۱۴۰۲ مهر ۶, پنجشنبه

جمعه ی خونین زاهدان و شکفتن مبارزات خلق بلوچ

 به مناسبت سالگرد جانباخته گان بلوچ در جمعه ی سیاه 


جمعه ی خونین زاهدان
 و شکفتن مبارزات خلق بلوچ
 
از فراخوان سران بلوچ برای برگزاری مراسم سالگرد جانباخته گان جمعه ی خونین زاهدان پشتیبانی کنیم و همراه با آنها در همه جای ایران آن را برگزار کنیم.
 
خلق بلوچ در پیش از قتل مهسا به دست حکومت با شکلی دیگر از ستم روبرو گردیده بود. یک فرمانده نیروهای انتظامی خامنه ای به خود اجازه داده بود که ضمن بازجویی از یک دختر 15ساله ی روستایی بلوچ به وی دست درازی و تجاوز کند. این امر به مدد افشاگری دخترشجاع و خانواده اش و آشکار کردن در پیشگاه عموم به وسیله ی عبدالغفار نقشبندی امام جمعه موقت راسک پنهان نمی ماند و تجلی فشرده ی ستم درازمدت خامنه ای و سران سپاه مال پرست و جنایتکار حاکم که خود را«مسلمان» و «شیعه» می خوانند به خلق بلوچ و توده ی سنی مذهب آن می گردد.
این زمان خلق خشمگین که تلنباری از درد و رنج از ستم ملی و مذهبی و طبقاتی است و نخست در شهر چابهار به حرکت در می آید و خواهان محاکمه ی فرد خاطی می شود. حکومت جانیان متجاوز را پشتیبانی می کند و خلق را سر می دواند. و از اینجاست که مردم بلوچ دوری نوین از مبارزات را برای خواست های آزادیخواهانه و دموکراتیک خود آغاز می کنند. این مبارزه بر بستر مبارزه ی دیگر خلق ها و توده های زحمتکش و ستمدیده ی ایران که خیزش نوین خود را با قتل مهسا آغاز کرده اند جاری شده، با آن تلاقی  کرده و گره می خورد. توفان بلوچ و خیزش زاهدان و برخاستن بلوچستان محروم و ستمدیده آغاز می گردد.
اینک خلق بلوچ تنها نیست و تمامی خلق ایران پشتیبان اوست. حکومت که همواره دیواری کوتاه تر از مردم ستمدیده و رنج کشیده و کم توقع بلوچ نیافته است، مردمی که محرومیت آنها و رنج های بی پایان شان ننگی برای هر انسان شریف ایرانی است و با دیدن اش عرق شرم بر پیشانی وی می نشیند، به خود حق می دهد که مردم بی دفاع و ستمدیده ی این سرزمین را برای خاموش کردن شان و نه تنها برای خاموش کردن آنها بلکه برای خاموش کردن تمامی خلق ایران که پس از قتل مهسا در 25 شهریور اینک خیزشی تازه را آغاز کرده اند در جمعه 8 مهر 1401 به گلوله ببندد و بیش از یک صد نفر از آنان را یک جا قتل عام کند. قتل عامی که مرگبارترین سرکوب سال نام اش نهادند.
تاریخ تازه ای از مبارزات توده ای در بلوچستان
برخلاف تصور خامنه ای جنایتکار و سران پلید سپاه کشتار خلق بلوچ منجر به عقب نشینی مردم بلوچ نمی شود بلکه موجب شوریدن هر چه بیشتر آن ها می گردد. مبارزات خلق شکوفا می شود و گسترده تر و عمیق تر می گردد. نسل جوان بلوچ، رنجور از این هم ستم همچون تفتان به غرش در می آید و به زودی دختران و زنان بلوچ برای نخستین بار به شکلی گسترده تر به جنبش جاری می پیوندد و همه در کنار یکدیگر مبارزه را پیش می برند. مبارزات و خواست های خلق محروم بلوچ با خواست های سراسری توده ها در همه ی ایران همراه می شود. اینک و بر بستر همراهی و همیاری یک خلق متحد، کرد و ترک و فارس و عرب و ترکمن پشتیبان بلوچ و بلوچ پشتیبان کرد و ترک و فارس و عرب و ترکمن است. برای باری دیگر هر خلق احترام به حقوق دیگر خلق ها گزارده و وجوه یک دموکراسی توده ای در بطن جنبش توده ای رو می آید و شکوفا می گردد. 
نقش رهبران بلوچ در پیشبرد مبارزات توده های بلوچ
سیاست های کریه و مزورانه ی خامنه ای و سران سپاه جنبش خلق را به سوی رادیکالیسم می راند. رهبرانی که حکومت همه نوع انگی به آنها می زند، بر سر خواست های مردم بلوچ می ایستند و نه تنها اتحاد این خلق را پایدارتر و محکم تر می کنند بلکه با تداوم مبارزات خود با خامنه ای و سران سپاه و افشای سیاست های کثیف آنها در منطقه و همچنین پشتیباتی از مبارزات دموکراتیک توده ها در جای جای ایران، هر چه بیشتر به مبارزات بلوچ و دیگر مناطق ایران می دمند و آن را پیش می برند.
خدا نور جوان قهرمان خلق بلوچ و ایران
بر زمینه ی این مبارزه ی سترگ است که قتل خدانورلجه ای جوان و هنرمند 27 ساله در 10 مهر 1401 به وسیله ی کفتاران حکومت از او یک قهرمان می سازد. قهرمانی که نشانگر تداوم مبارزه ی سرزمین محرومیت و خشم و استواری و ایستاده گی است. خدانور پیش از آن به گفته ی حکومتیان بازداشت شده بود و در یک بازداشت که گویا به دلیل درگیر شدن با یک بسیجی صورت گرفته بود او را که مجروح بود به میله ای بستند و آبی را در نزدیکی وی گزاردند و ساعت ها به همان حال نگاه داشتند. ستمی که به وی شد او را تبدیل به جلوه ای از ستمدیده گی خلق اش و نیز خونخواری حکومت کرد و نمادی گردید برای هنر رزمجو و ستیزه گر توده ها. خدانور قهرمان نه بلوچ بلکه خلق ایران شد و در کنار بزرگ قهرمانان جوان و مبارز این سرزمین که در خیزش بزرگ 1401 جان باختند قرار گرفت. شعار«کشته شده خدانور به دست چندتا مزدور» نمایش پشتیبانی خلق ایران از خدانور و مردم بلوچ بود.  
تداوم سیاست های کثیف حکومت در سرکوب مبارزات مردم بلوچ
 سیاست خامنه ای و شرکای پلیدش برای ماست مالی کردن کشتارشان در بلوچستان که در همه جای جهان به وسیله ی پیشروان محکوم گردید فرستادن هیئتی به ریاست فردی کریه سیرت و زبان دراز به بلوچستان و تغییر استاندار بود. رویه ای که به وسیله ی پیشروان بلوچ افشا گردید. اما سیاست اصلی حکومت عقب نشینی نبود بلکه تغییر شکل سرکوب بود.
جانی پلید و خونخوار را کشتار حدود یک صد انسان محروم و ستمدیده در یک روز بس نبود به اشکال گوناگون از خلق دربند بازداشت کرد و به زندان افکند و کشت. هر زمان پس از نمازجمعه ی بلوچ ها، خفاشان اش گوشه ای کمین کرده و بخشی از جوانان را که شور و شوق و مبارزه جویی شان را پیشتر دیده بودند بازداشت کردند. در خاش یک جمعه ی خونین دیگر به راه انداخت و بسیاری را کشت. در زندان اعدام کرد بلوچ ها را؛ گاه ماهانه و گاه هفتگی و گاه روزانه. در جاده ها سوختبران رنجبر را همچون کولبران در کردستان به گلوله بست( و کشتار سوختبران و کولبران در این دو منطقه  نه مبارزه با «قاچاقچیان» بلکه همواره جزیی مهم از برنامه ی سرکوب خلق و مجبور کردن آن به سکوت و تمکین به ستم حکومتیان بوده است) و دست به آدم ربایی و آدم کشی پنهان و آشکار زد تا مگر خلق بلوچ دست از تداوم مبارزه اش بردارد و تسلیم این دیوسیرتان پلید شود.
مبارزات مسلحانه در بلوچستان
اما مبارزان بلوچ نیز پاسخ سلاح و قهر را با سلاح و قهر دادند و می دهند. آنها نیز چنانکه سنت های پیشین شان بود به مبارزات مسلحانه ی خود با حکومت کفتاران تداوم بخشیدند و هر جا که زورشان رسید و توانستند از خونخواران وحشی کشتند.
و این البته برحق است. شورش خلق همواره بر حق است. سلاح در دست خلق و برای مبارزه با مال پرستان و جانیان حاکم و رفع ستم و استثمار برحق است. اگر خلق زیر ستم سر فرود آورد و تمکین کند شایسته اش نیست و ناحق و غریب است. تردیدی نیست خلق بلوچ در کنار مبارزات مسالمت آمیز خود مبارزات قهرآمیز خود را نیز ادامه خواهد داد.
تداوم مبارزات و تاثیر آن بر خلق ایران
اکنون یک سال است که مبارزات خلق بلوچ تداوم دارد. این خلق نماد دورافتاده گی و مهجور بودن و رنج و محرومیت و ستمدیده گی بود و اکنون سرافراز و استوار نماد پایداری و ایستاده گی بر سر خواست های آزادیخواهانه و دموکراتیک خود شده است. شکفتگی مبارزات بلوچ و تداوم آن در تلاقی با جنبش توفنده ی سراسری ایران جنبش بلوچ را بخش نیرومندی از جنبش دموکراتیک ایران کرد. این جنبش اکنون نه تنها از جنبش سراسری تاثیر گرفته و از آن پشتیبانی می کند بلکه به دلیل افت نسبی جنبش در برخی از اشکال آن در مناطق مرکزی و حتی تا حدودی کردستان به بخش پایدار و پیشرو جنبش تبدیل گردیده و توانسته به روی تمامی خلق در حال رزم تاثیر گذارد و درس مقاومت و پایداری دهد.
آینده از آن خلق بلوچ و ایران است
تردیدی نیست که در آینده و بر بستر جنبش دموکراتیک کنونی مردم بلوچ نیروهای نوین با آمال های نوینی بر خواهند خواست و جنبش بلوچ رادیکال تر خواهد شد. وظیفه طبقه ی کارگر و ما کمونیست ها است که در این برخاستن به نیروهای نوین بلوچ یاری دهیم تا بتوانیم یک بلوچستان انقلابی و پیشرو در اندیشه ها و آمال و عمل انقلابی برای برپایی جامعه ی نوین کمونیستی داشته باشیم.
زنده باد مبارزات توده های بلوچ
پایدار باد وحدت خلق بلوچ با توده های سراسر ایران
برقرار باد جمهوری دموکراتیک خلق به رهبری طبقه ی کارگر
گروه مائوئیستی راه سرخ
ایران
پنجم مهر 1402  

  

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر