۱۳۹۶ دی ۲۲, جمعه

این از نتایج سحر است باش تا صبح دولتت بدمد!

این از نتایج سحر است باش تا صبح دولتت بدمد!


امواج خروشانی که آغازی چنین گسترده و توفانی داشت را به این زودیها پایانی نخواهد بود. این تازه آغاز راهی نوین در پیش پای توده های مردم ایران است. راهی به سوی اعتلاء و ارتقاء امر جنبش و انقلاب.
حکومت مستبد مذهبی، اکنون در یک بن بست بی پایان گرفتار شده است. دو راه اساسی در پیش دارد و هر کدام از این دو راه را در پیش بگیرد، باز نخواهد توانست مانع  بروز امواج نوین جنبش و اوج گیری دوباره آن گردد.
 راه نخست راه سرکوب است.
راه سرکوب
سرکوب کردن، شیوه اول و آخر و همیشگی حکومت دزدان و غارتگران روحانی و مکلا بوده است. این شیوه در تمامی برخوردهای نظام ارتجاع و استبداد مذهبی با جنبش توده ها و پیشروان آن بکار رفته است:
 سرکوب خلقهای ترکمن، کرد، عرب، ترک، کارگران، زنان، دانشجویان و... درهمان سالهای نخستین پس از انقلاب 57، کودتا علیه انقلاب توده ها و کشتار فرزندان مردم در خیابانها در سال 60، کشتار زندانیان سیاسی در سال 67، سرکوب جنبش های اسلام شهر، مشهد،  اراک و شیراز در سالهای نخستین دهه 70، قتلهای روشنفکران چپ و دمکرات و نیز رهبران احزاب ملی بوسیله وزارت اطلاعات در سال 76، 18 تیر و حمله به خوابگاه دانشجویان، به گلوله بستن و سرکوب کارگران در شهرخاتون آباد، کشتارهای سال 88  و... نمونه های برجسته  آن هستند.
اما کشتار و سرکوب از سوی حکومت  گندیده و متعفن  کنونی از یک سو و اعتلای مداوم جنبش، علیرغم برخی افت ها در آن از سوی دیگر، دوهمزاد یکدیگر بوده اند.  تاریخ دوران کنونی نشان داده که هر چقدر گستره و شدت سرکوب بیشتر بوده است، جنبش توده ها نه به سوی افت بیشتر، بلکه بسوی فشرده شدن نیروها و اعتلای انقلابی رانده شده است.
 کشتار و سرکوب ارتجاع  مذهبی را تا کنون  پایانی نبوده است؛ جنبش و خیزش  توده ها را نیز پایانی نبوده است؛ کشتار و سرکوب مستبدین شدیدتر شده، جنبش و مبارزه توده ها نیز شدیدتر شده و بسوی حل و فصل ریشه ای مسائل و اتخاذ شیوه های تهاجمی تر رانده شده است. سرکوب از جانب نظام مستبد و اعتلا مبارزه از جانب توده ها، اینها هستند قطب های کنونی تکامل مبارزه طبقاتی در ایران.
اکنون نیز جلادان و جانیان حکومت کنونی ممکن است  دست به سرکوب و کشتار زنند، اما توده ها هشیارند و مهاجم، و  رفتارهای زورگویانه، ستمگرانه و سرکوب گرانه حکومت را بر نمی تابند؛ و نیز به هیچ وجه در مقابل دستگیری ها وکشتارهای نوین بی تفاوت نیستند و با گردهمایی در جلوی زندانها حکومت را در تنگنا گذاشته و میگذارند. چنانچه حکومت بخواهد به شیوه های گوناگون مانند  دستگیر شدگان«از اعتیاد مرده اند» و یا«خودکشی کرده اند» کار سرکوب و کشتار خود را دنبال کند، توفانی نوین از تهاجمات جنبش توده ها، وی را آماج حملات  خود قرار  خواهد داد.
 در یک کلام هر چه گستره و شدت سرکوب کنونی بیشتر باشد، امواج بعدی جنبش که زود یا دیر فرا خواهند رسید، با کیفیت بالاتر و کمیت بازهم گسترده تری، غرشی هولناک تر خواهند داشت. این امواج خبر نمیکنند. بلکه یکی پس از دیگری فرا میرسند و همچون پتک بر سر روحانیون و مکلاهای حکومت استبداد کنونی و  پاسداران جیره خوار آن فرود میایند. تردید نباید داشت که اگر اینبار حرکتی کوچک، آغاز گر حرکتی بزرگ بود، در آینده حرکاتی بزرگ و پتک وار( همچون قیام تبریز در سال 56 )آغاز گر حرکاتی غیر قابل پیش بینی، اما با دامنه بسا گسترده تر ، شدیدتر و تهاجمی تر خواهد بود.
راه دوم، راه عقب نشینی است.
راه عقب نشینی
راه دوم، عقب نشینی است. اما حکومت یکپارچه نیست که  متحد و منظم عقب نشینی کند. هر بخش آن سازی میزند. دولت روحانی یک ساز میزند و جناح خامنه ای سازی دیگر.
دولت روحانی ظاهرا باید برنامه ای دو سویه را پیش برد. از یکسو و علیرغم جنبش توده ها میخواهد برنامه های تعدیل و بودجه خود را دنبال کند و بواسطه جنبش کوتاه نیاید. این را بخشی از جریانها  و کسانی که کمابیش وی را پشتیبانی کرده و میکنند (از جمله نمایندگان مجلس )از وی میخواهند. مثلا از وی خواسته اند تغییرات زیادی در افزایش قیمت بنزین و یا مثلا عوارض خروج از کشور ندهد. و از سوی دیگر از وی میخواهند که فشارها را روی بنیادها و موسسات زیر کنترل خامنه ای مانند آستان قدس رضوی و غیره برای مالیات زیاد کند. داد و فریاد اخیر روحانی را بر سر آستان قدس رضوی، که ظاهر«لانه توطئه و برنامه ریزی» علیه جناح روحانی است، باید بر این مبنا ارزیابی کرد و بر این سیاق که «به در میگویند تا دیوار بشنود».  بنابراین محتوی اصلی عقب نشینی دولت روحانی در مقابل جنبش توده ها، فشار به جناح خامنه ای است که در مرکز ثقل حملات مبارزات توده ها قرار داشته و دارد. آنچه روحانی میخواهد این است که  از فرصت بدست آمده و «آتش بس» کنونی میان جنبش توده ها و کل حکومت استفاده کند و تقابل میان جناح خود و جناح خامنه ای را پیش ببرد، که اکنون در جدال با روحانی نمیتواند براحتی آن شیوه تهاجمی ای را که پس از انتخابات ریاست جمهوری در پیش گرفت و باصطلاح با توپ پر وارد میدان مبارزه شد، در پیش گیرد و وارد این میدان شود.
از سوی دیگر ما جناح از هم پاشیده خامنه ای را داریم. با توجه به این که سر نخ تمامی ارگانهای قضایی و مسلح در دست این جناح است، بخش عمده رویارویی با جنبش از سوی این جناح دنبال شده و میشود. این جناح نیز برنامه ای دو سویه دارد. از یکسو سرکوب جنبش را دنبال کند و آنرا به عقب براند؛ که تا کنون شکلهای سرکوب این جنبش و به پس راندن آن، بستن آن به نیروهای بیگانه آمریکایی ، اسرائیلی، عربستانی و صدامی- عراقی، دستگیریهای گسترده، شکنجه و کشتار و زندان و پرونده دار کردن دستگیر شدگان بوده است؛ و احتمالا، جناح خامنه ای تلاش خواهد کرد تا بجز این اشکال، که در گذشته نیز وجود داشته است، از شیوه های نوینی برای سرکوب جنبش استفاده کنند.
برنامه دیگر این جناح و به اصطلاح شکل عقب نشینی آنها، فشار وارد کردن به دولت روحانی است. آنها این بار «دایه عزیزتر از مادر» شده و شروع کرده اند به «اشک تمساح ریختن» برای توده ها و اینکه برنامه های دولت روحانی مسبب اصلی فقر و فلاکت و وضع رنجبار کنونی توده هاست. برخی از آنها تا آنجا پیش رفته اند که کل این جنبش را«توطئه ای» از جانب جناح روحانی نیز بدانند. از نظر اینان گویا روحانی با تدوین سیاستهای نوین اقتصادی، برنامه فشار روی توده ها را دنبال کرده تا زیر پای جناح خامنه ای را خالی نموده و توده ها را علیه وی و جناحش برانگیزد!
شکی نیست که جنبش انقلابی کنونی خوشایند هیچیک از جناح های حاکم نیست و هر دو جناح (و اکثریت باتفاق اصلاح طلبان حکومتی به همراه آنها) مایل به تداوم آن نیستند و در سرکوب این جنبش به درجات کم یا زیاد، مستقیم یا غیر مستقیم نقش خواهند داشت و یا بعهده خواهند گرفت. حتی هیج بعید نیست که برخی از اصلاح طلبان یادگذشته هایشان بیفتند و در سرکوب جنبش نقشهای فعالتری به عهده گیرند. اما در این هم تردیدی نیست که خود این جنبش و بویژه تداوم آن، که خواه ناخواه در اشکال نوینی جریان پیدا خواهد کرد، تضادهای میان آنها را، که با سازشهایی که میان روحانی و خامنه ای( و عقب نشینی های روحانی) صورت گرفت ظاهرا میرفت تا اندکی آرام گیرد، شدت بخشیده و به اشکال و مراحل نوینی وارد خواهد کرد.

جمعی از مائوئیستهای ایران
بیست وسوم دی ماه 96         

           

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر