۱۴۰۲ تیر ۳, شنبه

چگونگی تفسیر دیپلماسی ذلت خامنه ای به وسیله ی سران جنایتکار

 
دیپلماسی ذلت خامنه ای و سران سپاه در مقابل آمریکا
و چگونگی تفسیر آن به وسیله ی سران جنایتکار
 
  در روز پنجشنبه 1 تیر حسین طائب رئیس سابق سازمان اطلاعات سپاه و مشاور کنونی حسین سلامی فرمانده سپاه و در نهمین نشست مسئولان کانون های بسیج اساتید دانشگاه آزاد در مشهد گفت :
«دوست و دشمن فهمیدند که نیازمند تعامل با انقلاب اسلامی هستند و آمریکا از طریق عراق و قطر و عمان پیام داد که دنبال براندازی نیست.»( اعتماد، 1 تیر 1402)
جز این نقدی جنایتکار معاون هماهنگ کننده ی سپاه گفته است که« اگر جای آمریکایی ها بودم پژوهشکده هایی که تحلیل غلط دادند را با بلدوزر صاف می کردم.»
از نقطه نظر دیپلماسی ذلیلی خامنه ای که اکنون و در روابط خارجی با کشورهای امپریالیستی و بلوک وابسته از جمله عربستان و امارات پیش گرفته شده است سه نکته ی مهم در این صحبت ها وجود دارد.
 یکی «تعامل آمریکا با انقلاب اسلامی» یعنی این خامنه ای و دارودسته های رهبری سپاه نیستند که به ذلت افتاده اند و شرایط امپریالیسم آمریکا و دیگر امپریالیست های اروپای غربی را پذیرفته اند و برای همین سیاست آمریکایی ها تغییر کرده، بلکه برعکس این آمریکا و کشورهای غربی هستند که متوجه شدند باید با جمهوری اسلامی تعامل کنند!
دو دیگر این که آمریکا پیام داده است که دنبال براندازی حکومت خامنه ای سالوس و سران جنایتکار سپاه اش نیست. و برای همین خامنه ای آمریکا را مورد عنایت خود قرار داده و اجازه داده که با آن سر میز مذاکره نشینند و نیز اجازه داده که آمریکا تحریم ها را رفع کند!
 و سوم این که دولت آمریکا پیش از این که سیاست «تعامل» را پیشه کند و دیگر دنبال «براندازی» نباشد، اسیر«تحلیل های غلط» ی بود که پژوهشکده های داخلی به وی می داده اند!
بنابراین پس از این که«تحلیل های غلط» این پژوهشکده ها که موجب شده بود آمریکا فکر کند جمهوری اسلامی با این شعار«شیطان بزرگ» و این هارت و پورت های سران سپاه اش حتما برنامه دارد با آمریکا مبارزه کند کنار گذاشته شد و سران آمریکا متوجه شدند که این تحلیل ها اشتباه بوده و این شعارها را جمهوری اسلامی برای مصرف داخلی خودش پیش می کشیده است آنگاه این آمریکا آمده و خواهش و تمنا از خامنه ای و سران سپاه کرده که ای بابا گناه از ما نبود و این پژوهشکده های ما بودند که به ما تحلیل غلط دادند والان ما متوجه شده ایم که شما این گونه که این ها می گفتند نیستید!
اینجا نقدی می دود جلو و می گوید:
«اگر جای آمریکایی ها بودم با بلدوزر این پژوهشکده ها را صاف می کردم»!
زهی وقاحت!
به این ترتیب وضع این گونه نبوده که خامنه ای و سران سپاه که دست تمامی حکومت های شیاد و سالوس تاریخ را بسته اند به التماس کردن افتادند و احتمالا حاضر شدند آنچه که آمریکا و اروپا خواسته اند بدهند و پس از آن بوده که آمریکایی ها سرعقل آمده اند و سیاست« تعامل با ایران» را در پیش گرفتند و اکنون نیز از طریق سه کشور به خامنه ای و پاسداران اش قول داده اند که دیگر دنبال براندازی حکومت خامنه ای نباشند!
 به بیانی دیگر، زمانی که آمریکا که تا حالا شروط زیادی را گذاشته بود که جمهوری اسلامی می باید به آنها عمل کند تا تحریم های فلج کننده ی این کشور برداشته شود، پیام دهد که دیگر دنبال «براندازی» حکومت خامنه ای نیست معنایش این است که خامنه ای شیاد و سران سالوس سپاه نه تنها این شروط را پذیرفته اند بلکه احتمالا برای خوشامد امپریالیست ها خوش رقصی هم کرده اند تا جای هیچ شک و شبهه ای برای دولت آمریکا باقی نماند. 
با مشتی سخنرانی و فرافکنی دیپلماسی کفش لیسی و ذلیلی در درگاه کشورهای غربی پوشانده شده و نه تنها به دیپلماسی «غیر التماسی» تبدیل می شود.
این نوع نظرات و تفسیرها چنان که سیاست کلی خامنه ای و سپاه و دستگاه های امنیتی اش بوده است نوعی مضحک و مسخره  ای از  نظر دادن در مورد وقایع و رویدادهاست.
همان گونه که در سرکوب جنبش توده ها، خامنه ای و دارودسته اش گفتند که خودشان خودشان را کشته اند و یا کور کرده اند و یا خودشان خودکشی کرده اند و یا خودشان شیمیایی به خودشان زده اند، حالا هم می گویند این ما نیستیم که از ترس جنبش توده ها و ضرباتی که به ما وارد شده، به زبونی در دستگاه آمریکایی ها افتاده ایم، بلکه برعکس این آمریکایی ها هستند که «تحلیل غلط» شان را کنار گذاشتند و تحلیل درستی کرده و«تعامل» با ما را پیشه کرده اند.
 این برگردان کردن سیاست ذلت خامنه ای به سیاست اشتباه آمریکایی هاست.
 در واقع حکایاتی که طائب رئیس سابق سازمان اطلاعات سپاه و نیز پاسدار نقدی معاون فرمانده سپاه سرهم می کنند برای توجیه گند و فضاحتی است که خامنه ای و دولت و دم دستگاه اش به بار آورده اند. این ها بر روال معمول مشتی کلاشی و حقه بازی است برای فریب دادن و مجاب کردن پاسداران و بسیجی های رده های میانی و پایین و نیز هواداران حزب اللهی شان و بند آوردن و« جمع کردن» پرسش هاشان.
 از سوی دیگر این نوع توضیح ها تنها برای مصرف درون خودشان نیست بلکه برای این هم هست که مردم گمان نکنند جمهوری اسلامی از سر ضعف و شکست داخلی اش در مقابل ضربات پتک وار جنبش مهسا دست به این کار زده است بلکه کماکان فکر کنند که جمهوری اسلامی همچنان استوار است.
به این ترتیب این نوع نظرها تنها همان فرار به جلو و گرد و خاک به پاکردن است برای این که ماهیت این عقب نشینی و دیپلماسی ذلت خامنه ای و جمهوری اسلامی رو نشود.   
این را نیز باید افزود که سیاست عمده ی دولت آمریکا چنان که 4 سال حکومت ترامپ نشان داد براندازی جمهوری اسلامی نبود؛ گرچه در شرایط معینی به ویژه در شرایط اوج گیری شورش و انقلاب و عدم امکان نجات حکومت خامنه ای از دست توده ها قطعا دست به این کار می زد.
مرگ بر سالوسان وشیادان حقیر جمهوری اسلامی
زنده باد مبارزات توده ها
برقرار باد جمهوری دموکراتیک خلق به رهبری طبقه ی کارگر
گروه مائوئیستی راه سرخ
ایران
3 تیر 1402

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر