۱۴۰۲ اسفند ۲۱, دوشنبه

آخوند آتش به اختیار خامنه ای و خروش شیرزن قمی

 
 
 آخوند آتش به اختیار خامنه ای
و خشم و خروش شیر زن قمی علیه وی
 
در شهر قم یک آخوند متحجر، از مادری که کودک اش را به بیمارستان آورده و در کنجی که کمتر در معرض دید است نشسته و در حال آرام کردن( و یا شیردادن) وی است و این میان روسری اش افتاده است( و این زن آن قدر مشکل و نگرانی و استرس دارد که حتی اگر مشکلی هم با حجاب نداشته باشد نمی تواند به این افتادن روسری از سرش فکر کند) فیلم می گیرد تا مثلا نشان مقامات قضایی دهد تا این زن را مجازات کنند.
از این ماجرا فیلمی گرفته شده و به یکی از تلویزیون های خارج کشور فرستاده می شود. در فیلم پخش شده دیده می شود که این زن هنگامی که پی می برد جوجه آخوند فسیل از او فیلم گرفته، به خروش آمده و همچون شیری غران بر سر او فرود می آید و هم به او می گوید که به چه دلیلی از او فیلم گرفته و هم  از او می خواهد که فیلم گرفته شده را پاک کند.
آخوند مقاومت می کند و این زن برافروخته و خشمناک بر سر وی فریاد می کشد که چگونه به خود اجازه داده حریم شخصی وی را درهم بشکند. سپس زنان دیگر به وی می پیوندند و آخوند را دوره کرده و از او می خواهند که فیلم را پاک کند و درگیری با این کشاکش ادامه می یابد. این ماجرا در سطح کشور و حتی روزنامه های رسمی بازتاب می یابد.
آنچه که مهم ترین وجوه این درگیری و مبارزه یک زن با یک آخوندعقب مانده را تشکیل می دهد این است که در شهر قم که مذهبی ترین شهر ایران است و نیز علیه یک آخوند و یا به اصطلاح «روحانی»(آخوندها و ملاهای حکومتگر همه ی ذهن شان متوجه امور «جسمانی» است و نه «روحانی»!) صورت گرفته است و مبارزه به وسیله ی یک مادر، یک  زن  و برای احقاق حق امنیت شخصی خود انجام شده است.
وضعیت این آخوندک و مبارزه ی جانانه ی این زن و دیگر زنان شجاع قمی علیه وی و نیز پشتیبانی توده ها از این زن و زنان همراهی کننده ، نشان دهنده یک وضعیت دوگانه ی نمونه ای در ایران است:
از یک سو سقوط شآن آخوند و ملا و حقیر و ناچیز شدن آنها نزد توده های مردم و افول چشمگیر و کیفی نقش مذهب و دین در ایران امروز و از سوی دیگر انبوه و متراکم شدن خشم زنان و توده ها علیه این حکومت استبداد دینی که تجلی آن در مبارزه ی با این آخوند و تحقیر وی صورت می گیرد.
در واقع تمامی وجوه اساسی خیزش«زن زندگی آزادی»که در یک سال و نیم اخیر و علیرغم عقب نشینی و افت نسبی جریان داشته، در این وضعیت و در اشکالی جزیی و خاص متبلور گشته است و یا خود را نشان می دهد. مبارزه ی زنان علیه ستم مردسالار که اینک به ویژه در قالب ستم یک استبداد دینی بر آنها روا می شود. مبارزه ای که افت می کند اما خاموش نمی شود و نه تنها خاموش نمی شود بلکه در تک تک مبارزات جاری زنان با عمال زور و ستم خامنه ای، مبارزاتی که یکی و دوتا نیست و در همه جا و هر روزه به وجود می آید جاری گشته و شرایط را برای اوج گیری های نوین خیزش و انقلاب فراهم می کند. 
به این نیز اشاره کنیم که در فیلم دیده می شود که مردان به طور مستقیم دخالتی در ماجرا نمی کنند و از زن پشتیبانی به عمل نمی آورند. حتی ظاهرا مردی تلاش می کند که آخوند را فراری دهد.
نخست باید اذعان کرد که چنانچه مردانی که در چنین ماجراهایی که در فضاهای بسته رخ می دهد، فضاهایی که امکان هر گونه مانوری از آنها گرفته می شود دخالت کنند با مجازات هایی گاه بسیار سخت تر و سنگین تر از زنان درگیر روبرو شده و در نتیجه برخی از این مردان تا حدودی محتاط می شوند و یا گرایش محافظه کارانه پیدا می کنند..
و سپس اگر فرض را بر این بگذاریم که اینان مردانی هوادار آخوند و حکومت مستبد و یا بی تفاوت نسبت به آنچه در جلوی چشمانش شان می گذرد بوده اند، برخلاف زنان شجاعی که در ماجرا درگیر می شوند و به درستی می توان آنها را نمونه ای دانست از زنان مبارز و شجاع ایران، این گونه مردان را نباید نمونه ا ی از مردان ایران شمرد و رفتار آنها رابه کل مردان جامعه تعمیم داد. اکثریت مردان از جوان تا میانسال و پیر از آغاز خیزش «زن زندگی آزادی» در کنار زنان و دختران جوان بوده اند و هستند و جزیی از مبارزان این خیزش بزرگ به شمار می آیند و شکی نیست که در این ماجرا در طرف زنان می ایستند.
گروه مائوئیستی راه سرخ
ایران
 21 اسفند 1402  

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر