۱۴۰۳ بهمن ۲۴, چهارشنبه

شرایط کنونی توده ها و برانگیخته شدن خشم آنها علیه خامنه ای


در دوران کنونی وضع ویژه ای حکمفرماست. خامنه ای و دیگر حکام مرتجع ولایت فقیه شرایط کشور را از نظر اقتصادی به حال و روزی انداخته اند که توده ها پیش از هر چیز به متوقف شدن سیر مرگ آسای اقتصاد و زندگی شان اهمیت می دهند.
مساله ی دلار و تورم و گرانی و ...
آنها می خواهند دلار نه تنها بالا نرود بلکه پایین بیاید. تورم و گرانی متوقف شود و به عقب برگردد. آب و برق و گاز نه تنها قطع نشود بلکه توزیع آن بیشتر و بهتر شود. بیکاری نه تنها متوقف شود بلکه کار ایجاد گردد، وضع زندگی آنها نه تنها به وخامتی بیشتر نگراید بلکه رو به بهبودی و رفاه نهد و بسیاری خواست های دیگر. آنان این وضع فلاکت بار را که در حال حاضر نمی توانند پایانی برای آن تصور کنند و در نظرشان چاه ویلی جلوه گر می شود که ته ندارد، از چشم سران جمهوری اسلامی و های و هوی دروغین شان علیه آمریکا و دولت های غربی می بینند.
مساله ی انرژی اتمی
 از سوی دیگر در دوران کنونی مساله اتمی شدن خواست سران جمهوری اسلامی بوده و برای بقای خودشان است. از نظر توده ها این همه خرج برای انرژی اتمی و سیر حرکت تولید آن را با هزار مارمولک بازی آشکار و پنهان تبدیل کردن به اتمی شدن جمهوری اسلامی و تهدید کشورهای دیگر بر این مبنا که اگر چنین و چنان شود ما هم سراغ اتمی شدن می رویم، موجب شده که این پروژه نه تنها نتایجی برای زندگی آنها نداشته باشد بلکه ثروت کشور را دور ریختن و وضع را بدتر کردن به شمار آید. از این روی آنها خواهان کنار آمدن با ترامپ و امپریالیست های اروپای غربی و تنظیم پروژه ی انرژی اتمی در چارچوب خواست های آنها برای نرفتن سراغ تولید بمب اتمی می باشند.     
از نظر توده های زحمتکش و طبقات میانی اگر خامنه ای و شرکای پاسدار و سران کشور از هیاهوی توخالی و پوچ خود علیه آمریکا دست بردارند و به مذاکره با آمریکا بنشینند، تحریم ها و فشارهای اقتصادی رفع شده و امکان بازگشایی در اقتصاد و زندگی آنها به وجود خواهد آمد. توده ها چنین می پندارند که تحریم ها بهانه ای به دست حکام جمهوری اسلامی داده که تا آنجا که می توانند زندگی توده ها را زیر فشار قرار دهند و به قهقرا برند. از دیدگاه آنها اگر تحریم ها در میان نباشد باندها و جناح های حاکم نمی توانند از موقعیت سوء استفاده کنند و دست به دزدی ها و اختلاس های میلیاردی زنند و چنین آتش به زندگی توده ها بیفکنند.
بنابراین اکنون زمانی است که توده ها بیش از پیش و بیش از هر نیروی دیگری خواهان مذاکره ی خامنه ای و سران جمهوری اسلامی با آمریکا و ترامپ هستند.
تقابلی که پیش آمده چنین است: توده ها خواهان مذاکره و رفع تحریم ها هستند و خشم شان علیه هر نیرویی است که بخواهد سیاست کنونی را تداوم بخشد. این امر موجب شده که فشار افکار عمومی به روی حکومت بسیار زیاد گردد.
به این ترتیب در اوضاع جاری دو نوع دوقطبی پدید آمده است:
 دو قطبی درون حکومتیان و دو قطبی توده ها و حکومت.
دوقطبی جناح های حکومتی
از یک سو تضادهای درون جناح های حاکم علیرغم  افت و خیز آن، در مجموع شدت گرفته است. نیروی جناح های دیگر اصول گرا و بخشی از اصلاح طلب حکومتی در مقابل خامنه ای افزایش یافته و تقابل آنها با سیاست های خامنه ای- که بیش از پیش نشان می دهد فرد خودمرکز بین و جاه طلب و ابلهی است - و دفتر رهبری شدت گرفته است. تقابل هایی که خامنه ای با توجه به شرایط کنونی کشور نیرو و توان غلیه بر آنها را ندارد و اساسا به توجه به شرایط کنونی کشور خاموش کردنی و کنترل کردنی و هدایت کردنی نیست.
این ها دو قطبی جناح های مقابل خامنه ای و خامنه ای و دارودسته اش را به وجود آورده و وی و هسته ی سخت قدرت را در انزوای بیشتری فرو برده است. در مقاله ی ترامپ، مذاکره و جمهوری اسلامی به این تقابل شدید اشاره کردیم و اینکه کسی به حرف های خامنه ای وقعی نخواهد گذاشت و سخنان وی در نفی مذاکره مشمول هزار تفسیر گردیده و نهایتا به با ترامپ« مذاکره کردن عاقلانه، هوشمندانه و شرافتمندانه  است» تبدیل خواهد شد.
در صورت تداوم روند کنونی، این تقابل به احتمال زیاد خامنه ای( و«ارزشی» های دوربرش) را مجبور خواهد کرد از هیاهوی پوچ اش علیه مذاکره و آمریکا دست بردارد و از نظر امپریالیست ها به اصطلاح مثل«بچه ی آدم» شود.
دو قطبی توده ها و خامنه ای و مخالفین مذاکره
از سوی دیگر تقابل شدید توده ها با خامنه ای و مخالفین مذاکره، دو قطبی توده ها- خامنه ای و مخالفین مذاکره را به وجود آورده و فشار شدیدی به خامنه ای وارد می کند. فشاری که به احتمال زیاد و از دیگر سو خامنه ای را مجبور خواهد کرد که دست از بازی ها و مانورهای مذاکره ای اش بردارد و پشت میز بنشیند.
و چنانچه چنین شود که به نظر می رسد خامنه ای چاره ای ندارد جز اینکه چنین کند، آن گاه توده ها وی را آنچنان که شایسته و بایسته است تحقیر خواهند کرد.
 
***
آنچه گفته شد با توجه به سیر ظاهری رویدادها است. تاریخ جمهوری اسلامی و حکومت ولایت فقیه در عین حال تاریخ مذاکره ها و سازش های پنهانی و آشکار با امپریالیست های غربی و از جمله آمریکا بوده است. سیر رویدادهای شش ماهه ی اخیر نیز نشان از مذاکرات پنهانی با آمریکا و عقب نشینی ها و سازش های مداوم خامنه ای و شرکای پاسدار با امپریالیست های اروپایی وآمریکایی داشته است. بنابراین این احتمال وجود دارد که تمامی این های وهوی ها یا مانورهای تاکتیکی برای گونه ای تقابل های موقت با ترامپ و ایجاد شرایط بهتر هنگام نشستن پشت میز مذاکره باشد و یا موقتا و به تبعیت از سیاست های دولت امپریالیستی روسیه و در خدمت مذاکرات این کشور با آمریکا و اوکراین، اتخاذ شده باشد.  
جز این ها باشد، این احتمال قوی است که اسرائیل به تاسیسات اتمی ایران حمله کند و در آن صورت با توجه به اینکه توان و بنابراین احتمال پاسخ جمهوری اسلامی کم است( وعده ی صادق سه هنوز انجام نشده است) شرایط خامنه ای و شرکا هنگام نشستن پشت میز مذاکره بدتر خواهد شد.  
هرمز دامان
بیست و سوم بهمن 1403 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر