۱۴۰۲ اردیبهشت ۲۰, چهارشنبه

خامنه ای خونخوار و قاضیان جنایت پیشه اش

 
خامنه ای خونخوار و قاضیان جنایت پیشه اش 
  در این متن اشتباهی در نگارش
 یک نام صورت گرفته بود که 
ضمن پوزش اصلاح می گردد.

امروز چهارشنبه 20 اردیبهشت ماه 1402 جانیان و خونخواران دستگاه قضای خامنه ای و حکومت نکبت اش هفت نفر دیگر را اعدام کردند و پرونده ی خود را در نزد ملت ایران سیاه تر و سنگین از پیش کردند.
از این هفت نفر سه نفر در زندان قزل حصار کرج و با جرم های مربوط به مواد مخدر اعدام شدند و چهار نفر نیز در زندان رجایی شهر همین شهر به بالای دار رفتند که جرم آنها تجاوز اعلام شده است.
آنچه اعدام های این روز را از اعدام های روزهای اخیر تا حدودی متفاوت کرد حضور خانواده های افرادی که قرار بود اعدام شوند در مقابل زندان قزل حصار و مبارزه برای جلوگیری از اعدام آنها بود. خانواده ها به شعاردادن علیه حکومت پرداختند و نیروهای دولتی نیز با سلاح به مردم گرد آمده پیرامون زندان شلیک کردند. 
 چنان که گفته شده است خامنه ای و سران دزد و فاسد و جنایتکار دستگاه قضایی به تنها امری که اصلا و ابدا فکر نمی کنند جلوگیری از گسترش مواد مخدر و اعتیاد در جامعه و یا مراقبت و صیانت از پاکیزه گی اخلاق در جامعه است. آنها خود فاسدترین و متعفن ترین موجودات هستند که دست شان هم در گسترش مواد مخدر و رواج اعتیاد در جامعه به ویژه میان جوانان است و هم از نظر اخلاقی کثیف ترین کنش ها و رفتارها را در جامعه انجام داده اند( مورد سعید طوسی که همواره عزیز و دُردانه ی فقیه دون قدر خامنه ای بوده است یکی از کوچک ترین گند کاری های این دارودسته ی هرزه و فاسد است). مردم اکنون دیگر به خوبی آخوندها و حرص و ولع پایان ناپذیر بیشتر آنها را برای پیشی گرفتن از یکدیگر در فساد و کثافت و غوطه ور شدن در لجن را می شناسند و از آن آگاه اند.
 از این گذشته این اعدام ها لایه های گوناگونی را در برگرفته که متهمین به جرائمی مانند مواد مخدر و نیز«تجاوز به عنف» و غیره جزء کوچکی از آن را تشکیل می دهند. در واقع جزء بزرگ تر این اعدام ها کماکان مردمان بلوچ و عرب و کرد ما هستند که به هر بهانه ای تعدادی از آنها را بازداشت و روانه ی زندان می کنند و در زمان هایی همچون اکنون که با جنبش انقلابی روبرو هستند اعدام می کنند.
 از این روهر گونه انفعال و سکوتی در مقابل این اعدام ها و تبدیل نکردن آن به پرچمی برای اعتراض و مبارزه، موجب خواهد شد که از یک سو حکومت آنها را و به ویژه اعدام توده های بلوچ و عرب و کرد را ادامه دهد و از سوی دیگر نه تنها لابلای این اعدام ها و پنهانی مبارزین سیاسی را نیز به دار کشد بلکه آشکارا دامنه ی آن را در شرایط ویژه به زندانیان سیاسی بکشاند و به راحتی جوانان مبارز و انقلابی را به دار کشد.   
آنچه که برای مبارزه با این اعدام های بی رویه بیش از پیش نیاز است نخست ادامه ی گردهمایی ها و مبارزات خانواده های زندانیان خواه در روبروی دادگاه ها و خواه کشاندن آن به خیابان ها و نیز از سوی دیگر گردآمدن پیرامون زندان ها- چنان که چندی پیش در مورد زندانیان سیاسی و امروز در مورد زندانیان عادی رخ داد- می باشد. از سوی دیگر نیاز است که تمامی جریان ها و تشکل های صنفی و سیاسی در مقابل اعدام ها موضع بگیرند و آنها را به شدیدترین شکل خود محکوم کنند.
چنان که می دانیم در دوران حکومت اسلامی این اعدام ها همواره یکی از اشکال سرکوب جنبش توده ها به وسیله ی حکومتیان بوده است و این در دوران کنونی بیش از پیش شده است.
در واقع حملات شیمیایی به مدارس، حملات وحشیانه ی هر روزه به دختران و زنان بی حجاب و اکنون به دار کشیدن لایه های گوناگونی از زندانیان به همراه دیگر اشکال تهاجم به توده ها و کشتار آنها( سوختبران، کولبران و...) اشکالی از سرکوب هستند که حکومت دنبال می کند. بیشتر شدن اعدام ها و تداوم آن ها در دوران کنونی از یک سو به این معناست که شکل هایی مانند حمله شیمیایی به مدارس و یا حملات اخیر به دختران و زنان نتوانسته آن گونه که حکومت خواسته نتیجه بخش باشد و از سوی دیگر این معنا را دارد که خامنه ای ناتوان از کنترل اوضاع کنونی و گسترش بیشتر جنبش به ویژه در لایه های کم تر فعال جامعه است و دورنمای روشنی برای حکومت خود نمی بینند و بنابراین رو به این اقدامات آورده است. اقداماتی که خود می داند انزجار و خشم جامعه را بر می انگیزد و کار حکومت را برای برگرداندن امور به روال عادی مشکل تر می کند.
از سوی دیگر گسترش و تداوم اعدام ها وظیفه دارد به مردم نشان دهد که حکومت قدرت مند و یک پارچه  است و همه با هم دست شان در این اشکال سرکوب دخیل است؛ و این درست برخلاف آن وضعی است که اکنون در درون حکومت جریان دارد. یعنی انزوای بیش از پیش دفتر رهبری و باند خامنه ای در میان جناح های حاکم اصول گرا. فعالیت ها و تبلیغات اخیر باند خامنه ای علیه روحانی و لاریجانی نشان از آن دارد که این جریان ها به همراه دیگر معترضین به خامنه ای در حال فعالیت های بیشتر در درون جناح اصول گرا و حوزه های علمیه و سپاه و بسیج و دیگر ارگان ها هستند و باند خامنه ای احساس خطر بیشتری نسبت به گذشته کرده است و از این رو این اعدام ها وظیفه دارند که پوشالی شدن و ریزش بیش از پیش و در نتیجه ضعف مفرط  دم و دستگاه و حکومت خامنه ای را پنهان کنند.
به این ترتیب افزون شدن مبارزه علیه اعدام ها به مبارزات جاری زنان علیه حجاب اجباری، مبارزات علیه حملات شیمیایی به مدارس دخترانه و مبارزات صنفی و سیاسی کارگران و فرهنگیان و بازنشسته گان و دانشجویان و... می تواند دامنه ی مبارزات کنونی را گسترده تر کنند و توده های بیشتری از مردم را به گستره ی مبارزه با حکومت کشاند و نیرو و قدرت مبارزه ی کنونی را بیشتر و بیشتر کند. امری که به نوبه ی خود بر مبارزه ی درون حکومت اثر گذاشته و نه تنها باند خامنه ای را به انفراد بیشتری خواهد کشاند بلکه احتمال حملات درون حکومتی براو را بیش از پیش افزایش خواهد داد.         
مرگ بر دستگاه قضایی و قاضیان قاتل
مرگ بر حکومت فاسد و جنایتکار جمهوری اسلامی
برقرار باد جمهوری دموکراتیک خلق به رهبری طبقه ی کارگر
گروه مائوئیستی راه سرخ
ایران
20 اردیبهشت 1402

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر