در تاریخ 13 دسامبر دو فرد مسلح به جمعی از یهودیان که برای مراسم آغاز عید یهودی حنوکا در در محلی ساحلی در سیدنی استرالیا گرد آمده بودند شلیک کردند و طبق آخرین اخبار 16 نفر را از مرد و زن و کودک کشتند و 27 نفر را نیز زخمی کردند.
آنچه که تا کنون دولت استرالیا اعلام کرده این است که در گذشته نشانه هایی از ارتباط یکی از این دو فرد( پسر جوان) که پدر و پسر هستند با داعش دریافت کرده است اما سپس جوان را بی خطر تشخیص داده است. با توجه به این که اعلام وابستگی های گروهی در مواردی این چنین در دست دولت هاست و گاه در اعلام این وابستگی ها بر مبنای این که سیاست دولت های حاکم چه باشد ممکن است حقایق دنبال نشود این روشن نیست که آیا واقعا به این گروه تعلق داشته اند و یا جزو گروه های دیگری بوده اند. با این حال ما تحلیل خود را بر مبنای این که این افراد متعلق به گروه هایی همچون داعش بوده اند پیش می بریم.
روش دشمن روش
خلق نیست!
روش مرتجعین روش
خلق انقلابی نیست
کشتار مردمی بی دفاع به هر دلیل نژادی و ملی و
قومی و مذهبی محکوم است
این عمل که گروهی مسلح به مردمی که غیر نظامی هستند و برای
آیینی گرد آمده اند حمله کنند و آنها را که در میان شان زنان و کودکان نیز وجود
دارند به رگبار ببندند محکوم است و در عرف عملیات سیاسی – نظامی مبارزه جویانه ی جایی
ندارد. هیچ گروه انقلابی و مترقی مسلحی به خود اجازه نمی دهد و نباید اجازه دهد که
دست به چنین روش هایی برای مبارزه با دشمن خویش حتی اگر این دشمن فاشیستی ترین
دشمن نیز باشد بزند. روش دشمن خلق های ستمدیده روش خلق های ستمدیده نیست. کشتار و
نسل کشی دولت صهیونیستی و جنایتکار اسرائیل در غزه مجوزی برای یهودی کشی و
غیرنظامی کشی به دست هیج حزب و سازمانی انقلابی و مترقی ای نمی دهد.
جدا از این ما این را عمکردی می دانیم که موجب می شود دولت
صهیونیستی اسرائیل که به دلیل کشتارها و نسل کشی اش در غزه مورد نفرت تمامی
کارگران و کشاورزان و توده های ستمدیده ی جهان قرار گرفته است، «مظلوم نمایی» کند
و از وضعی که در آن گیر کرده در آورد.
دولت صهیونیستی
و جنایتکار اسرائیل یکی از مسئولین اصلی این وضعیت است
این که عملیات نظامی مزبور متوجه یهودیان بوده است و آنها را
قربانی کرده است ما را با مساله دولت صهیونیستی اسرائیل و عملیات هفتاد ساله ی آن
علیه فلسطینی ها و به ویژه دو ساله ی اخیر آن علیه مردم غزه روبرو می کند.
حقیقت این است که دولت صهیونیستی و جنایتکار اسرائیل با سیاست
نسل کشی خود در غزه و کشتن نزدیک به هفتاد هزار فلسطینی از مرد و زن و جوان و
کودک، کینه و خشم توده های فلسطینی- و نه تنها توده های فلسطینی بلکه تمامی خلق
های جهان - را علیه خود بر انگیخته است. و روشن است که این اقدامات عکس آن یعنی
تمایل به انتقام گیری را که گاه می تواند کور باشد در میان خواه فلسطینی ها و خواه
مردم عرب و یا دیگر نژادها و ملت ها و قوم ها بر انگیخته است.
در واقع، مقصر اصلی حمله به یهودیان غیرنظامی در درجه ی نخست
و بیش از همه دولت صهیونیستی و جنایتکار اسرائیل است که جدا از غصب هفتاد ساله ی
سرزمین فلسطینیان همواره دست به کشتارهای فجیع جمعی زده و بسیاری از فلسطینیان را
کشته است و با این چنین کشتارهایی نفرت و کینه و خشم بی پایانی را متوجه خود کرده
است. روشن است که تمایل این خشم و کینه چنان است که صورت عملی به خود بگیرد و زمانی
که این صورت عملی گرفتن از جانب احزاب و سازمان های سیاسی ای که به جهان بینی های
انقلابی و مترقی مسلح باشند نباشد و از جانب احزاب و گروه های با جهان بینی های
ارتجاعی باشد، ممکن است که مواردی این چنین پیش آید. زمانی که این چنین گروه هایی نتوانند
این حس تلافی کردن را به روی نظامیان عملی کنند به روی غیرنظامیان عملی خواهند کرد.
اگر گروه داعش مسئول این اقدام باشد توضیح آن در چارچوب هایی این چنین ممکن است.
گروه های مذهبی
ارتجاعی به وسیله ی امپریالیسم آمریکا و امپریالیست های اروپای غربی
پر و بال گرفتند
گروه های مذهبی ارتجاعی مانند داعش و القاعده و طالبان بی
آنکه بخواهیم زمینه های تاریخی و اجتماعی و نژادی و قومی و مذهبی و نیز شرایط ویژه
ی منطقه ای شکل گیری و بروز و برآمد آنها را از چشم دور بداریم، به وسیله ی
امپریالیست های غربی و مرتجعین پر و بال گرفتند. همین اواخر بود که امپریالیسم
آمریکا گروهی از داعشی های پیشین را در سوریه به رهبری این کشور رساند و دولت به
آنها سپرد.
این گروه ها بخشا به این دلیل از جانب امپریالیست های
آمریکایی و اروپایی و همچنین دولت صهیونیستی اسرائیل علم شدند تا نیرویی در مقابل
احزاب و سازمان ها و گروه های کمونیستی و دموکرات های انقلابی و مترقی باشند و
گروه های اخیر را از دور خارج کرده و جای آنها را چنین گروه های ظاهرا مخالف غرب
بگیرند.
در نتیجه این امر از
یک سو کنار آمدن با گروه های خودساخته ی مرتجع قرون وسطایی آسان تر از گروه های
کمونیستی و دموکرات انقلابی و مترقی بود و از سوی دیگر این گروه ها برخلاف گروه
های مورد اشاره نه تنها مشوق و
سازماندهنده ی هیچ جنبش و شورش انقلابی توده ای علیه ارتجاع منطقه و امپریالیست ها
نمی گردیدند بلکه خود به سرکوبگر این جنبش ها و انقلاب ها دست می زدند و از سوی
سوم کنترل آنها ساده تر و راحت تر بود و بالاخره با خطایی از جانب شان می شد افکار
عمومی را علیه آنها ایجاد و سازمان داد( چنان که در مورد داعش در سوریه صورت گرفت)
و به این ترتیب در چنین شرایطی هم می شد آنها را منزوی و محدود کرد و هم شرایط را
برای مداخله در امور کشورهای دیگر- در این جا زیر سلطه ی خاورمیانه - منطبق با میل
امپریالیست ها فراهم کرد.
به این ترتیب مسئول مستقیم و اصلی این گونه حملات وحشیانه به
غیرنظامیان در سیدنی و پیش از این در جا به جای اروپا خود امپریالیسم آمریکا و
امپریالیست های اروپای غربی و در درجه ی دوم دولت صهیونیستی اسرائیل می باشند. این
آنها هستند که این گروه ها را تجهیز و سازماندهی و بزرگ کردند بی آنکه لزوما تمامی
تغییرات درونی آنها و اقداماتی که ممکن است در صورت تغییرات درونی و استراتژی های
آنها صورت گیرد پیش بینی کرده باشند. در واقع آنها مردمان عادی کشورهای خویش و در
اینجا استرالیا را قربانی مطامع و پروژه های امپریالیستی خویش کردند. به این ترتیب
انگشت اتهام در چنین مواردی در درجه ی نخست متوجه امپریالیست های غربی و دولت
صهیونیستی اسرائیل و دولت های عرب مرتجع و مزدور غرب در منطقه است.
اگر دست حکومت
ولایت فقیه در کار باشد!
شک و ظن به خامنه ای و شرکای پاسدار، جدا از سیاست های
امپریالیستی که انگشت اتهام را بر مبنای سیاست های جهانی و منطقه ای شان می چرخانند
و به آنکه می خواهند ادب و مطیع اش کنند نشانه می روند، از این روست که انها نه
مخالف صهیونیسم بلکه مخالف یهود و یهودیت هستند و از این بدتر هیچ اندیشه و دین و
مذهبی را حتی در اسلام (سنی ها را) نمی توانند تحمل کنند. اگر واقعا در این کشتار
خامنه ای و شرکای پاسدار( سپاه قدس) نقشی داشته باشند( چنانکه در مواردی در گذشته
نقش داشته اند و آخرین آن جریان تجار اسرائیلی در ترکیه بوده است که شکست خورد)،
این جز خیانتی دیگر از جانب این باندها به خلق ستمدیده ی و منافع ملی ایران نخواهد
بود. به ویژه این که چنین اقدامی با توجه به شرایط کنونی امکان ضربات تازه ای را
از جانب امپریالیست ها و دولت صهیونیستی اسرائیل متوجه ایران خواهد کرد و از چنین
ضرباتی توده ها هستند که بیشترین آُسیب را می بینند.
کارگران و کشاورزان و
تمامی توده های ستمدیده ی ایران پشتیبان خلق فلسطین هستند و از دولت صهیونیستی و جنایتکار
اسرائیل نفرت عمیق دارند. در این تردیدی نیست علیرغم این که در دوران کنونی به سبب
سیاست ها و اقدامات جانیان حاکم در تجهیز نیابتی هایش در منطقه حداقل در میان بخش
هایی از توده ها مه ی آن را در بر گرفته باشد؛
اما آنها ضد یهودی و ضد قوم یهود نیستند و نیز به هیچ وجه چنین اشکالی از پاسخ به
جنایات اسرائیل در غزه را درست نمی دانند. سال ها گروه های پیشرو از کمونیست و
دموکرات گرفته تا لیبرال فلسطینی علیه دولت مرتجع اسرائیل مبارزه کردند و خلق
ایران هیچ گاه نه تنها مخالف مبارزات آنان نبودند بلکه همواره در ذهن و قلب خویش
خود را پشتیبان آنها می دانستند. اما چنین اقداماتی در قاموس خلق ها و مردم
ستمدیده و رنج کشیده نیست. از این رو اگر این درست در بیاید- نباید از خشنودی
روزنامه های دولتی از این کشتار این نتیجه را گرفت که پس کار حکومت است - که خامنه ای و سران پاسدار نقشی در این اقدام
جنایتکاران و کثیف داشته اند خلق ایران پیشاپیش آن را محکوم می کند. کارگران و
کشاورزان و توده های زحمتکش و ستمدیده خود دهه هاست که با این حکومت مبارزه می
کنند و دیر یا زود آن را سرنگون کرده و به بساط اش پایان خواهند داد.
گروه مائوئیستی راه سرخ
ایران
24 آذر ماه 1404
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر