درباره ی سرنگونی بشار
اسد در سوریه
با تصرف دمشق به وسیله ی تحریرالشام و دیگر گروه های متحدش در هشتم دسامبر 2024 به حکومت استبدادی بشار اسد پایان داده شد. وی به روسیه گریخت و از این کشور تقاضای پناهندگی کرد. با سرنگونی بشار اسد حکومت خاندان مرتجع اسد نیز در سوریه پس از 53 سال پایان یافت.
این جنبه ی مساله، امری نیک و شادی آور برای مردم سوریه است که به ویژه پس از آغاز انقلاب در مارس 2011 و کشتارهای ارتش بشار اسد جلاد، خشم و نفرت شان علیه حکومت وی بیشتر شده بود. شادمانی کنونی پیش از هر امر دیگری از این سقوط و تسکین زخم و کینه ی خلق سوریه از این خاندان مرتجع می باشد.
اما این تنها یک سوی قضیه و تنها سوی مثبت قضیه است. سوی دیگر و مهم تر و منفی قضیه این است که این سرنگونی به وسیله ی طبقه ی کارگر و دیگر طبقات خلقی سوریه و در راستای انقلاب دموکراتیک و ضد امپریالیستی آنها به ویژه علیه امپریالیسم روسیه که حکومت اسدها عمدتا به آن وابسته بود( حافظ اسد به سوسیال امپریالیسم شوروی و بشار اسد به امپریالیسم روسیه) و به وسیله یک جبهه ی انقلابی دموکراتیک و یک ارتش خلقی صورت نگرفت بلکه به وسیله گروه ها و ارتش مورد پشتیبانی دولت های مرتجع ترکیه و اسرائیل به نماینده گی از امپریالیست های غربی و در پی یک سازش با امپریالیسم روسیه صورت گرفت. امری که تضادهای جامعه ی سوریه را کماکان حل نشده باقی می گذارد و تداوم آنها و دیر یا زود فوران و شدت آنها را موجب می گردد.
نقش جمهوری اسلامی و امپریالیست ها غربی در سرکوب انقلاب 2011
در واقع جبهه ی طبقات خلقی که مدتی پس از آغاز انقلاب سوریه در مارس 2011 تشکیل شده بود به سرعت به وسیله ی بشار اسد و ارتش سوریه و خامنه ای و سپاه قدس اش به رهبری قاسم سلیمانی جنایتکار و همچنین حزب الله لبنان به خاک و خون کشیده شد و صدها هزار قربانی به جای گذاشت.
از سوی دیگر این انقلاب در نتیجه مداخله ی امپریالیست های غربی(مداخله ای که تنها در مورد سوریه نبوده بلکه در تمامی کشورهایی که انقلاب بزرگ خلق های عرب در آنها رویداده بود یعنی تونس، لیبی، مصر، یمن، الجزایر، اردن، عراق، بحرین و... هم صورت گرفته بود) و برخی مزدوران آنها در منطقه به ویژه ترکیه و اسرائیل و تقویت ده ها گروه و سازمان مرتجع مذهبی در گوشه و کنار سبز شده که کل جریان های انقلابی- دموکراتیک و سکولار را تحت الشعاع خود قرار داده بودند، به انحراف کشیده شد و در مسیری به کلی متضاد با خواست های طبقه ی کارگر و دیگر طبقات خلقی سوریه و انقلاب دموکراتیک سوریه افتاد.
پس از بروز حکومت داعش در شمال سوریه که بیشتر خود امپریالیست ها علم اش کرده بودند انقلاب سوریه خفه شد و میلیون ها سوریه ای آواره کشورهای عراق، ترکیه، لبنان و اردن شدند. از این پس دیگر تنها چیزی مهمی که از انقلاب باقی مانده بود حکومت های خودگردان کرد در مناطقی از شمال و شمال شرقی سوریه بود. حکومت هایی که در جنگ با داعش با امپریالیسم آمریکا در یک راستا قرار گرفته و تا کنون نیز رفتار دولت آمریکا با آنها کجدار و مریز بوده است.
تسلط گروه های مورد پشتیبانی امپریالیست های غربی بر سوریه
اکنون همین گروه ها و سازمان های مذهبی عموما متعصب و مرتجع هستند که رهبری مخالفین بشار اسد را در دست داشته و شهرهای بزرگ و نهایتا دمشق را تصرف کرده و قرار است حکومت جدیدی برپا کنند. گروه های مذهبی ای که از پشتیبانی ترکیه و اسرائیل به نماینده گی از جانب امپریالیسم آمریکا و دیگر امپریالیست های غربی برخوردار هستند.
از این رو امید بستن به این که در سوریه پس از انتخاباتی که ظاهرا قرار است صورت گیرد حکومتی دموکراتیک و منتخب توده ها بر سر کار آید بی پایه و نادرست است. دسته ای رفته و دسته ای دیگر نه بهتر از آنها و شاید بدتر، جایشان را گرفته اند. رویدادی مانند آنچه در کشور ما در سال 1357 رخ داد با این تفاوت اساسی که سرنگونی خاندان مزدور و جنایتکار پهلوی در نتیجه یک انقلاب بزرگ مردمی رخ داد و به استبداد سلطنتی دوهزار پانصد ساله و حکومت مرتجع سرمایه داران بوروکرات - کمپرادور مزدور آمریکا پایان داد و در نتیجه پشتیبانی امپریالیست ها از ارتجاع شکل گرفته و بر آمده از جوار انقلاب و سازش با رهبران این ارتجاع، انقلاب شکست خورد، اما سرنگونی بشاراسد نه نتیجه ی مستقیم انقلابی این چنین( گرچه انقلاب 2011 تاثیرات خود را بر خلق سوریه داشت) بلکه نتیجه ی پرورده کردن گروه های مزدور عموما متعصب و مرتجع مذهبی به وسیله امپریالیست های غربی و تصرف قدرت در نتیجه ی سازش با امپریالیسم روسیه بود.
تغییرات اساسی ای در سوریه رخ نخواهد داد!
در پی این سرنگونی امپریالیسم روسیه بار خود را بسته و حداقل از برخی جوانب از سوریه بیرون خواهد رفت و گروه امپریالیستی دیگری یعنی امپریالیست های غربی جای وی را خواهد گرفت.
همچنین برخی از عناصر و گروه های تازه آمده ی مرتجع جای برخی عناصر یا گروه های طبقه ی حاکم سرمایه داران وابسته ی سوریه را پر خواهند کرد و در کنار آن تضادهای میان گروه های تازه رسیده و دیگر قدیمی های طبقه ی حاکم حل خواهد شد.
جدا
از این ها اما به سبب تفاوت های عمیق ملی و قومی و مذهبی در سوریه روشن نیست که
تضادهای میان آنها، خواه بین گروه های ملی و قومی و مذهبی خواهان حق و سهم و قدرت بیشتر و خواه بین حکومت و توده
های ناراضی، به وسیله ی حکومت گروه تحریرالشام که از دل داعش و گروه النصره بیرون
آمده چگونه حل خواهد شد.
به طور کلی، تحولات ریشه ای و عمیقی در سوریه رخ نخواهد داد و اگر وضع زندگی توده ها به سبب بروز احتمالی جنگ های قومی و مذهبی بدتر نشود بهتر نیز نخواهد شد
دولت های مرتجع ترکیه و اسرائیل سوریه را جولانگاه خود کرده اند!
در کنار اینها آنچه بسیار مهم است وجود حکومت های خودگردان در شمال سوریه است که همچون خاری در چشم دولت مزدور و مرتجع ترکیه هستند. خبرهای تازه مبنی بر آن است که ارتش ملی سوریه که زیر فرمان ترکیه قرار دارد به شهر منبج حمله کرده و تعدادی از کردها( تا کنون 22 نفر)را کشته است. این احتمال که حمله ترکیه به حکومت های خودگردان کرد شدت بگیرد زیاد است.
از سوی دیگر اسرائیل سوریه را جولانگاه خود کرده به گفته ی خودش به«سیستم های تسلیحات استراتژیک»( تتمه ی سلاح های شیمیایی و تاسیسات نظامی موشکی و پهپادی دوربرد) سوریه حمله کرده و آن ها را تخریب کرده است.
این امر به این سبب صورت گرفته که امپریالیست های غربی و دولت صهیونیستی اسرائیل نمی توانند مواضع این گروه های متعصب مذهبی را در رویدادهای آتی پیش بینی کنند. آنها جمهوری اسلامی و القاعده و طالبان و داعش درست کردند و همه ی آنها در مراحلی از سیر تکوین خود به نوعی در تضاد با آنها افتادند، اکنون نیز آنها به نیروهایی اتکا کرده اند که خیلی از آینده ی آنها مطمئن نیستند و نمی دانند که این نیروها در سیر رویدادهای آتی چگونه مواضعی خواهند گرفت.
شادمانی توده ها در ایران از سقوط بشار اسد و حمله ی آنها به جمهوری اسلامی
اما سقوط بشار اسد شادی توده های ایران را نیز سبب شد. آنچه موجب شادمانی مردم ایران گشت این بود که شکست بشار اسد تودهنی سختی به جمهوری اسلامی بوده و شکست خامنه ای و سران پاسدار و سپاه قدس و نیروهای نیابتی شان به شمار می آید که میلیون دلار از پول ملت ایران را خرج جاه طلبی های خود در این کشور کرده و بسیاری را قربانی این امیال خود کردند.
این امر تاثیر خود را در موازنه ی روانی و فرهنگی وسیاسی بین توده ها و حکومت گذاشته، توده ها را در موقعیت برتری برای حمله به حکومت خامنه ای و سران پاسدار گذاشته است و توده ها نیز به نحو شایسته ای از آن استفاده کرده جنبش انقلابی - دموکراتیک خود را پیش می برند.
به طور کلی، تحولات ریشه ای و عمیقی در سوریه رخ نخواهد داد و اگر وضع زندگی توده ها به سبب بروز احتمالی جنگ های قومی و مذهبی بدتر نشود بهتر نیز نخواهد شد
دولت های مرتجع ترکیه و اسرائیل سوریه را جولانگاه خود کرده اند!
در کنار اینها آنچه بسیار مهم است وجود حکومت های خودگردان در شمال سوریه است که همچون خاری در چشم دولت مزدور و مرتجع ترکیه هستند. خبرهای تازه مبنی بر آن است که ارتش ملی سوریه که زیر فرمان ترکیه قرار دارد به شهر منبج حمله کرده و تعدادی از کردها( تا کنون 22 نفر)را کشته است. این احتمال که حمله ترکیه به حکومت های خودگردان کرد شدت بگیرد زیاد است.
از سوی دیگر اسرائیل سوریه را جولانگاه خود کرده به گفته ی خودش به«سیستم های تسلیحات استراتژیک»( تتمه ی سلاح های شیمیایی و تاسیسات نظامی موشکی و پهپادی دوربرد) سوریه حمله کرده و آن ها را تخریب کرده است.
این امر به این سبب صورت گرفته که امپریالیست های غربی و دولت صهیونیستی اسرائیل نمی توانند مواضع این گروه های متعصب مذهبی را در رویدادهای آتی پیش بینی کنند. آنها جمهوری اسلامی و القاعده و طالبان و داعش درست کردند و همه ی آنها در مراحلی از سیر تکوین خود به نوعی در تضاد با آنها افتادند، اکنون نیز آنها به نیروهایی اتکا کرده اند که خیلی از آینده ی آنها مطمئن نیستند و نمی دانند که این نیروها در سیر رویدادهای آتی چگونه مواضعی خواهند گرفت.
شادمانی توده ها در ایران از سقوط بشار اسد و حمله ی آنها به جمهوری اسلامی
اما سقوط بشار اسد شادی توده های ایران را نیز سبب شد. آنچه موجب شادمانی مردم ایران گشت این بود که شکست بشار اسد تودهنی سختی به جمهوری اسلامی بوده و شکست خامنه ای و سران پاسدار و سپاه قدس و نیروهای نیابتی شان به شمار می آید که میلیون دلار از پول ملت ایران را خرج جاه طلبی های خود در این کشور کرده و بسیاری را قربانی این امیال خود کردند.
این امر تاثیر خود را در موازنه ی روانی و فرهنگی وسیاسی بین توده ها و حکومت گذاشته، توده ها را در موقعیت برتری برای حمله به حکومت خامنه ای و سران پاسدار گذاشته است و توده ها نیز به نحو شایسته ای از آن استفاده کرده جنبش انقلابی - دموکراتیک خود را پیش می برند.
گروه مائوئیستی راه سرخ
ایران
20 آذر 1403
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر