۱۴۰۱ خرداد ۱۱, چهارشنبه

مبارزه ی توده ها علیه جنایت رژیم در آبادان و ایران

 
مبارزه ی توده ها علیه جنایت رژیم در آبادان و ایران
 حلقه ای مهم در تکامل مبارزات دموکراتیک به مرحله ی بالاتر
 
اکنون بیش از یک هفته است که از فروریختن ساختمان متروپل آبادان می گذرد. جنایتی که موجب جان باختن ده ها نفر شد. توده های مردم آبادان بیرون کشیدن پیکر جانباخته گان این جنایت را از زیر آوار و برگزاری مراسم سوگ برای آنها را تبدیل به مبارزه ای بزرگ بر علیه نه تنها سازنده ی فاسد و دزد این بنا بلکه علیه حکومت خامنه ای و سپاه پاسداران اش کرده اند.
 به همراهی با توده های آبادانی نخست شهرهای خوزستان یکی پس از دیگری و در کنار آنها شهرهایی که مردم آبادان و خرمشهر پس از جنگ با عراق در آنها مسکن گزیده بودند همچون شاهین شهر و شیراز به همراهی با آبادانی ها به سوگ عزیزان خود پرداختند و آنها نیز مراسم یاد آنها را به مبارزه با حکومت خامنه ای و رئیسی و سپاه این دزدان و جنایتکاران بزرگ تبدیل کردند. این میان اتحاد خلق شریف و زیر ستم عرب خوزستان با توده های غیرعرب آبادان مثال زدنی است.
به این ترتیب یک جنایت بزرگ، در دست خلق به مبارزه ای بزرگ علیه کل این حکومت تبدیل شده است. این مبارزه در راستای مبارزات دموکراتیک خلق ایران علیه حکومت استبداد مذهبی خامنه ای و شرکا  قرار دارد و نقش یک حلقه ی مهم را در تکامل این مبارزات ایفا خواهد کرد. کمابیش همان نقشی که آتش زدن سینما رکس آبادان به وسیله عمال ساواک شاهی و شهربانی اش در خوزستان و آبادان به عنوان یک حلقه ی بزرگ در انتقال مبارزات علیه سلطنت شاه سفاک و ساواک و فرماندهان جانی ارتش وی بازی کرد.
 خامنه ای و تفنگ های ساچمه ای اش
اکنون دیگر خامنه ای و سران سپاه که شم طبقاتی شان به خوبی به کار گرفته شده است می دانند که هر گونه به گلوله بستن و کشتن وسیع تر توده ها، آن هم توده هایی که در حال سوگواری به سر می برند، وضع را به کلی از دست شان بیرون در خواهد آورد و خشم هر چه بیشتر مردم سراسر ایران را برخواهد انگیخت و امکان تکامل مبارزات را به مراحل عالی تر پدید خواهد آورد.
 باری مگر آنها در ماهشهر توده های استثمارشده و ستمدیده ی کارگر و زحمتکش را در نیزارها به تیربار نبستند؟ چه حاصل شد از بیش از 1500 کشته؟
 مگر در اصفهان تفنگ های ساچمه شان را بیرون نکشیدند و بسیار زحمتکشان کشاورز و فرزندان شان را چشم، کور نکردند و بسیار از آنها را به بیماری های عفونی دچار نکردند؟ چه نتیجه گرفتند از این تفنگ هایشان؟
مگر پس از این حذف ارز ترجیحی پاسخ شورش های برحق توده های در اعماق و بیچیز در استان چار محال و بختیاری و خوزستان را باز هم با این ساچمه ها ندادند؟ چه برداشت کردند از زمین خونبار؟
کارد که به استخوان رسد، هیچ چیز جلودار توده ها نیست!
تاریخ علیه حکومت مذهبی استبدادی است؛ علیه خامنه ای و پاسداران اش  است؛ و با تاریخ نمی توان جنگید! 
امپریالیست ها و جمهوری اسلامی
 این وضع از سوی دیگری نیز برای آنها تهدید کننده است. روکردن اسنادی که به وسیله ی اسرائیل از ایران به سرقت رفت آن هم در این شرایط، بی معنا نیست. این اسناد نشان می دهد که خامنه ای و سران سپاه پاسداران اش می خواهند به هر قیمت شده به نیروی هسته ای دست یابند و برای همین به قرارهای خود با آژانس پایبند نیستند. اما انتشار این اسناد و نیز بازخواست ها و تهدیدهای ضمنی فرانسه و آلمان و کمابیش سران آمریکا نشان می دهد که آنها به دقت اوضاع تکامل مبارزه در ایران را زیر نظر دارند و به اصطلاح خودشان تمامی گزینه ها روی میز است. آنها تا جایی که ممکن است و می توانند از حکومت کنونی پشتیبانی می کنند اما اگر جمهوری اسلامی ناتوان در کنترل مبارزات دموکراتیک کنونی گردد و این مبارزات از سویه نفی کنونی حکومت استبدادی مذهبی گذر کند و به شعارهای مثبت در جهت برقراری یک جمهوری دموکراتیک انقلابی دست یابد، آنگاه برنامه و تحرکات و اشکال مداخله ی امپریالیست ها تغییر خواهد کرد و بعید نیست که در راه برقراری حکومت باب میل خود که همان سرمایه داران سلطنت طلب مرتجع و وابسته به خودشان است بکوشند.
به چه باید گذار کرد؟
 برای جنبش دموکراتیک خلق ما گذار به مرحله ای بالاتر وضعیت های زیرین را در بر می گیرد:
مبارزات از حالت جسته و گریخته بیرون آمده و از تداوم روزانه و امتداد برخوردار شود. این امری است که جنایت آبادان شرایط آن را تا حدودی فراهم آورده است. مراسم بیرون آوردن جان باخته گان و نیز مراسم سوگ آنها در آبادان و خرمشهر به احتمال  شرایط مناسبی برای تداوم مبارزات و گسترش آن فراهم خواهد کرد.
 توده های رنجدیده و ستمکش  در سراسر ایران متحد تر شوند. عناصر این اتحاد اکنون رو به رشد است و در هر دور رشد بیشتری می کند. باید توجه داشت اتحاد آگاهانه ی توده ها فرق می کند با اتحادهایی که از واکنش های خودبه خودی شکل می گیرد. از این رو اتحادهای آینده در شورش ها تکامل یافته تر است از اتحادهایی که شورش خودانگیخته ای مانند دی ماه 96 و یا آبان 97 با آن روبرو شدیم.
 اعتراضات از ناموزونی کنونی بیرون رفته و موزون تر شود. به عبارت دیگر از این که در یک شهر و یا منطقه و یا شهرها و مناطقی صورت گیرد و سپس خاموش گردد، گذر کند و جای آن را مبارزات موزون در تمامی یا اکثریت شهرها، استان ها و مناطق با یکدیگر صورت گیرد. 
اعتصابات کارگری شهر به شهر و منطقه به منطقه گسترش خواهد یافت و طبقه ی کارگر به عنوان یک نیروی متحد پا به صحنه ی مبارزه ی طبقاتی کنونی خواهد گذاشت. بدون ورود طبقه ی کارگر به عنوان یک طبقه ی متحد، این طبقه نمی تواند نقشی را به عهده بگیرد که انقلاب دموکراتیک ایران به عهده اش گذاشته است.  انقلاب تنها زمانی به پیروزی واقعی دست خواهد یافت که طبقه ی کارگر متحد و متشکل رهبر آن باشد.
 نه تنها اعتصابات کارگری گسترش یابد بلکه مبارزات به کارمندان ادارات دولتی و خصوصی و نیز پیشه وران و کسبه گسترش یافته و لایه های گوناگون طبقات میانی نقش فعال تری در جنبش دموکراتیک کنونی اجرا کنند. در این حوزه اکنون تنها معلمان و فرهنگیان هستند که لایه ی فعال و مبارز را تشکیل می دهند.
عناصر مبارزه ی مسلحانه گسترش یافته و شکوفا شود. از دی ماه 96 به این سو این عناصر فعال شده اند. خواه فردی و خواه در گروه های کوچک؛ در شهرها و یا مناطق توده های محروم و  زیر ستم.
 اکنون همواره اخبار ترورهای کوچک و بزرگ پخش می شود. زمانی که پاسداران خامنه ای با سلاح گرم به مقابله با جنبش توده های طبقه ی کارگر و زحمتکش دست می زنند، کارگر و زحمتکشی که در این سمت ایستاده و با دست خالی مبارزه می کند خواهد خواست که دست اش خالی نباشد. و تنها سلاح این دست را پر خواهد کرد.
دیر نیست که جنبش به این مراحل عالی تر دست پیدا کند و بساط این حکومتی که جهنم برای مردم ایران درست کرده اند برچیند.
درود بیکران بر توده های مبارز آبادان و ایران
مرگ بر جمهوری اسلامی
برقرار باد جمهوری دموکراتیک خلق ایران به رهبری طبقه ی کارگر
 گروه مائوئیستی راه سرخ
ایران
10 خرداد 1401

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر