۱۴۰۰ تیر ۲۵, جمعه

شورش توده های خوزستان علیه حکومت پلید خامنه ای

 

شورش توده های خوزستان علیه حکومت پلید خامنه ای

 
در شب پنجشنبه 24 تیرماه توده های ستمدیده و رنج کشیده ی خوزستان شورش نوینی را آغاز کردند. شورشی علیه ناتوانی و بی مبالاتی و بی خیالی و پستی مسئولان استان و حکومتگران کشور. مسئولان و حکومتگرانی که پشیزی برای زندگی اکثریت مردم قائل نیستند و کار را با مدیریت غلط منابع آب و برنامه ریزی های نادرست در مورد توزیع آب و برق و همچنین استفاده از آن در جهت منافع اقتصادی و سیاسی خود به جایی رسانده اند که نمی توانند آب و برق مورد نیاز مردم را تامین کنند. آب و برقی که قرار بود«مجانی» شود اکنون پولی آن نیز یافت نمی شود!
در تابستان خوزستان که درجه حرارات بالای 50 درجه است و مردم نیاز مبرم به برق و آب دارند، برق مداوم و برای ساعات طولانی قطع می شود و آب مورد نیاز مردم تامین نمی گردد. این بی آبی در مناطقی که  مردمان کشاورز و دامدار زمین مزروعی دارند و یا از دام ها به عنوان وسیله ی معاش استفاده می کنند مهلک تر است و موجب آن می گردد که کشاورزان دچار زیان گردند و دام ها یا از تشنگی و یا از نبود محیط آّبی که نیازمند آن هستند تلف شوند.
در پی این ستم آشکار و به جان آمدن توده هاست که آنها به خیابان می آیند و علیه این مسئولان و حکومتگران شعار می دهند و خواهان دگرگونی وضعیت می شوند.
 شورش در بیشتر شهرهای خوزستان از جمله اهواز، سوسنگرد، ملاثانی، آبادان، خرمشهر، ماهشهر و شادگان، هویزه و ...به وقوع پیوسته است. شهرها و مناطقی که یا اکثریت جمعیت آنها و یا بخش مهمی از اهالی آن را توده ها و زحمتکشان عرب هموطن ما تشکیل می دهند. اکنون توده ها و تا کنون عمدتا توده های عرب به خیابان آمده اند.
 این شورشی است که در پی شورش های مداوم در چند سال اخیر علیه مسئولان و حکومتگرانی خودپرست و دزد که تنها در پی منافع شخصی باندی و جناحی و موقعیت های نان و آبدار خود هستند به وقوع می پیوندد.
حکومت و سپاه پاسداران تفنگ به دست اش که راهی جز به کارگیری اسلحه و شلیک به توده ها برای مرعوب کردن آنها و تن دادن شان به یکی از سالوس ترین، جنایتکارترین، کثیف ترین، و مرتجع ترین حکومت های ایران و جهان نمی شناسند، نیروها و ساز و برگ نظامی خود را برای سرکوب شورش توده ها گسیل داشته اند. در تصاویر گرفته شده از گردهمایی ها و راهپیمایی ها صدای شلیک گلوله به گوش می رسد.
با این که خبرها حاکی است که بسی از مردمی که در راهپیمایی ها بوده اند بازداشت شده اند، اما تا کنون اخباری دال بر این که کسی کشته شده است شنیده نشده و یا به بیرون درز نکرده است. گویا قرار است در«جشن» خامنه ای برای برپایی «نخستین دولت اسلامی» اش در ایران آن هم 40 سال پس از کسب قدرت سیاسی به وسیله ی این ریاکاران و جنایتکاران و در پیش پای نوچه اش رئیسی، عجالتا کسی از توده ها قربانی نشود. از قرار، بر این واقف اند که قربانی کردن و خون ریختن در این «جشن» و پیش پای رئیسی که خود جلاد خون ریزی بوده و هست، مایه ی ناکامی آینده ی«دولت اسلامی» وی و خامنه ای خواهد شد!؟ از این رو شاید که می خواهند تا جایی که ممکن است و تا جایی که این شورش گسترش نیافته و در آغاز کار جانب احتیاط را نگه دارند! و با قیافه های ریاکارانه ی حاکی از حسن نیت و آماده برای حل مشکل مردم، ظاهر شوند.  
پس همه ی سران فریبکار و سالوس حکومت برای وعده و وعید دادن به مردم و جبران خسارات کشاورزان و دامداران و ... به صف شده اند. از استاندار خوزستان گرفته تا دولت و دستگاه قضایی.
دستگاه قضایی که اینک خامنه ای همچنان که جانی و جلادی مانند رئیسی را بر پست ریاست جمهوری گماشت، فرد کریه و نفرت انگیزی همچون محسنی اژه ای را بر راس آن گمارده است تا این دو با قالیباف دیگر تبهکار و دزد بزرگ انتخاب شده به وسیله وی، گروه سه نفره ی جانیان خبیث را بر راس سه دستگاه تشکیل دهند و مردم را به وحشت و ترس دچار کنند و تخم یأس و ناامیدی از هر گونه تغییری در میان آنها بپاشند، آری این دستگاه نیز قرار شده که گروه ویژه ای برای بررسی مساله ای که خودشان دقیقا می دانند از کجا آب می خورد به این استان بفرستد. هیئتی که قرار است در آغاز ریاست این اژه ای بر دستگاه قضایی، برای خودش و رئیسی و خامنه ای آبرو بخرد.  
پاسخ حکومت در 40 سال اخیر یا گلوله و زندان بوده است و یا وعده و وعیدهای دروغین. تاریخ گواهی می دهد که وضع توده ها در این  40 سال حکومت اسلامی هر روز بدتر از روز پیش شده است.
مشکل اساسی کنونی در راه پیشروی این شورش های استانی و منطقه ای، همانا تک افتاده گی آنهاست. آنچه این شورش ها را می تواند به پیروزی برساند و حکومت را یا وادار به عقب نشینی های موضعی همچون مورد زاینده رود اصفهان کند و یا به کلی از صفحه ی روزگار نیست اش گرداند، همانا پیوستن توده های مردم به یکدیگر و پشتیبانی معنوی و عملی آنها از یکدیگر و نهایتا تبدیل این شورش ها تک افتاده به شورش های عمومی است.
پشتیبانی همه ی طبقات مردمی، همه ی گروه ها و همه ی صنف ها از هر مبارز و هر حرکت مردمی. از مقابله با بازداشت، شکنجه و زندانی کردن مبارزین سیاسی، اجتماعی و فرهنگی گرفته تا پشتیبانی از اعتصاب های کارگران و مبارزات کشاورزان و از پشتیبانی از اعتصابات و همیاری با آنها گرفته تا پیوستن به شورش های توده ای.
تنها با در پیش گرفتن این راه است که مبارزات افراد و توده های جدا افتاده، به یک  سیل خروشان مردمی تبدیل گردیده و امکان روبیدن این حکومت از پیش پای خلق ایران فراهم خواهد شد.
 
پیروز باد مبارزات توده های زیر ستم خوزستان
نابود باد جمهوری اسلامی
گروه مائوئیستی راه سرخ
ایران
26 تیرماه 1400

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر