۱۴۰۱ بهمن ۵, چهارشنبه

اوج گیری مبارزات اقتصادی طبقات زحمتکش و ستمدیده

 
 اوج گیری مبارزات اقتصادی طبقات زحمتکش و ستمدیده
 
مبارزات انقلابی- دموکراتیک جاری موزون پیش نمی رود. یک بخش یا یک شکل افت می کند بخش و یا شکل دیگر اوج می گیرد. یکی پایین می رود یکی بالا می آید. یک شکل تحرک خود را به گونه ای نسبی از دست می دهد شکل دیگر تحرک تازه ای به دست می آورد و ...
اکنون مبارزات خیابانی افت کرده است اما از سوی دیگر مبارزات اقتصادی و اقتصادی- سیاسی رو آمده و دیر یا زود اوج تازه ای می گیرد.
این دو گونه ی اساسی مبارزه در ایران یعنی مبارزات خیابانی که وجه عمده ی آن اساسا سیاسی است و اعتراضات و اعتصابات و دیگر شکل هایی که وجه عمده ی آنها صنفی و اقتصادی است تا پیش از این نیز و در دو دهه ی اخیر در جوار یک دیگر تداوم داشته اند با این تفاوت که مبارزات خیابانی با وجه عمده ی سیاسی در مقاطع خاصی بروز کرده اند اما اعتراضات صنفی همواره و کمابیش روزانه، هفتگی و ماهانه تداوم داشته اند.
اکنون نیز با افت نسبی مبارزات خیاباتی، مبارزات اقتصادی و یا اقتصادی- سیاسی که عموما به وسیله ی صنوف گوناگون جریان می یابد دوباره رو آمده است. نمونه های اصلی آن آغاز دوباره ی اعتراضات هفتگی بازنشسته گان و نیز یک سلسله اعتصابات ریز و درشت کارگری است که به جز مواردی چند مانند کارگران پتروشیمی، عموما در همان چارچوب های پیشین یعنی حقوق های عقب افتاده، قراردادهای موقت و اخراج ها جریان می یابد. در کنار آن مبارزات خانواده های مجرمین مواد مخدر به اعدام، نیز دوباره تداوم یافته است و به احتمال مبارزات دیگری( همچون مال باخته گان) نیز دیر یا زود یا تداوم خود را از سر خواهد گرفت و یا آغاز خواهد شد.
گروه های دیگری نیز خواه به گونه ای سراسری مانند بازنشسته گان و فرهنگیان و خواه به شکل محلی یا منطقه ای مانند اعتراضات اهل سنت به سرکوب رهبران مذهبی سنی، مبارزات خود را آغاز خواهند کرد.
به این ترتیب همه چیز هست الی آرامش گورستانی که خامنه ای و سران پاسدارش گمان می کنند می توانند بر ایران حاکم کنند.   
این مبارزات همگی از جانب طبقات معینی پیش می روند و بار سنگین آن در درجه ی نخست و بیش از همه به روی دوش طبقه ی کارگر و کشاورز و دیگر طبقات زحمتکش شهری و از جمله کسبه ی فقیر و فرزندان شان می باشد و در درجه ی بعدی بر دوش لایه های میانی و بالای طبقات به نسبه مرفه و یا مرفه( وکلا، پزشکان، کسبه و بازاریان متوسط و مرفه).
به این ترتیب اگر بازنشسته گان در پنج ماه اخیر مبارزات شان دچارافت شده بود و یا در فضای انقلابی موجود ترجیح می دادند که ادامه ندهند اما خودشان به شکل های دیگر و فرزندان و فامیل و اقوام آنها به شکل دانشجو و دانش آموز و کارگران جوان در مبارزه بودند. و اکنون اگر مبارزات آن دسته دچار افت شده این دسته یعنی بازنشسته گان و طبقه ی کارگر و کشاورز و طبقات میانی و نیز تا حدودی طبقات مرفه دوباره و در اشکال دیگری به میدان می آیند و یا خواهند آمد.
کل طبقات مردمی و توده های زحمتکش در حال مبارزه و گاه این بخش و به این شکل و گاه بخش دیگر و به شکل دیگر درگیر نبرد است.
نگاهی به این مبارزات و خیزش ها نشان می دهد که فشارهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و محیط زیستی انگیزه و علت این مبارزات بوده و کماکان خواهند بود. و دلیل آن هم این است که هیچ کدام از این دلایل و یا فشارهای گوناگون نه تنها از بین نرفته و یا کاهش نیافته بلکه تداوم و افزایش نیز یافته است.
به این ترتیب ما در آینده نه تنها شاهد افت کلی مبارزات نخواهیم بود بلکه مبارزات گسترده تر و شدیدتر نیز خواهد شد.
تفاوت مبارزات اقتصادی اخیر با مبارزات گذشته
تفاوت اساسی اوضاع کنونی با اوضاع پیش از پنج ماه انقلابی اخیر در رابطه ی میان این دو مبارزه است. در گذشته مبارزات صنفی و اقتصادی استقلال بیشتری نسبت به مبارزات سیاسی داشت و گاه گویی این ها از دو جرگه ی متفاوت و بی ارتباط با یکدیگر هستند، اما در دوره کنونی مبارزات صنفی و اقتصادی علیرغم حفظ آن استقلال نسبی پیشین، اما دیگر در اوضاع و احوال و فضای انقلابی جاری در جامعه پیش می روند و بنابراین تاثیر بیشتری از این فضای انقلابی حاکم بر جامعه می گیرند و یا زیر تسلط فضای ملتهب آن جریان می یابند. این در مورد اعتراضات یکشنبه های بازنشسته گان و همچنین در مورد اعتصابات کارگری تازه یی که صورت می گیرد صدق می کند.
 مواردی را نیز می توان برای نمونه آورد که وجهی اجتماعی دارند اما در عین حال سیاسی هستند و در شرایط کنونی از فضای حاکم بر این پنج ماه انقلابی تاثیر گرفته اند. مثلا اعتراض به اعدام مجرمین مواد مخدر شدیدتر از پیش شده است و دلیل آن این است که خانواده های این افراد به خوبی می دانند که اکنون جمهوری اسلامی می خواهد اعدام های بیشتری کند و فضا را زیر کنترل خود بگیرد اما با توجه به هزینه های سنگین داخلی و خارجی اعدام جوانان انقلابی بازداشتی، می خواهد طبق معمول از اعدام این گونه مجرمین برای خاموش کردن بخش های سیاسی استفاده کند.
البته خامنه ای و سران سپاه، با توجه به این که در مبارزات خیابانی افت نسبی بروز کرده و بنابراین ترس از این که این گونه اعدام ها، خواه به دار کشیدن جوانان انقلابی و خواه مجرمین مواد مخدر به جای این که ترس و وحشت را بیشتر و اوضاع را آرام و زیر کنترل آورد، خود موجب اعتراض ها و مبارزات و اوج گیری های تازه ای در جنبش شود تا حدودی مجبورند محتاط عمل کنند. اما در هر حال این مرتجعین جنایتکار دیواری کوتاه تر از مجرمین مواد مخدر که قربانیان خود این نظام کثیف و پلید هستند پیدا نمی کنند و شم تیز و آگاهی خانواده های این زندانیان به خوبی آنها را نسبت به این گونه شیوه های خامنه ای و سران پاسدار و نیز قضات جانی و مرتجع خبردار کرده است.
از سوی دیگر خامنه ای و سران پاسدارش تلاش می کنند که هر چه زودتر به فضای انقلابی خاص در جامعه پایان دهند و وانمود کنند که فضا از حالت انقلابی و ملتهب آن بیرون آمده و عادی شده است، اما چنانچه بخواهند اعدام کنند این اعدام ها با این فضای به اصطلاح عادی در تضاد قرار می گیرد.
در کل همچنان که پیش از این و در اعلامیه های خود گفتیم هر مبارزه ای اکنون دیگر بر بستر مبارزات 4 ماهه ی اخیر صورت می گیرد که خود انکشاف انقلابی و جهش وار مبارزات دی ماه 96 و آبان 98 و بسیاری مبارزات ریز و درشت دیگرپس از آن بوده است. این ماه ها، مهر خود را بر اوضاع زده و فضای آن بر هر مبارزه ای صنفی و اقتصادی و سیاسی و فرهنگی تاثیر گذاشته و این مبارزات  و شکل آنها را تا حدودی از حال و شکل های پیشین خود در می آورد.
این که این مبارزات خیابانی به کدام انگیزه ها و دلایل می تواند دوباره اوج بگیرد اکنون روشن نیست. مورد مهسا امینی از ستم برزنان و کانون تضاد زنان با نظام ضد زن حاکم برخاست و جهش مبارزات جاری به یک حال تازه نیز می تواند از هر یک از کانون های مبارزات جاری و تضادهای طبقات و یا بخش های گوناگون( زنان، دانشجویان، ملیت ها و مذاهب و ...) برخیزد.  آنچه روشن است این است که مبارزات صنفی و اقتصادی دوباره جریان یافته و با این اوضاع اسفبار اقتصادی و حال و روز طبقات زحمتکش، به یقین گسترده تر و شدیدتر خواهند شد. چنانچه این مبارزات به ویژه اعتصابات کارگری آن گستردگی و ژرفا و شدت لازم را به دست آورده و آن گونه که بایسته و شایسته است بشوند آنگاه خود آنها می توانند به مبارزات خیابانی تبدیل شوند.

هر چه گسترده تر باد مبارزات توده ها علیه هر گونه ستم
زنده باد انقلاب
مرگ بر جمهوری اسلامی
گروه مائوئیستی راه سرخ
ایران
5 بهمن 1401
  
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر