۱۳۹۸ آبان ۲۵, شنبه

ایستادگی یکپارچه در مقابل یورش نظام به سفره کارگران و زحمتکشان


ایستادگی یکپارچه در مقابل یورش نظام به سفره کارگران و زحمتکشان

تقابل و مبارزه ای تازه
 در پی گران کردن بنزین و تعیین قیمت هر لیتر بنزین  سهمیه به میزان هزار و پانصد تومان و هر لیتر بنزین آزاد به سه برابر قیمت پیشین یعنی سه هزار تومان، کارگران، تهیدستان و توده های زحمتکش ایران و نیز اقشار میانی در نقاط گوناگون کشور به خیابانها ریختند و به شکل های مختلف با این سیاست دولت و حکومت به تقابل و مبارزه برخاستند.

بندبازی های روحانی
 روحانی که در طی هفته های اخیر و به سبب نزدیکی انتخابات، دوباره بُل گرفته و این شهر و آن شهر به سخنرانی های پر آب و تاب علیه اختلاس و دزدی پرداخته و به  تقابل با جناح خامنه ای دست زده بود و تلاش می کرد تا نظر موافق توده ها را به خود  جلب نماید، به ناگهان و در چرخشی 180 درجه، بدون اعلام قبلی، پنجشنبه شب 23 آبان(98) قیمت بنزین را بالا برد. گویی آن همه هارت و پورت علیه جناح مقابل و برای جلب موافقت توده ها، بیش از آنکه زمینه سازی برای انتخابات بوده باشد، در واقع برای پیشگیری از مقابله توده ها با بالا بردن قیمت بنزین بوده است.

بالا بردن قیمت بنزین بر مبنای توافق سه قوه بوده است
بالا بردن قیمت بنزین امری است که بنا به شواهد، با توافق کامل سه دستگاه قانونگذاری، قضایی و اجرایی و به وسیله شورای عالی سیاست گذاری اقتصاد  که زیر رهبری خامنه ای قرار دارد، صورت گرفته است. برخلاف این امر آشکار، برخی از عناصر و دستگاه ها، نقش خود را پنهان کرده و عامل گرانی بنزین را تنها دولت روحانی می دانند. از سوی دیگر دولتیان، جناح مقابل را به فرصت طلبی متهم می کنند و استفاده از این امر را برای تضعیف روحانی در انتخابات آتی می دانند.

تهیدستان معنای بالا رفتن قیمت بنزین را می دانند
اکنون و پس از سالها گرانی ادواری و عموما سالیانه قیمت بنزین، بیشتر توده های مردم به خوبی با نتایچ گران شدن قیمت آن آشنایی دارند. آنها بارها این گران شدن و تاثیر آن را به روی قیمت سایر کالاها به ویژه کالاهای اساسی دیده اند و نتایج آن را به روی وضعیت معاش و زندگی  خویش شاهد بوده اند. فقیر و فقیرتر شدن طبقه کارگر و توده های زحمتکش شهر و روستا و نیز لایه های پایین و میانی طبقه خرده بورژوازی.

 گردهمایی ها و راهپیمایی های توده ای
از این رو، طبقه کارگر و توده های زحمتکش  که اکنون چندین برابر زیر خط فقر زندگی می کنند، ، طاقتشان طاق شده و تا کنون در بیش از 37 شهر که هر روز بیشتر می شوند، به خیابانها ریخته  و به گردهمایی و راهپیمایی و شعار دادن علیه دولت روحانی و حکومتیان پرداختند.
 در برخی شهرها ماشین ها را وسط خیابان متوقف کرده اند، در برخی جایگاه های بنزین و در برخی دیگر بانک ها و مراکز بسیج را به آتش کشیده شده اند. در تمامی  شهرها پاسداران و نیروهای انتظامی به مقابله با توده ها پرداخته و تا کنون در شهرهای سیرجان، ساوه، اصفهان و کرمانشاه با گشودن آتش به روی مردم، چهار نفر را کشته اند.
 شعارهای مردم
 شعارهای توده ها در گردهمایی و تظاهرات ها، برخی به نتایج مستقیم گرانی بنزین اشاره دارد:
 «بنزین گرانتر شده، فقیر فقیرتر شده».
برخی دیگر مستقیم دولت روحانی را خطاب قرار داده اند:
 «روحانی حیا کن، مملکتو رها کن» و یا «دیکتاتور حیا کن، مملکتو رها کن»
 و نیز برخی شعارهای انحرافی مانند« رضا شاه، روحت شاد» و از این گونه داده اند.
قطعا و در صورت عقب نشینی نکردن حکومت، تکامل مبارزه، کار را به شعارهای علیه حکومت و خامنه ای خواهد کشاند.

مبارزه کنونی صرفا تقابل با گرانی بنزین نیست
آنچه که در برآمد کنونی توده ها اهمیت دارد، نه توضیح تاثیر گرانی بنزین به روی معیشت و زندگی توده ها، بلکه چگونگی راه کارهای مقابله با این رژیم ددمنش و نیروهای پاسدار و نظامی آن است.
از سوی دیگر، این مبارزه را نباید صرفا مبارزه ای برای تقابل با گرانی بنزین دید؛ گرچه در حال حاضر به دلیل آن است و ممکن است با عقب نشینی حکومت پایان یابد؛
این مبارزه  را باید به مثابه مبارزه ای در تقابل با گرانی بنزین و درعین حال، مبارزه ای در ادامه مبارزات توده ها برای سرنگونی رژیمی دید که همه مردم عمیقا از آن نفرت دارند. مبارزات توده ها از سالهای 76 به بعد، تیر ماه 78، پس از انتخابات 88 و نیز دی ماه 96 و گردهمایی هایی عموما روزمره توده ها.

امکان عقب نشینی حکومت
 ممکن است، در پی گسترده شدن گردهمایی ها و راهپیمایی ها، دولت و حکومت از نظر خود در مورد گران کردن بنزین عقب نشینی کنند.
 تا کنون برخی از آیت الله ها مخالفت خود را به گرانی بنزین اعلام کرده اند.
در این صورت این احتمال که گردهمایی ها به پایان برسد، وجود دارد.
چنین نتیجه ای، البته یک پیروزی موقتی برای توده ها خواهد بود. اما همه پرسش این است که در صورت تداوم مبارزه کنونی چه باید کرد.
 یکی از نکات کلیدی در این مورد مقابله توده ها با نیروهای پاسدار و انتظامی است. یعنی اصلی ترین مدافعین حکومت کنونی.

طلایه های های یک مبارزه متحدانه و سراسری دیگر
مبارزه جاری مبارزه ای است متحدانه در سراسر کشور. این نشانگر این است که توده های سراسر کشور روز به روز بیشتر به یکدیگر نزدیک شده و در امر مخالفت و مبارزه با حکومت به نظر واحدی می رسند. بر خلاف مبارزات دی ماه ،96 در مبارزه کنونی تنها لایه های جوان درگیر نیستند، بلکه  توده های مردم با سنین گوناگون درگیر هستند. در این مبارزه دختران و زنان نیز حضور چشمگیری دارند اگرچه مراحل نخستین آن بیشتر مردانه بوده است.  

تنها مبارزه متحدانه و سراسری توده ها قادر با تقابل با سیاست های سرکوب است
 باید توجه داشت که سیاست سران پاسداران و نیروهای انتظامی و کلا کسانی که به تدوین چگونگی سیاست های سرکوب می پردازند، گرد آوردن و تمرکز حداکثر نیرو برای سرکوب اقلیتی از توده های گرد آمده و درگیر در مبارزه است. این امر به این معناست که هر کجا در گردهمایی ها و راهپیمایی های توده ای مثلا صد نفر حضور دارند، نیروهای پاسدار با انواع و اقسام تجهیزات و با مثلا دویست و یا سیصد نفر به صد نفر حمله می کنند و با قد و هیکل های درشت و لباس های غریب و موتورها تلاش می
کنند خود را بسیار بیش از آنکه هستند جلوه دهند و رعب و وحشت ایجاد کنند.

 باید مبارزه را گسترده و پخش کرد
 راه چاره گسترده کردن مبارزه به تمامی شهرها و روستاهاست. در آغاز مبارزات ده روزه دی ماه 96، سران هدایت کننده نیروهای سرکوب، کاملا شوکه شدند. آنها نمی توانستند کار زیادی صورت دهند. تنها پس از افت  مبارزات، آنها توانستند کنترل اوضاع را بدست گیرند و وضع را به نفع خود مساعد کنند.
آنچه در مورد گسترده کردن مبارزه به شهرها و روستاها صادق است، در مورد یک شهر نیز صادق است. یا باید گردهمایی ها و راهپیمایی ها میلیونی شود و یا باید نیروهای درگیر به شکل گروههای کوچک در بخش های مختلف شهر پخش شوند، تا توان مقابله با نیروهای های پاسدار و انتظامی  با تعداد کمتر از خودشان را بیابند.

مرگ بر نظام جمهوری اسلامی
پر توان باد مبارزات توده های زحمتکش
 گروه مائوئیستی راه سرخ ایران
25 آبان 98
  


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر