فشار، کسبه و بازاریان در کنار توده ها به مبارزه ی خود ادامه داده و مبارزه را چنین سترگ پیش برند.
 از آن سوی آنان به خوبی می دانستند که روز دانشجو را غصب کرده اند و چنانچه وضع را بدان سان که کنترل کردند نمی کردند مبارزه دانشجویان با حکومت در دانشگاه ها به یکی از باشکوه ترین مبارزات تبدیل می شد.
و بالاخره آن اقدام توده ها در تهران برای این که به گونه ای صدها هزار نفری و میلیونی در آزادی گرد آیند و ضربه ی سنگین دیگری بر فرق این جانیان خبیث وارد کنند، به کلی گیح و داغان شان کرد.
این است که دست به این اعدام زدند تا شاید آب رفته به جوی بازگردد؛ تا شایدهنگامی که چشم در چشم توده ها می دوزند یاس و ناامیدی از تداوم مبارزه و گرایش به عقبگرد و انفعال را در آنها ببینند.
 روشن است که در مبارزه ی بین توده ها و حکومت در دست داشتن ابتکارعمل یکی از مهم ترین نکات است. تا زمانی که ابتکارعمل در دست حکومت خامنه ای است، آن ها هستند که سوارند و موقعیت برتر را دارند. اما اگر وضع چرخش کند و ابتکارعمل در مبارزه به دست توده ها بیفتد آن گاه دیگر باید خامنه ای «فاتحه» ی حکومت خود را بخواند.
مبارزه و خلاقیت های این سه روز نشان داد که جنبش و انقلاب توده ها در حال گرفتن ابتکارعمل از دست حکومت است. انگار که نوازنده گان انقلاب یک به یک دارند وارد می شوند، انگار سازهای کوک شده و آماده می شوند و انگارکه همه چیز دارد جمع و جور می شود و به زیر رهبری واحدی در می آید و دیری نخواهد گذشت که سمفونی انقلاب تمامی سازهای خود را در همنوایی با یکدیگر به صدا در خواهد آورد.
جدا از جواب ضربه را با ضریه دادن و با دشمن توده ها رفتاری را پیشه کردن که او با توده ها می کند، جنبش توده ها باید پرحوصله بوده و صبورانه و با متانتی انقلابی به راه خود ادامه دهد.
چنانچه اعتصاب طبقه ی کارگر تمامی مراکز صنعتی را در بر گیرد و نیز اعتصاب کارکنان دولت آغاز گردد و دیگر لایه های میانی و مرفه جامعه دست به اعتصاب بزنند، آن گاه شکی نیست که ابتکارعمل به دست توده ها خواهد افتاد و جنبش وارد شمارش معکوس برای سرنگونی حکومت خامنه ای خواهد شد.
در شرایط کنونی بزرگ ترین خطری که جنبش و انقلاب را تهدید می کند فکر پیروزی زودهنگام با دشمنی به این حد ددمنش است. اگر جنبش خلق می توانست همین فردا حکومت را سرنگون کند بسیار خوب بود اما این امری است که با واقعیات تطبیق نمی کند. آنها تا خرخره مسلح اند و تمامی دستگاه های سرکوب را در دست های خود متمرکز کرده اند و تمامی آنها را نیز فعال گردانیده اند.
انقلاب فرایندی پیچیده و با زیر و بم است. اعتصاب های کنونی نشان داده است که می توانند گسترش یابند و تمامی طبقات مردمی جامعه را در برگیرند. اگر جنبش در کمتر از سه ماه به وضع کنونی رسیده است و چنین اتحادی بین خلق ایجاد کرده است و چنین اشکال ترکیبی از مبارزه را ایجاد کرده است، می توان تصور کرد در ماه های آتی هم تمامی این داشته های خود را تکامل خواهد داد و هم با سرعتی به مراتب فزونتر پیشرفت خواهد کرد.
باید بر مبنای چشم اندازی باز حرکت کرد و در عین این که هر گونه حرکت جنایتکارانه  از جانب خامنه ای و دستگاه های سرکوب اش را با واکنشی معقول و درخور پاسخ داد با صبر و حوصله شرایط پیشرفت انقلاب را در خطوط اصلی آن آماده کرد و به آنها تحقق بخشید.
 
مرگ بر سران جنایتکاردستگاه قضایی
مرگ بر مجلس خامنه ای
مرگ بر دولت رئیسی
زنده باد انقلاب
برقرارباد جمهوری دموکراتیک خلق به رهبری طبقه ی کارگر
 گروه مائوئیستی راه سرخ
ایران
18آذرماه 1401

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر