۱۴۰۲ اسفند ۶, یکشنبه

انتخابات باند خامنه ای جنایتکار و سران سپاه پوشالی تر از همیشه


انتخابات باند خامنه ای جنایتکار و سران سپاه
 پوشالی تر از همیشه
 
خواب و خیال خامنه ای برای انتخابات
شاید خامنه ای خیال برش داشته و گمان کرده می تواند با ادعای«سخنگوی خدا» بودن از یک سو و تهدید مردم به این که مسلمان و پیرو خدا و دین و پیغمبر نخواهند بود اگر در انتخابات شرکت نکنند از سوی دیگر، آنها را پای صندوق های رای بکشاند، اما اگر در آخرین انتخابات جمهوری اسلامی چیزی حدود بیست و اندی درصد(و بنا بر برخی تحقیق ها حتی کمتر) شرکت کردند خامنه ای باید خیال اش راحت باشد( و به احتمال از این نظر«راحت» است!) که این دفعه دیگر همان میزان نیز شرکت نخواهند کرد. چرا که اگر در آن زمان برخی پایه های اجتماعی باند خامنه ای و دیگر باندهای حاکم و همچنین برخی اصلاح طلبان در انتخابات شرکت کردند این بار دیگر خواه برای مجلس دست نشانده گان خامنه ای و خواه برای مجلس خبرگان دست نشانده ی خامنه ای بسیار کمتر شرکت خواهند کرد.
توده های خشمگین 
خامنه ای البته بدش نمی آید یک چیز محال رو می داد و مثلا بسیاری از مردم در انتخابات شرکت می کردند حتی اگر رای سفید و یا رای باطله می دادند اما وی و باندش به خوبی می دانند که مردمی که آنها اعتراض و مبارزه خیابانی شان را به شدیدتر شکل سرکوب کردند، کشتند و کور کردند و تجاوز کردند و اجساد فرزندان شان را دزدیدند و مانع برگزاری سوگ برای فرزندان و بسته گان شان شدند، آنچنان که اشکال کثیف و دهشت بار و خونین این سرکوب برای بخش هایی از مردمی که پناه گرفتن اینان را در پشت خدا و دین و پیغمبر و امامان و غیره می دیدند اساسا باورپذیر نبود، اکنون و پس از این کشتارها و این همه خانواده و فامیل و اقوام و دوستان و آشنایان را به سوگ نشاندن، و نیز این اعدام های روزمره و هفته گی جوانان مبارز، چنان سرشار از خشم و نفرت از حکومت خامنه ای و سران سپاه شده اند که دیگر حتی فکر شرکت در انتخابات را توهین به خود و خون از دست داده گان قلمداد می کنند.
خامنه ای قصد مجاب کردن باند خود را برای پذیرش شرکت مردم در انتخابات ندارد
از این رو می توان پنداشت که اگر خامنه ای این شامورتی بازی های عجیب را از خود در می آورد و این ژست های غریب را در مورد لزوم شرکت مردم در انتخابات در مقابل افراد و گروه های باند خویش می گیرد نه از این روست که برخی و یا بخش های در این باند و هسته ی مرکزی قدرت از «مهم نبودن عدم شرکت مردم در انتخابات» می گویند و خامنه ای می خواهد آنها را مجاب کند که خیر این نظر نادرست است و بهتر است که مردم در انتخابات شرکت کنند، زیرا این به نفع نظام است؛ اگر این چنین بود این دعوایی در نمایشی بی خاصیت بر سر چیزی که وجود ندارد - زیرا که مردم حتی اگر رد صلاحیت اصلاح طلبان هم در کار نباشد در انتخابات شرکت نمی کنند - بیش نبود که در آن خامنه ای ظاهرا «خوبه» می شد و اهل باندش در بهترین حالت نادان از تشخیص موقعیت.
پس از این دیدگاه نیست که خامنه ای قیافه ای به نفع مثلا شرکت مردم در انتخابات می گیرد و از حق مردم در انتخابات سخن می گوید. او نیز دقیقا علاقه ای به شرکت مردم در انتخابات نداشته و ندارد؛ چرا که می داند با توجه به این که افراد برگزیده ی باند او در میان مردم پایگاهی حتی در حد سال های پیش از سرکوب جنبش پس از انتخابات ریاست جمهوری 88 ندارند، رای ها یا احتمالا به نفع دیگر باندهای اصول گرا داده می شد و یا از رای سنتی باند خامنه ای بسیار کاسته می شد. از سوی دیگر اگر جز این بود اقلا به بخش ها و لایه ها و باندهای دیگر طبقات حاکم اجازه می داد در انتخابات نماینده داشته باشند تا شاید آنها نیز به جرگه ی وی بپیوندند و پایه های محدود خود را تشویق و مجاب و تشویق به شرکت در انتخابات کنند تا انتخابات سوت و کورتر از دوره ی پیش نشود.
اما خامنه ای نه تنها چنین نمی کند بلکه حتی بسیاری از افراد جناح خودش را نیز که احتمال می دهد آن «گوش شنوا» و آن «حرف شنو»یی که او می خواهد ندارند و از دید او اینجا و آنجا در مجلس شورا و یا خبرگان «وز وز» می کنند حذف می کند.
 با این تفاصیل آنچه که خامنه ای می خواهد به احتمال«کلید» زدن یک پروژه ی امنیتی است به نام «گوش دادن مردم به ندای خامنه ای سخنگوی خدا و شرکت کردن در انتخابات» و از نظر خودش اثبات اینکه خیزش«زن زندگی آزادی» برنامه ای از جانب«دشمن» کذایی بود و هر کثافت و جنایتی که اینان در سرکوب انجام دادند با امضایی از جانب «خدا و پیغمبر و دین» شان بوده و اکنون انتخابات نشان می دهد که مردم به این«دشمن» وقعی نگذاشته و پیرو خامنه ای و دارودسته ی جنایتکار او هستند.
اگر چنین برنامه ای در کار باشد که برخی شواهد ابتدایی همچون رای دادن با هر برگه ی شناسایی ای و مهر نخوردن شناسنامه ها( یک نفر می تواند در شعب گوناگون تا دل اش می خواهد رای دهد) بر آن گواه می دهد می توان تصور کرد که همانند انتخابات گذشته باندهای مخصوص در وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه وارد شده و انتخابات را به گونه ای برگزار و«مهندسی» و دست کاری و« مدیریت» کنند که بتوانند میزان رای دلخواه را از صندوق ها بیرون بکشند؛ یعنی به گونه ای که نمودهای بیرونی آن با آنچه خودشان می دانند واقعا هست، تفاوت کیفی و اساسی داشته باشد. این می تواند پروژه ی خامنه ای باشد برای این که به دیگر کشورها نشان دهد که پایگاه اجتماعی دارد و جلوی این تفکر را بگیرد که«ایران آبستن انقلاب بزرگی است». تفکری از نظر خامنه ای بسیار خطرناک برای تداوم حکومت اش که اکنون در برخی از نهادهای سیاسی امپریالیست های غربی بروز کرده است. از سوی دیگر بتواند سرکوب ها و اعدام ها را ادامه داده و مانع تداوم جنبش ادامه دار توده ای علیه حکومت شود و شرایط اختناق و ستم و وضع فلاکت بار اقتصادی را به توده های مردم دیکته کند. همچنین و از جوانبی شرایط را برای تداوم حکومت پس از مرگ اش فراهم کند؛ امری که خواب و خورش را ربوده است.
جنگ قدرت پس از مرگ خامنه ای 
این نکته ی اخیر نیز جزو انگیزه های بسیار مهم خامنه ای در اهمیت دادن به انتخابات پیش رو است. به ویژه برای استقرار نهایی هسته ی مرکزی قدرت که اکنون در باند خامنه ای و عمدتا در دفتر رهبری متمرکز است.
 البته این باند بر خلاف ظاهر مستحکم و  پایدارش چندان هم مستحکم و پایدار نیست. خواه روحانیون موجود در این باند در سه دستگاه حاکم دولت و مجلس و دستگاه قضایی، خواه سران و کادرهای اصلی سپاه و سازمان های اطلاعاتی و امنیتی و نیز کل سازمان های اقتصادی هر کدام باندهای ریزتری برای خود دارند و در کنار باندهای ریز و درشت فامیلی که هر کدام منتظر مرگ خامنه ای هستند و برای آن روزشماری می کنند، اساسا به دو جناح طرفدار روسیه و چین و طرفدار امپریالیست های غربی تفسیم می شوند. این باندها با تضاد منافع روبرو و آشتی ناپذیرند. یعنی نمی توانند با یکدیگر کنار بیایند. به ویژه در سپاه یعنی ارگانی که مرکزیت حفظ نظام ولایت فقیه را عهده دارد. نگاهی به تصفیه های پی در پی در افراد مجالس و دولت ها و دستگاه های دیگر و به ویژه سپاه و حتی دفتر خامنه ای نشان از درگیری فزاینده بین باندهای ریز و درشت و به ویژه این دو باند اصلی دارد.
هدف اساسی خامنه ای چینش مجلس شورا و خبرگان در چارچوب باندی است که پسرش مجتبی در راس آن قرار دارد؛ حذف«پیرها» و افراد موثر روحانی و سپاهی و تغییر بافت مجالس به نفع جوان ترهایی مطیع و منقاد که باند مجتبی بتواند آنها را به ساده گی در کنترل خود گیرد.
اما اگر وضعیت به گونه ای پیش رود که جنبش خود به خودی توده های مردم نتواند تا زمان مرگ خامنه ای به وضعی تکامل یابد که بتواند این حکومت را سرنگون کند و وضع به پس از مرگ وی کشیده شود آن گاه هر گونه چینش مطابق میل خامنه ای و باند مجتبی نیز دردی از دردهای جنگ قدرت پس از مرگ وی را دوا نخواهد کرد. بر مبنای آنچه در این چهل و اندی سال گذشته و آنچه اکنون پیش روی ما جریان دارد در تمامی ارگان های حاکم جنگ قدرت شدیدی بروز خواهد کرد که اکنون نمی توان عاقبت آن را پیش بینی کرد. و این ها البته به شرطی است که جنبش توده ها اوج های بزرگی تازه ای را تجربه نکند چرا که در آن صورت نه تنها این امکان هست که حکومت مجبور شود دست به عقب نشینی های بزرگ زند و یا به وسیله ی توده ها سرنگون شود بلکه این احتمال قوی نیز هست که امپریالیست شرایط را برای دخالت نظامی در ایرانی که«آبستن انقلاب است» و سرنگونی جمهوری اسلامی( و یا به احتمال ضعیف ترسازش با جناح های دیگر در قدرت در همین جمهوری و حفظ آن) ناگزیر دیده و وضع و سیر رویدادها جهت دیگری را پیش گیرد.
شرکت نکردن هر چه بیشتر در انتخابات یکی از مراکز ثقل مبارزه است
 با این اوصاف شرکت نکردن در انتخابات به یکی از مراکز مهم مبارزه ی توده ها با باند خامنه ای و جمهوری اسلامی تبدیل خواهد شد. نه تنها باید شرکت نکرد( و توده ها هم اکنون و با وجود اینکه در انتخابات گذشته نیز آنچنان شرکتی نکرده بودند و در تقابل با حکومت و تاکید بر شرکت نکردن هر چه بیشتر شعار می دهند «عدالتی ندیدیم ما دیگه رای نمی دیم!» و «ما دیگه رای نمی دیم از بس دروغ شنیدیم!») بلکه با تمام نیرو باید دست به افشاگری و مقابله با هر ترفندی از جانب باند خامنه ای و سازمان های اطلاعاتی و سپاه و بسیج برای تبدیل انتخابات پوشالی و نمایشی به «انتخاباتی با شرکت گسترده ی امت حزب الله» زد. شکست سختی که در این زمینه به این باند و کلا جمهوری اسلامی وارد خواهد شد شرایط را برای اتحاد بیشتر و عملی توده ها  فراهم خواهد کرد و به نوبه ی خود نه تنها به جنبش ها و مبارزات جاری کارگری و توده ای پیرامون مسائل و خواست های  اقتصادی دامن خواهد زد بلکه شرایط را برای اعتلایی نوین و امواج تازه ای از جنبش توده ای فراهم خواهد ساخت.
زنده باد مبارزه و جنبش علیه انتخابات پوشالی دو مجلس
مرگ بر باند خامنه ای و سران جنایتکار سپاه
مرگ بر جمهوری اسلامی
برقرار باد جمهوری دموکراتیک خلق به رهبری طبقه ی کارگر
گروه مائوئیستی راه سرخ 
ایران 
هشتم بهمن ماه 1402

         

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر