۱۴۰۲ خرداد ۲۲, دوشنبه

تهاجم حکومت جنایت و کشتار به خانواده ی کیان پیرفلک

 
تهاجم حکومت جنایت و کشتار به خانواده ی کیان پیرفلک
 و شیرزن مبارز ایذه و ایران
 
روز یکشنبه 21 خرداد 1402 سالروز تولد کیان پیرفلک بود؛ کودکی که در تاریخ 25 آبان  و 1401 و در خلال خیزش انقلابی با شلیک جانیان جمهوری اسلامی جان باخت. این سالروز کیان نه تنها در ایذه و در ایران بلکه در بیرون کشور نیز برگزار شد. حکومت که از مدت ها پیش برای در تگنا گذاشتن خانواده کیان و به ویژه زینب مولایی راد مادر کیان برنامه ریزی و سناریویی سرهم کرده بود بالاخره زهر خود را ریخت و جوان برومند پویا مولایی راد پسر عموی این زن مبارز را به قتل رساند تا از این زن مبارز انتقام گیرد و این خانواده و شیر زن را به سکوت و تمکین وادار کند.
عمومی ترین شکل روایت تا به حال این گونه است: پویا در حال رفتن به سر مزار کیان پیرفلک و شرکت در مراسم سالروز تولد کیان در روستای پرچستان ایذه بوده است که با جاده بسته و ایست نیروهای انتظامی روبرو شده و با شلیک آنها به قتل می رسد.
در این که ماجرایی که حکومت از به قتل رساندن این جوان تصویر می کند یعنی عدم توجه به ایست و زدن ماشین به ماموران و کشتن یکی از آنها و مجروح کردن چند نفر دیگر، همچون بسیاری دیگر از داستان پردازی ها دروغ است تردیدی نیست. حتی بعید نیست که آن فرد نیروی انتظامی کشته شده یا مرگی در جایی دیگری داشته و آورده اند با این قضیه مونتاژ کرده اند، و یا خود کشته اند و به گردن پویا مولایی راد انداخته اند تا هم به قتل رساندن این جوان را توجیه کنند و هم شرایط را برای هجوم به زینب مولایی راد و همسر و خانواده وی فراهم سازند.
در واقع این پروژه ای برای ساکت کردن زینب مولایی راد و خانواده ی کیان به عنوان یکی از کانون های مبارزه کنونی ایران و در نتیجه خاموش کردن صدای اعتراض در ایذه و میان بختیاری هاست.
حکومت می کشد و سپس افراد خانواده جانباخته را تهدید می کند که اگر به مبارزه ادامه دهند افراد و یا جوانان دیگری را از میان خانواده به قتل خواهد رساند و گویا با کشتن پویا می خواهد بگوید که این رویه را ادامه خواهد داد.
ترس و وحشت حکومت خامنه ای و سران پاسدارش از این کانون های مبارزه پایانی ندارد. و این کانون ها در یکی و دو زمینه و یکی و دوتا هم نیستند که بتوان«جمع شان کرد». یکی را خاموش می کنند ده کانون تازه بر پا می شود. یک نفر را می کشند ده نفر بر می خیزند و کانون های تازه ای که انقلاب را پیش می برند می سازند.
هم اینک که پویا را کشته اند خواهرش به رخ مولایی راد گفته است که«به من تسلیت نگویید» و سپس به حکومتیان جانی پیام داده که« خواهر این شخص راحتتون نمی ذاره»!
و بی تردید خواهر پویا تنها نیست که برای خونخواهی مرگ او برخواهد خاست. ده ها و صدها نفر دیگر نیز همراه او برخواهند خاست. خانواده های جانباخته گان مبارزات دو دهه ی اخیر مدام در حال افزایش هستند و اینک از مهم ترین کانون های مبارزات علیه حکومت خامنه ای و آخوندها به شمار می روند.    
ترس و وحشت از همین خانواده هاست که موجب می شود در سقز در روز جمعه خانواده های جانباخته گان شهرهای کردستان را که در آرامستان آیچی گرد آمده بودند در هنگام بازگشت به خانه بازداشت کنند.
همین ترس است که موجب می شود سنگ قبرهای جانباخته گان را بشکنند و به گونه ای مدام خانواده ها را احضار کنند و آنها زیر شمشیر سرکوب نگاه دارند.
خامنه ای و حکومت اش همواره در حال کشتن هستند
حکومت همواره در حال کشتن است. اعدام کردن و قتل با طناب دار تنها یکی از شکل های به قتل رساندن و سرکوب مبارزان است.
حکومت فضا را برای اعدام های زیاد مناسب نمی بیند و می ترسد از اینکه یکی از این اعدام ها کار دست اش دهد و با جنبشی سهمگین تر روبرو شود. از این رو هم اعدام و هم دیگر اشکال سرکوب و کشتن( ربودن و به قتل رساندن، دادن داروهای مخدر و یا شیمیایی و یا روانگردان مرگبار، از زندان رها کردن و سپس بیرون به قتل رساندن و...) را به کار می گیرد تا به خیال خود جنبش را سرکوب کند.
در روزهای اخیر کمابیش هر روزه یا هر هفته کسانی کشته شده اند و به ویژه زنان مبارز را.
منصوره سگوند دختر جوانی را  که نمی خواست با نیروهای انتظامی همکاری کند به قتل رساندند.
جسد سپیده فرهان زندانی سیاسی پس از آزادی در خانه اش یافت شد و به گمان نزدیک به یقین خودشان وی را به قتل رساندند.
تصور حکومت این است که باید بکشد تا مردم را به عقب براند و بقای خود را تامین کند. و حال که نمی تواند مانند دهه ی شصت آن گونه که می خواهد و فله ای اعدام کند باید به شکل های دیگر قتل و کشتار روی آورد.
از سوی دیگر این نیز بعید نیست که این کشتارهای گوناگون نه تنها برای عقب راندن مردم و به خانه راندن آنها باشد بلکه در عین حال برای ایجاد فضای ترس و وحشت برای پیشگیری از هر گونه واکنش اعتراضی از جانب توده ها به گرانی بنزین نیز باشد که قرار است در تابستان صورت گیرد.
تنها یگانگی توده ها و مقابله با تعرضات حکومت و مقاومت در برابر سرکوب مبارزات است که می تواند مانع تعرض حکومت و کشتارهای بی پایان شود. این یگانگی می تواند با پشتیبانی از مبارزات یکدیگر خود را نشان دهد.
همچنان که توده ها علیه اعدام جوانان مبارز به مبارزه دست زدند باید برای این گونه به قتل رساندن ها نیز به مبارزه دست زنند.
نباید گذاشت که خامنه ای و سران پاسدار و نیروهای امنیتی اش هر کار می خواهند انجام دهند.
 
اتحاد و مقاومت توده ها مقابل سرکوب شرط  پیشرفت مبارزه و پیروزی نهایی است
مرگ بر جمهوری اسلامی
برقرار باد جمهوری دموکراتیک خلق به رهبری طبقه ی کارگر
گروه مائوئیستی راه سرخ
ایران
22 خرداد 1402

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر