شنبه 27 بهمن 1403
حاکمیتی که از ابتدای استقرار، حکم اعدام مخالفان را در دادگاههای
چند دقیقهای صادر و پیکر اعدامشدگان را روانهی گورهای بینشان میکرد،
هرگز چرخهی وحشتزا و نفرتانگیز اعدام را متوقف نکرده است.
صدور احکام
اعدام پخشان عزیزی، وریشه مرادی و شریفه محمدی و به دنبال آنها احکام اعدام بهروز
احسانی و مهدی حسنی و پس از آن منوچهر فلاح و پژمان سلطانی، آخرین حلقههای
زنجیرهی اعدامهایی است که در چند دههی اخیر بیوقفه ادامه داشته است. حاکمیتی
که از ابتدای استقرار، حکم اعدام مخالفان را در دادگاههای چند دقیقهای صادر و
پیکر اعدامشدگان را روانهی گورهای بینشان میکرد، هرگز چرخهی وحشتزا و نفرتانگیز
اعدام را متوقف نکرده است.
امروز نیز،
همچون گذشته، اینگونه احکام در فقدان هرگونه دادرسی عادلانه و محرومیت محکومان از
حق طبیعی دفاع، یعنی در شرایطی صادر میشود که زندانی در معرض تهدید و ارعاب و
انواع فشارهای جسمی و روحی است، به وکلای بیطرف و انتخابی اجازهی حضور یا دخالت
واقعی و قانونی در دادرسی داده نمیشود؛ و زندانی نیز از دسترسی به دنیای بیرون و
امکان فراهم آوردن مدارک و مستندات لازم برای دفاع از خود و برخورداری از هیئت
منصفهی مستقل یکسر محروم است و جلسات دادگاه پشت درهای بسته و بدون حضور مطبوعات
و مردم برگزار میشود. در «جرائم سیاسی» احکام اعدام دستاویزی برای کشتار مخالفان
سیاسی در پوشش حقوقی، و در جرائم عمومی نیز واکنشی کور در برابر فجایعی است که
نظام حاکم، خود مسبب اصلی آنها است و در واقع قربانیان این ناهنجاریها را به کیفر
میرساند و این احکام بدون کمترین توجهی به ستم و بیعدالتی حاکم، شکاف طبقاتی
ستمگرانه و دیگر علل و دلائل اجتماعی و اقتصادی و ناهنجاریهای موجود صادر میشود.
کانون
نویسندگان ایران از منظر مخالفت با نفس اعدام بهعنوان یک مجازات- که به گواهی
آمارهای موجود تاکنون نه در ارعاب جامعه در عرصهی سیاسی، و نه در اصلاح و کاهش
کژرفتاریهای اجتماعی در جرائم عمومی کمترین اثری داشته و به عکس، موجب تشدید و
گسترش ناهنجاریهای اجتماعی شده است- صدور احکام اعدام را محکوم میکند و خواهان
توقف این ماشین نفرتانگیز تولید جسد و تشدید توحش، و لغو بی چون و چرای همهی
احکام اعدام صادره است. صدور حکم اعدام برای پخشان عزیزی، وریشه مرادی، شریفه
محمدی، بهروز احسانی، مهدی حسنی، منوچهر فلاح و پژمان سلطانی فقط گواهی آشکار بر
استبداد و آزادیکشی حاکمیت است.
کانون
نویسندگان ایران
۲۷ بهمن ۱۴۰۳
یادداشت
در حقیقت در جرائم عمومی نیز هدف حکومت از اعدام اساسا ارعاب سیاسی و حاکم کردن فضای مرگ است تا جلوگیری از جرائم اجتماعی که اصولا برای این حکومت اهمیتی نداشته اند. حکومت نمی تواند آن اندازه که برای جرائم عمومی اعدام می کند برای جرائم سیاسی اعدام کند. بنابراین برای این که مداوما اعدام کند، احکام اعدام برای جرائم عمومی صادر و اجرا می کند. در عین حال محکومین به اعدام و اعدام شده گان جرائم عمومی( مواد مخدر، قتل ها و غیره) نیز بیشتر از مردم بلوچ و دیگر ملل زیر ستم ایران هستند.
گروه مائوئیستی راه سرخ ایران
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر