۱۴۰۱ اسفند ۲۳, سه‌شنبه

مگر در خواب ببینید که بتوانید مردم ایران را به عصر تحجر بازگردانید!

 
مگر در خواب ببینید که بتوانید مردم ایران را به عصر تحجر بازگردانید!
 
خطاب، خامنه ای جلاد و آخوندهای متحجر و سران پاسدار جنایتکار و مرتجع و شیادان و مال خوران و دزدان گردآمده در دستگاه های حکومت جمهوری اسلامی یعنی دولت و مجلس و دستگاه قضایی است.
این قوم کثیفی که از ذهن شان جز عقب مانده ترین و مشمئز کننده ترین افکار و از وجود ننگین شان جز فساد و جنایت و تباهی چیز دیگری تراوش نمی کند.
اگر این قومی که تجلی فساد و تحجر و توطئه و جنایت است اندکی به پیرامون خود بنگرد می بیند که نتوانسته و نمی تواند این ملت را در اسارت و عقب مانده گی نگاه دارد.
تاریخ چهل سال تحجر و جنایت، تاریخ چهل سال مبارزه با جهل و جنایت است
تاریخ چهل ساله ی جمهوری اسلامی و حکومت این متحجرین خودپرست عبارت بوده است از تاریخ بیرون آمدن بخش هایی از توده های مردم از عقب مانده گی و جهلی که گرفتار آن بودند.
تاریخ چهل ساله ی زن ستیزی این قومی که نماینده گان مجسم خرافه و جهل هستند عبارت بوده است از تاریخ آگاه شدن زنان و دخترانی که اسیر تحجر و جهل بودند. تاریخ بیرون آمدن آن زنان و دخترانی که در«پستو»ها بودند و زیر فشار قواعد و خرافه های مذهبی خرد و نابود شده بودند، و جلا گرفتن حیات به وجودشان و سردادن پرشورترین و زیباترین آوازهای زندگی و آزادی و رهایی.
تاریخ ایران هرگز چنین لحظات باشکوهی از سر به فراز کشیدن مردم ایران را به خود ندیده است.
پیکار با جمهوری اسلامی
نبرد و جنگ با حکومتی که جز سلاح خرافه و سلاح گرم و طناب دار چیز دیگری برای اجبار مردم ایران به تمکین به پست ترین نوع زندگی نمی شناسد سخت است و ملت ایران نشان داده است که ملت زحمت و سختی و رنج است و تا این حکومت جنایتکار را سرنگون نکند از پای نخواهد نشست.
نبردی با بیرون و درون
تاریخ ایران نبرد زیاد دیده است. اما چنین نبردی را با بیرون و درون از جانب ملت ایران کمتر به خود دیده است.
این یک نقد اساسی است. این نقد اساسی، تنها بیرحمانه ترین نقد بیرون نیست، بل بیرحمانه ترین نقد درون نیز هست. این تنها خانه تکانی نیست، خودتکانی نیز هست. تنها پاک کردن بیرون از لوث وجود اندیشه های کهنه و هر آنچه تجلی تحجر و فساد و جنایت است، نیست، بل پاک کردن درون از آغشته گی به عقب مانده ترین اندیشه ها و احساسات نیز هست.
تمامی طبقات مردمی ایران و در راس شان طبقه ی کارگر و کشاورز و زحمتکشان شهر و روستا در این نقد تاریخی شرکت دارند. نقدی که می تواند شرایط یکی از بزرگترین جهش های تاریخی مردم ایران را به وجود آورد.  
مبارزه ی خانه و بیرون
حکومت اسلامی تلاش بسیار کرد که آن فرهنگی که می خواست در بیرون حاکم کند درون خانه ها نیز حاکم کند. این جا بود که جنگ خانه و بیرون خانه آغاز شد. خانه به بیرون اجازه نداد که تا درون آید. خانه استقلال خویش را گرامی داشت و در نهایت این خانه بود که بیرون آمد و به تسخیر بیرون دست زد.
آزادی شادی و زدن و رقصیدن مال درون خانه بود و حکومت اسلامی کاری کرد که این شادی و زدن و رقصیدن و این فریادهایی که ممکن بود هر آن ماموران را به گرد خانه ها کشاند و شادی مردم درون خانه را تباه کند، اکنون به شکلی دیگر به بیرون آمده است. اکنون مردم در پیش چشم آخوندهای متحجر و دارودسته های سنگ مغز تفنگ به دست ، در بیرون آن هم دست جمعی فریاد شادی سر می دهند و آواز می خوانند و می رقصند.
آیین های گذشته تبدیل به آیین مبارزه ی سیاسی شده اند
برگزاری آیین ها و سنن پیش از اسلام ایرانیان، پیش از این عمدتا مبارزاتی فرهنگی بودند اما این سال ها عمدتا به مبارزه ی سیاسی تبدیل شده اند. در این روزها، ژرفای مخالفت توده های مردم به ویژه جوانان و نوجوانان دختر و پسر ایران با حکومت متحجر و عبوس رو می آید و خود را در شادی و شور و شعف مردم به روشنی آشکار می کند.
مضمون اساسی این مخالفت سیاسی اکنون دیگر همان مضمون اساسی انقلاب دموکراتیک ایران یعنی آزادی و دموکراسی است که ملت ایران تشنه ی آن بوده و هستند و به خاطر آن می جنگند.  
سرور و شادی سوگوارترین ملت ها در مبارزه با حکومت خامنه ای!
از سوی دیگر در این روزهای پایانی سال، سوگوارترین ملت ها، یعنی ملت ایران با دختران و پسران و زنان و مردان جانباخته و آسیب دیده و در بازداشت و زندان اش، به کوری چشم خامنه ای و آخوندهای جنایتکار و متحجر و با برگزاری آیین کهن، شادترین و پرشورترین شب سال شان را برگزار کردند. نفرت و کینه از این حکومت و مبارزه با آن دلیل اساسی این امر است. 
انقباض خشم و کینه ی مردم نسبت به حکومت و تجلی بیرونی آن
خامنه ای و سران پاسدارش گمان می کنند که جنبش بزرگ را «جمع» کرده اند. اما هیهات که این جنبش و خیزش جمع شدنی نیست و ادامه دارد و ادامه خواهد داشت.
شش ماه مبارزه ی اخیر و تلاطمات آن، جنایت و ریاکاری و شیادی و شارلاتان بازی های سران جمهوری اسلامی که همه ی توطئه ها و جنایات کثیف خود( و از جمله همین حملات شیمیایی به مدارس دخترانه) را یا به کشورهای خارجی و یا به دسته هایی از خود مردم نسبت می دهند، خشم و کینه ی توده های مردم بیش از پیش انبوه و متراکم کرده است. این امر موجب شده که در هر برخوردی که هر جا با عوامل حکومتی رخ می دهد چشمان مردم را خون بگیرد و این تراکم خشم و کینه در برخوردهای آنها با این دارودسته ها بیرون بزند. با هر کنش شیادانه و جنایتکارانه ی خامنه ای و اوباش بسیجی و پاسدارش و دسته های راه انداخته اش برای مجبور کردن مردم به تمکین، این خشم و کینه بیش از پیش گسترش یافته و منقبض تر می شود. این گستره و تراکم در اوج گیری های دوباره ی جنبش بیش از پیش خود را نشان خواهد داد و همچون توفان و گردبادی، دودمان خامنه ای و سران پاسدارو آخوندهای متحجر را ویران خواهد کرد.
مرگ بر خامنه ای و سران پاسدارش
مرگ بر جمهوری اسلامی
زنده و پاینده باد مبارزات توده ها
برقرار باد جمهوری دموکراتیک خلق ایران به رهبری طبقه ی کارگر
گروه مائوئیستی راه سرخ
ایران
 23 اسفند 1401

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر