۱۴۰۱ بهمن ۱۹, چهارشنبه

افشای آشکار شکنجه های وحشیانه ی زندان خود مبارزه ای بزرگ است!

 
 
 
افشای شکنجه های وحشیانه ی زندان خود مبارزه ای بزرگ است!
 
یکی از مسائل مهمی که پیش پای طبقه ی کارگر و جنبش خلق قرار دارد بازسازی روانی مبارزان جوانی است که خواه دائمی و خواه به قید وثیقه از زندان بیرون می آیند.
برای برخی از این افراد خواه دختر و خواه پسر شکنجه و زندان دانشگاه می شود و آنها با فراگیری بسیاری نکات و مسائل و با آگاهی بیشتر و روحیه ی قوی تر نه تنها به مبارزه ادامه می دهند بلکه نقش افراد مجرب تر را پیدا کرده و به مبارزان دیگر نیز مبارزه جویی خود را انتقال می دهند.
در مقابل برخی از افراد از میان دختران و پسران نیز هستند که زندان و شکنجه بر آنها تاثیر نامطلوب گذاشته و یا در یک انزوا فرو می روند و یا این که تنها با کسانی روابط خود را تداوم می بخشند که خود در زندان بوده اند و یا  در بدترین حالت خودکشی می کنند. شکی نیست که شکنجه های جسمی و روانی اطلاعاتی ها و پاسدارها و تحقیر مداوم آنها هنگام بازجویی به شدت به جسم و روان این جوانان آسیب زده است. از سوی دیگر بخشی از این افراد مورد انواع شکنجه همچون تجاوز قرار گرفته اند و یا ( طبق گفته ها) مجبور به انجام کارهایی شده اند که بازجوها از آنها خواسته اند مانند برهنه و شاد رقصیدن در جلوی بازجو( و یا بازجویان) و یا نشان دادن لذت بردن از تجاوز زمانی که این عمل صورت می گیرد و فیلم گرفتن از تمامی این صحنه ها. و این ها همه برای تحقیر روان جوان، تخریب و خرد کردن وی، از دور مبارزه خارج کردن و بالاخره مجبور کردن وی به سکوت است.
نکته ای که مهم است این است که بخشی از جوانانی که در جنبش های چند ماهه ی اخیر برای ساکت کردن خلق به گروگان گرفته شدند، با وجود آشنایی بسیار با مسائل، خواه به جهت تحصیلات و خواه از طریق فضای مجازی، از سواد منظمی برخوردار نبوده و تجربه ی مبارزه سیاسی در این گستره و زیر این فشارها را نداشته اند. آنچه که این گونه جوانان را برانگیخته، شور آزادی خواهی، آینده ی نامطمئن، بیکاری و ستم وحشتناکی است که از سوی حاکمان نسبت به آنها و دیگر مردم اعمال می شود. از این رو نباید گمان کنند مردم از آنها توقع قهرمانی های خارق العاده را داشته اند و چون نتوانسته اند چنین کنند دچار شرم شوند.
به هر حال وظایفی که طبقه ی کارگر و جنبش خلق در قبال این جوانان دارد نخست بازسازی روانی آنها و یاری به آنها برای جمع بست از تجارب شان است و این که به هیچ وجه اجازه ندهند که تحقیرهای زیر شکنجه و در زندان در درون آنها تداوم یاید.
دوم برانگیختن آنها به افشای بی کم و کاست آن شکنجه ها و بدون ترس از این که موجب تحقیر دوستان و بسته گان خود قرار گیرند( این بیشتر ذهنیت خود فرد است و در واقعیت وجود ندارد).
و سوم این که با یاری به آنها، موجد آگاهی ژرف تر و خشم و کینه نسبت به نظام در آنها شده و نیروی درونی آنها را برانگیزند که مبارزه ی خود را ادامه دهند.
در مورد افشای شکنجه ها در مورد دختران و پسران چنان که پیش از این نیز گفته ایم خلق آنها را فرزندان خود می داند و آنها نیز باید خود را فرزندان تمامی خلق بدانند. آنها می توانند مطمئن باشند که توده های مردم، جوانان خود را از این جهت که مجبورشان کرده اند زیر شکنجه چه اعمالی انجام دهند بازخواست نکرده بلکه برعکس شکنجه ی جوانان دختر و پسر را به عمیق تر کردن انگیزه های خود برای مبارزه با نظام تبدیل خواهند کرد.
باید توجه کرد که افشای این شکنجه ها، آشکارا و یا از راه ها که صلاح دیده می شود بسیار مهم است و می تواند در جلوگیری از آنها و یا محدود کردن شان نقش داشته باشد و یا در صورت تداوم، آنها را بی اثر کند. در عین حال افشای این شکنجه ها هم موجب پی بردن بازهم بیشتر توده های مردم به تعفن و کثافت این حکومت می شود و هم کینه و نفرت بیشتری در خلق برمی انگیزد.
 برعکس اگر این شکنجه ها، به این دلیل که فرد زندانی به آنها تن داده و این ممکن است موجب تحقیر فرد شکنجه شده در نزد توده ها شود، پنهان بماند، آن گاه این بازجوها و حکومت به طور مداوم از آنها استفاده کرده و بدین سان برنامه های خود را پیش می برند و جوانان بیشتری را به انفعال خواهد کشاند از گردونه ی مبارزه خارج خواهند کرد.
 گروه مائوئیستی راه سرخ
ایران
19 بهمن 1401

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر