۱۴۰۲ مهر ۲, یکشنبه

یادداشت های کوتاه پیرامون مسائل جاری(13) تورهای بزرگ سرکوبگران برای شکار ماهیان انقلاب

 
یادداشت های کوتاه پیرامون مسائل جاری(13(
 
تورهای بزرگ سرکوبگران برای شکار ماهیان انقلاب
 
در اطلاعیه ی گروه مائوئیستی راه سرخ ایران با نام گسترش و شدت سرکوب مبارزه ی زنان و توده ها و آشکار شدن بیش از پیش چشم انداز خیزش های بزرگ تر(22 مرداد 1402) در پاره ی مبارزه ی توده ها و دو امکان پیش رو آمده است:
«جدا از این که توده ها به خیابان بیایند و یا نیایند، واقعیات و سنت ها و آیین های توده ها نشان می دهد که مراسم سالگرد برگزار خواهد شد و به ویژه به این دلیل که بخش هایی از توده ها سوگوارعزیزان جان باخته ی خود هستند و می خواهند مراسم سال آنها را برگزار کنند و توده های بسیار و در کنار آنها تشکل های توده ای کارگران و فرهنگیان و دانشجویان و ... نیز آنان را همراهی خواهند کرد و در چنین صورتی هم این احتمال که مبارزات گسترده شوند و تداوم یابند زیاد است.
اما چنانچه اقدامات شبه حکومت نظامی و یا دیگر فشارها و تنگناهایی که حکومت ایجاد می کند و یا اساسا شرایط عینی و ذهنی خود توده ها امکان برآمد عمومی تری را در این روز ندهد و مانع آن شود که این روز به آن شکل که شاید انتظار آن می رود به ویژه در مناطق مرکزی (سقز و کردستان و بلوچستان که بیش از صد نفر را یک جا کشتند حکایت دیگری دارند) برگزار شود آنگاه نیرویی که باید در این روز و روزها بیرون زند با توجه به شرایط عمومی پیش گفته در زمانی دور یا نزدیک، در زمانی که شاید انتظار آن نرود بیرون خواهد زد و جنبش اوج خواهد گرفت.
همان گونه که حکومت برای تقابل با جنبش توده ها آماده می شود مبارزان توده نیز خود را برای هر وضعی آماده می کنند؛ خواه در سالگرد قتل ژینا و خواه پس از آن.»
*** 
آنچه در بالا پیش بینی شده است به احتمال زیاد رخ خواهد داد چرا که سیاست های سرکوب گسترده خامنه ای و سران سپاه، و در کنار آن شرایط عینی فلاکت بار زندگی توده ها و وضع ذهنی و نفرت عمیق آنها از حکومت کنونی توده ها را به سوی تکامل مبارزات و درگیری های گسترده تر و شدیدتر رانده و باز می راند. اما این که چه زمانی این برآمد و موج های تازه ی جنبش خود به خودی برخواهد خاست کاملا قابل پیش بینی نیست. ممکن است با بیشترین فشار در یک نقطه به توده ها برخیزد و یا برعکس با بیشترین فشار در یک نقطه برنخیزد و با کمترین فشار در موردی دیگر برخیزد.
***
سیاست و شیوه های سرکوب حکومت در سال های اخیر نشان داده است که دشمن به طور کلی ضعیف و ناتوان است و ترس و وحشت از انقلاب چنان وجود آن را فرا گرفته است که دیگر حتی از سایه ی خودش هم می ترسد. همین که برای برگزار نشدن مراسم سالگرد به قتل رساندن مهسا، حکومت به این همه سرکوب و بازداشت های خانواده های بازداشت شده گان و موانعی که برای برگزاری مراسم ایجاد کرد بسنده نکرد بلکه عملا با حضور سنگین نیروهای نظامی خود مانع از برگزاری هر گونه تحرک چشمگیری از جانب توده ها شد نشانگر ترس و وحشت آن از مبارزات می باشد. این ترس و وحشت موجب می شود که در راهی پیش رود و دست به کارهایی زند که بیشتر موجب برآمد جنبش توده ای شود.
***
پیش از این یکی از اصلی ترین سیاست های سرکوب خامنه ای و اوباش اطلاعاتی و سپاهی این بوده که دست به کشت و کشتارهای آشکار و گسترده بزنند. در آبان 98 و نیز در آغاز خیزش بزرگ در زاهدان آنها دست به کشتار آشکار و گسترده زدند اما این کشتارها نه تنها نتایج مورد نظر آنها را به بار نیاورد بلکه کاملا نتیجه ی عکس داد. جنبش توده ها پس از کشتار 98 گسترده تر و هجومی تر شد و مبارزات خلق بلوچ پس از کشتار خونین زاهدان یکسال است که تداوم داشته است.
با توجه به این که کشتارها نتایج مورد نظر را به وجود نیاورد و با وجود این که قرار نیست این کشتارها قطع شوند( به ویژه شکل های پنهان و خاموشی از آن همچون« خوراندن دارو» و یا«خودکشی» به شجاع ترین و مقاوم ترین زندانیان و یا ربودن پیشروترین مبارزان و کشتن آنها در خفا و دیگر اشکال ...) اما ترس و وحشت از تداوم آنها و این که ممکن است موجب وضعی بدتر و غیرقابل برگشت تر برای آینده ی حکومت جانیان شود سبب شد که تا حدودی چرخشی در سیاست سرکوب خامنه ای و سران سپاه به وجود آید و آن به اصطلاح «تور بزرگ انداختن و ماهی فراوان شکار کردن»است. یعنی بازداشت های گسترده و به زندان افکندن بسیاری از کسانی که در یک اجتماع و یا گردهمایی و راهپیمایی و یا اعتصاب شرکت می کنند و امید به این بستن که چنین بازداشت هایی بتواند تمامی رده ی پیشروان را به تور اندازد.
تصور جانیان حاکم این بوده است که درست است که در این تور بزرگی که می اندازند ماهی های کوچکی بسیاری نیز خواهند بود اما به یقین در کنار آنها و در هر تور ماهیان بزرگی نیز شکار خواهند شد و نتیجه ی آن این خواهد بود که جنبش پیشروان اش را از دست بدهد، از تب و تاب بیفتد و به رکود و انفعال گراید.
 اینکه در هنگام خیزش انقلابی به گفته ی حاکمان حدود یک صد هزار نفر بازداشت می شوند و یا در همان آغاز اعتصاب کارگران پیمانی نفت حدود دویست کارگر را بازداشت می کنند و یا در کردستان و بلوچستان دست به بازداشت های گسترده و محاکمه و زندانی بریدن های دراز مدت می زنند حکایت از اجرای این سیاست دارد.
از نظر آنها باید تمامی پیشروان و سازماندهنده گان مبارزات کارگری، دانشجویی، زنان و خلق های کرد و بلوچ و... بازداشت و زندانی شوند تا سر جنبش توده ای قطع شود.
اما همچنان که سیاست کشتار گسترده و شدید نتیجه عکس داد این سیاست در صورتی که بتواند تداوم یابد نیز در درازمدت و در شرایط وجود زمینه های یک جنبش توده ای نتیجه ی عکس خواهد داد.
همچنان که کشتن یک مبارز تعداد بسیاری از افراد پیرامون اش را به ادامه راه وی و مبارزه ای شدیدتر کشانده است، و این را گسترده گی سوگ های خانواده های جان باخته گان و جشن تولد گرفتن برای آنها و نیز جایگزین شدن مبارزان بیشتری به جای یک مبارز که حکومت کشته و یا مجبور به سکوت کرده نشان داده است، همچنان بازداشت های گسترده و زندان بریدن برای افراد پیشرو بسیار نیز موجب خواهد شد که توده های گسترده تری پیرامون آنها به آگاهی رسند و به حرکت در آیند.
خلق اقیانوسی بی پایان است و در هنگامه ی جنبش ها و خیزش ها و انقلاب ها سرعت درس گرفتن و آگاه شدن آن به گونه ای کیفی متفاوت از شرایط عادی است و بنابراین در چنین اوضاع و احوالی از دل آن همواره مبارزان و نیروهای بیشتری بیرون می آیند.
خامنه ای جنایتکار و سران پاسدارش مگر خواب آن ببینند که با سرکوب بتوانند جنبشی چنان بزرگ را شکست دهند و به رکود و سکوت کشانند.      
هرمز دامان
نیمه ی نخست مهر 1402

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر