۱۴۰۱ خرداد ۴, چهارشنبه

مردم آبادان...

 
مردم آبادان قربانی رانت خواری و دزدی های سران سپاه پاسداران
و سازمان اطلاعات خامنه ای
 
روز دوشنبه دوم خرداد 1401 یکی از ساختمان های دوقلوی متروپل آبادان فروریخت و منجر به کشته و مجروح شدن تعداد زیادی از مردم آبادان شد. هنوز نیز آواربرداری کاملی نیز صورت نگرفته و در نتیجه عده ای که بنا به گفته ی مردم در زیرزمین این ساختمان باقی مانده اند نجات نیافته اند.
سازنده این ساختمان، شخصی دزد و رانت خوار به نام حسین عبدالباقی است که به گفته ی مردم آبادان و برخی اشخاص مطلع فراری اش داده اند و در عین حال سالوسان جمهوری اسلامی مشتی شو بی خاصیت تلویزیونی درست کرده اند که نشان دهند مرده است و خانواده اش برایش عزاداری می کنند.
در جمهوری استبداد اسلامی خامنه ای و شرکا تقریبا هیچ فردی نمی تواند به موقعیت و مقامی دست یابد که پیش از آن به نوعی به سران و کادرهای سپاه و سازمان اطلاعات وصل نبوده باشد. اینها هستند که قدرت اصلی کشور هستند. در اینجا همه جناح بندی های درون حکومتی، دسته بندی ها و باند بازی ها یا از آنها هستند و یا سرنخ شان در دست آنها است. از استاندار و شهردار و فرماندار و نماینده مجلس گرفته تا هر شخصی که می تواند به نوعی پیشرفت کند و موقعیتی در رشته های پولساز پیدا کند و از جمله برج ساز شود. اگر فردی به آنها تعلق نداشته باشد و همچنین عضوی از جناح ها و دسته ها و باندهای حاکم نباشد محال است که بتواند در حکومت خامنه ای و پاسداران اش پیشرفت کند و مقام و موقعیتی بیابد.
 اینجا درون جناح ها و باندهای حاکم بر سپاه و سازمان اطلاعات بده و بستان وجود دارد:« با هم می خوریم!»؛« با هم تقسیم می کنیم!»؛«تو به من  رشوه و یا باج می دهی و من می گذارم که تو از مرزهای قانونی عبور کنی!»
این است که مردم از مافیای قدرت حرف می زنند و علیه آن شعار می دهند.
عبدالباقی یکی از افراد این مافیای قدرت است. او یا از سپاه می آید و یا از سازمان های اطلاعاتی و یا به نوعی به آنها در شهر و استان و در نهایت کشور وصل است. با آنها دزدی می کند و می خورد و با کمک آنها مرزهای قانونی را زیر پا می گذارد.( طبق آخرین اخبار سر و دم او به جناب شمخانی و محسن رضایی وصل است و همین است که بر نمی تابند مورد بازخواست قرار گیرد).
 اما عبور از این مرزها عواقبی دارد و از جمله همین فرو ریختن ساختمان متروپل در آبادان. عواقبی که تنها متوجه عبدالباقی نیست بلکه متوجه کل حکومت است.
مردم آبادان بر این نظرند که عبدالباقی( یا به گفته ای عبدلدزد)همه ی سران سازمان های شهری از مذهبی( امام جمعه) و نظامی( سران نیروهای انتظامی و سپاه) و دولتی( شهردار و نمایندگان شورای شهر و استاندار خوزستان) را که به نوعی با ساختمان سازی و برج سازی مرتبط هستند خریده بود.
اما عبدالباقی خیلی بالاتر از آنها نیست که آنها را بخرد، بلکه یکی از آنهاست. این ها بخش هایی از طبقه ی حاکم هستند و او نیز یکی از افراد طبقه ی حاکم است. طبقه ای دزد و اختلاس گر و شیاد و حقه باز و شارلاتان که بر جان و مال مردم ایران مسلط شده است. طبقه ای که نه تنها پایگاهی میان مردم ندارد بلکه خودش نیز دچار تضادهای فراوان و هر کی به هر کی بودن است.
مردم آبادان همچون بقیه ی توده های مردم ایران از این حکومت به شدت متنفر بوده و هستند و با این  جنایت فاجعه بار که در آن بسیاری مردم این شهر، فرزندان و یا اشخاص دور و نزدیک خود را از دست دادند، نفرت و خشم و کینه شان شدیدتر و عمیق تر شده و می شود.
 خود فاجعه که بیم آن می رفت شورشی در پی داشته باشد موجب ترس و وحشت حکومت شد که هنوز سرکوب شورش ها در همین استان خوزستان و کهگیلویه و بویر احمد و چارمحال بختیاری را به پایان نرسانده بود. از این گذشته مردم شهر در نخستین گردهمایی خود در محل با شعارهای ضد مسئولین آغاز کردند و همین موجب شد که ترس و وحشتی که تمامی حکومت را در بر گرفته است و با هر اتفاقی سراسیمه نیروهای مسلح سرکوب خود را به محل می فرستد دو چندان گردد. خامنه ای و سپاه پاسداران اش به محل حادثه و شهر آبادان به جای اینکه امداد گر بفرستند نخست نیروهای تفنگ به دست و سرکوب گر خود را گسیل داشتند. اما هنوز نتایج فاجعه آشکار نشده و آبادان و خوزستان می توانند آتش زیر خاکستر باشند!
داشتن نیروهای مسلح وجه اساسی قدرت حکومت خامنه ای و پاسداران شیاد و دزد اش است. خامنه ای مقابل مردم هیچ ندارد جز قوای مسلح سرکوب.
 با وجود حکومت مستبد خامنه ای و پاسداران جانی اش نمی توان پایانی بر غم و درد ملت ایران تصور کرد. تا این حکومت هست بدبختی و فلاکت و رنج پایانی ندارد. برای پایان دادن به فلاکت و محنت باید به این حکومت که توده های مردم ایران را به این تیره روزی کشانده و بیش از این نیز خواهد کشاند پایان داد. 
 ما ضمن ابراز همدردی عمیق با خانواده ها و بستگان قربانیان این جنایت و تمامی توده های مردم آبادان و ایران بر این باوریم که حکومت خامنه ای و سپاه پاسداران اش نه تنها با سیاست های حکومتی و رسمی خود که  آخرین آنها حذف ارز ترجیحی و گران کردن کالاهای اساسی مورد نیاز مردم بود، نفرت و خشم را در میان مردم بیش از پیش گسترش می دهند بلکه با آنچه می توان آن نتایج مخرب فعال مایشایی سران سپاه و اطلاعاتی فاسد و دزد دانست، این نفرت و خشم را هر چه بیشتر دامن می زنند. دیر نیست  روزی که  طبقه ی کارگر و توده های مردم ایران به این حکومت فاسد و کثیف و دزد پایان دهند.

مرگ بر دزدان و رانت خواران جنایتکار
مرگ بر خامنه ای و شرکای فاسد پاسدارش
مرگ بر جمهوری اسلامی
 
 گروه مائوئیستی راه سرخ
ایران
 4 خرداد 1401  
 

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر