۱۴۰۲ مرداد ۴, چهارشنبه

یادداشت های کوتاه پیرامون مسائل جاری(10) مبارزه با حکومت استبداد دینی در ماه محرم

 
یادداشت های کوتاه پیرامون مسائل جاری(10(
 
 مبارزه با حکومت در ماه محرم 
 
نوحه هایی با محتوای سیاسی ضد حکومتی
در ماه محرم که در حال گذراندن آن هستیم مواردی را می بینیم که مردم سوگوار نوحه ها را تبدیل به نوحه هایی سیاسی علیه حکومت کرده اند و یا سروده ی مشهور«از خون جوان وطن لاله دمیده»عارف قزوینی را در مساجد( در یزد) و یا در خانه ی جانباخته گان خیزش( نمونه  ی برجسته خانه غزاله چلابی در آمل) می خوانند. 
این شکلی از مبارزه است که در آن محتوای سیاسی مبارزه در پوسته ای مذهبی یعنی شکل نوحه خوانی و سوگواری ادا می شود و اگر آن را بیشتر بکاویم باید در آن در عین جدیت در آشکار کردن محنت و خشم توده ها از تسلط این حکومت و نفرت از آن، نوعی به سخره گرفتن حکومت و مراسم ها و نوحه های حکومتی را نیز بیابیم.
پرسشی که می توان پیش کشید چنین است:
این شکل مبارزه از جانب کدام دسته ها و گروه ها و طبقات پیش کشیده می شود و چه جایگاهی دارد؟
رنج اسطوره ها و رنج توده ها
ماه محرم ماهی است که سوگ مردم مذهبی عمومی و سراسری می شود. این که چه میزان از این سوگ و عزاداری واقعا به یاد و خاطره ی رنج های اسطوره های کهن مذهبی و یا گذشته های بازهم دورتر است و چه میزان از آن از زندگی اجتماعی - تاریخی سراپا درد و رنج و محرومیت و محنت های اجتماعی - تاریخی مردمان زحمتکش ایران و یا زندگی شخصی کنونی توده ها و برای سبک کردن روان آنها صورت می گیرد برای بسیاری از مردم روشن است.
در حقیقت بیشتر توده ها تصورشان این است که برآمدن این غم و رنج های اجتماعی- تاریخی و یا شخصی بسیار بیشتر از نگاهداشت یاد آن اسطوره های مذهبی نخستین است و نخستین بیشتر بهانه ای برای بروز دومی است.
سال نخستین جنبش نوین و دو فرایند متضاد در میان توده ها در مورد محرم
اکنون که سال نخستین از خیزش دموکراتیک - انقلابی ژینا در حال به سرآمدن است، می توانست تصور شود که با وجود این درجه از مخالفت با حکومت و کینه و نفرت از آن که مدام قوی تر و دامنه ی آن همواره از موردی به موردی دیگر گسترده تر می شود بخش هایی از مردم در ماه محرم نه تنها در مراسم عزداری حکومتی شرکت نکنند بلکه علیه آن موضع بگیرند.
در واقع چنین نیز شده است و بسیاری از پیشروترین مبارزان توده ها به ویژه از میان توده های زحمتکش کارگر و کشاورز و لایه های میانی مدرن، از زنان و مردان و جوانان و مسن ترها اکنون به این مراسم آن گونه نگاه نمی کنند که پیش از این می کردند و شاید بتوان گفت گروه هایی از این بخش های پیشرو به تمامی از چنین مراسم ها و چنین مذهبی بریده اند.
آنها در مقابل اجرای چنین مراسم غم و اندوهباری که یکی و دوتا هم نیستند موضع گرفته و دیدگاه شان را به جهان متحول کرده اند. آنها دنبال حرکت و تغییر هستند و پرچم سرور و شادی را در مقابل غم و اندوه و نه تنها اشکال راستین و معقول آن که در کشور ما به افراط گراییده است بلکه شکل تحمیل شده ی آن از جانب حکومت و همچنین دیرپایی عادت های نامعقول کهن خود توده ها بر می افرازند. زمینه های یک تحول و یک انقلاب فرهنگی. انقلابی که شرایط آن را یکی از متحجرترین و کثیف ترین حکومت های مذهبی تاریخ آماده کرده است.
و اما در مورد توده های عادی ای که در چنین مراسمی شرکت می کنند می توان گفت که ممکن است آمیزه ای از پیروزی و شکست در میان باشد تا بتواند شرکت چنین بخش هایی از توده ها به ویژه لایه های میانی و عقب مانده ی طبقات زحمتکش را در چنین مراسمی- و منظورمان مراسم معمولی نیست بلکه آن مراسم و نوحه خوانی هایی است که در بالا به آنها اشاره شد-  توجیه کند. پیروزی و در نتیجه تمایل برای گسترش آن به حوزه های تازه و شکست و در نتیجه تمایل برای این که اندوهی به میان آمده و آن را سبک کند و با مبارزه در زمینه هایی تازه جبران گردد.  
 با این همه این گروه های پیشرو می توانند گستره ی مبارزه ی خود را نه تنها علیه برگزاری چنین مراسمی بلکه آنجا که امکان اش نیست حداقل علیه چگونگی برگزاری مراسم سوگ محرم بکشانند و این پرسش را برای بسیاری دیگر که هنوز مومن هستند و باورهای مذهبی خود را دارند و به این مراسم ها پایبند اند به میان کشند که چرا ما مردم باید چنین مراسم و سننی را به این گونه حفظ کنیم؟ آیا نمی شود که مراسم سوگ را به گونه ای که حداقل نسبت به شکل کنونی آن معقول تر باشد ادامه داد؟ نمی توان دست از این سینه زنی و زنجیر زدن و گل مالیدن به سرو روی و این گونه عزداری ها برداشت و سوگی از نوع دیگر داشت؟
شکی نیست که چنین است و این گونه مجادلات و صحبت ها و بحث هایی در میان توده ها در جریان است. گستره و ژرفای خیزش و انقلاب هر روز بیش از روز پیش می شود و همچون نقب زدنی در دل زمین کهنه است تا تمامی رویه ی آن را سست گرداند و به یکباره فرو ریزاند. اگر در عرض پیش نمی رود در طول پیش می رود و اگر در عرض و طول پیش نمی رود ژرفا را می شکافد. اگر عملی نیست نظری است. وجود دارد و در حال پیشروی است گرچه پیشروی اش شاید آشکار و قابل رویت نبوده و پنهان باشد.
لایه های طبقات میانی سازمانده این گونه نوحه خوانی ها هستند
می دانیم که در کشور ما پایه ی اصلی برگزاری سوگ های مذهبی جدا از خود حکومت ها خواه نوع سلطنتی آن و خواه نوع ولایت فقیهی اش، گروه ها و لایه های طبقات میانی هستند؛ به ویژه کسبه و بازاریان و تولید کننده گان کوچک و متوسط سنتی. بیشتر تکیه ها و حسینیه ها از جانب این لایه هاست که جان می گیرند و می توانند تداوم یابند و به نظر رهبری و سازمان دادن این نوع نوحه خوانی ها و سوگواری ها نیز در دست آنها باشد.
در مورد این لایه ها باید گفت که گرچه آنها به شکل های گوناگون در خیزش انقلابی- دموکراتیک زن زندگی آزادی شرکت کردند اما شرکت شان نسبت به لایه ها و طبقات دیگر محدودتر بود. به ویژه این که از شکل اعتصاب عمومی به جز مواردی و به ویژه آن چند روز فوق العاده در آبان 1401 و در بزرگداشت مبارزین جان باخته ی آبان ماه 98، بسیار کم استفاده کردند( روشن است که ما در مورد استان های کردنشین و بلوچستان که سنی مذهب اند صحبت نمی کنیم).
اما ماه محرم و مراسم سوگ فرصتی به آنها داده است که در اشکالی که عموما اشکال سنتی مبارزات شان بوده است مبارزه کنند. آنها مضمون این شکل های کهنه را تا حدودی نو کرده اند و مسائل جامعه و خودشان و طبقات میانی و زحمتکش را در این نوحه های ضد حکومتی یعنی ضد حکومت استبدادی دینی گنجانده اند.
طبقات در شرایط فقدان احزاب و سازمان های سیاسی شان شکل های مبارزه ی برگزیده از جانب خود را دنبال می کنند و چنان چه این پرسش طرح شود که آیا چنین اشکالی از مبارزه  بر بستر جنبش ها و خیزش های کنونی که علیه حکومت استبداد دینی ولایت فقیهی است و گرایش سکولاریسم دارد درست است و می تواند مفید افتد باید در پاسخ گفت که روشن است که جنبش بر مبنای تمایلات و خواست های پیشروان به پیش نمی رود بلکه بر مبنای اشکالی که در یک مبارزه ی خود به خودی خاص هر طبقه هست و یا آن طبقه فکر می کند در چنان شرایطی- مثلا در ماه محرم  و با این حجم سرکوب و خفقان - می تواند از فرصت استفاده کند و این شکل از مبارزه با چنین مضمونی را که مقدورتر است انجام دهد، پیش می رود. بر این مبنا می توان گفت هر کجا و تا جایی که این لایه ها توانسته اند این مراسم را از دست حکومت در آورده و به دست خود گیرند و تبدیل به مبارزه علیه حکومت کنند امری مثبت است و جزوی از مبارزات عمومی توده های مردم به شمار می آید.
آنچه می توان پیش بینی کرد این است که این فعالیت های مبارزاتی -هر چند شاید محدود- که در این شکل ها جریان می یابد پس از این دوران متوقف نخواهد شد و در فرازهای آینده ی جنبش طبقات خلقی، مضامین سیاسی آنها تکامل یافته و در اشکال نویی سر بر خواهد آورد.
حکومت
تا کنون خبری از نوع برخورد حکومت به این نوع نوحه خوانی ها دریافت نشده است. 
به هر حال در شکل عمومی خود و در کنار کارناوال های عزایی که به راه می اندازد و مسخره بازی هایی که به اسم تعزیه در می آورد، ممکن است که هر گونه شرکتی  راحتی اگر با مضمون آن موافق نباشد تبلیغی به نفع خود ارزیابی کند و بنابراین ترجیح دهد مردم در این مراسم شرکت کنند و مخالفت هایی این گونه ابراز دارند تا اینکه اصلا شرکت نکنند، ضمن آنکه برخورد به این اشکال مبارزه و افراد بانی آن ممکن است وضع را بدتر  کرده و مبارزه را به اشکالی غیرقابل پیش بینی بکشاند. می توان احتمال داد که منتظر است که ده روز نخستین و یا ماه بگذرد و آنگاه سیاست سرکوب خود را در این گونه موارد اعمال کند.
 هرمز دامان
نیمه ی نخست مرداد 1402

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر