۱۴۰۲ دی ۹, شنبه

اعتصاب کارگران فولاد اهواز و وضعیت عمومی جنبش پرولتاریای صنعتی ایران(1)

 
اعتصاب کارگران فولاد اهواز
و وضعیت عمومی جنبش پرولتاریای صنعتی ایران(1)*
 
اعتصاب کارگران گروه ملی صنعتی فولاد اهواز اکنون وارد دومین هفته ی گردیده است. این اعتصاب نخست در اعتراض به مدیرعامل شرکت در جلوگیری از ورود بیست و یک نفر از کارگران پیشرو فولاد که مورد غضب رئیس کارخانه و نیروهای امنیتی استان قرار گرفته بودند صورت گرفت. کارگران درهای شرکت را بسته و در خیابان به سوی میدان بقایی شهر راهپیمایی کردند.
خواست کارگران فولاد در آخرین بیانیه هاشان عبارتند از:
رفع ممنوعیت ورود به شرکت کارگران تعلیق شده و بازگشت به کار کارگران اخراج شده قبلی.
همسان‌سازی دستمزد ها برابر دریافتی کارگران شرکت های فولادی همجوار.
اجرای کامل و فوری طبقه‌بندی مشاغل.
قراردادی شدن کلیه کارگران شفق.
برکناری مدیرعامل فاسد و خلع مالکیت از بانک ملی.
مشارکت کارگران در امر مدیریت شرکتی که متعلق به خود کارگران است.
شعارهای کارگران
شعارهای کارگران علیه بانک ملی و تورم و گرانی و مستقر کردن نیروهای انتظامی در کارخانه و همچنین اقدامات آتی کارگران درصورت عدم پاسخگویی به خواست هاشان بوده است:
« بانک ملی حیا کن، گروه ملی را رها کن!»
«سفره ما خالیه، ظلم و ستم کافیه»،
«مشکل ما حل نشه، اهواز قیامت میشه»
«نه تهدید نه زندان، دیگر اثر ندارد.»
«ما کارگران فولاد، علیه ظلم و بیداد، می جنگیم می جنگیم»
 «درود بر کارگر، مرگ بر ستمگر»
در کنار شعارها در بیانیه های کارگران عبارات زیر به چشم می خورد:
 «پنجه‌ی استثمار بر گلوی کارگران که تنگ شود، 
نه تقلا و دست و پا زدن که مبارزه آغاز می‌شود»
«گفته بودیم می آییم
این آغاز راه است»
و
 تازه آغاز راهیم؛»
نبردی دشوار که وسوسه تسلیم در آن راه ندارد.«
جایگاه اعتصاب کنونی
اعتصاب کنونی از یک سو در ادامه ی مبارزات کارگران این کارخانه در دهه ی گذشته قرار دارد و از سوی دیگر در چارچوب مبارزات یک سال و اندی اخیر و خیزش دموکراتیک« زن زندگی آزادی» جای می گیرد که خواست آزادی و دموکراسی(برای کارگران جدا از خواست های عام همچون آزادی بیان و آزادی احزاب و ... به ویژه حق اعتصاب و حق تشکل مستقل سندیکایی) خواست اساسی آن بوده و هست و از سوی سوم واکنشی است نسبت به وضعیت اقتصادی کنونی کارگران و روز به روز فقیرتر شدن آن ها.
برخورد حکومت
طبق معمول سرکوب  وجه عمده ی شیوه ی برخورد حکومت به مبارزات کارگران است. حکومت اکنون دست نظامیان پاسدار است و اینها نیز اساسا جز نشان دادن نیروی نظامی و اسلحه و تهدید کارگران راه دیگری برای رویارویی با کارگران ندارند. همچون دوره های گذشته و همچون مورد کارگران ذوب آهن اصفهان و نیشکر هفت تپه و...، نیروهای انتظامی به محل کارخانه لشکر کشی کردند تا شاید بتوانند مبارزات را خاموش گردانند اما واکنش و شعارهای کارگران نشان از عزم جزم کارگران داشته است:
«نه تهدید نه زندان، دیگر اثر ندارد.»
جدا از استقرار نیروهای نظامی در کارخانه و تهدید کارگران اعتصابی، رویارویی حکومت با مبارزات اقتصادی کارگران در مجموع به وسیله ی تعلیق و اخراج و بازداشت و شکنجه و شلاق و صدوراحکام زندان برای مدتی دراز برای کارگران پیشرو صورت گرفته است و می گیرد.
در کنار سرکوب شیوه ی بازی با خواست های کارگران و سردواندن کارگران و به گفته ی کارگران «زمان خریدن» قرار دارد. روشن است که اگر کارگران به روی خواست های خود بایستند و اعتصاب را ادامه داده و نیز اشکال دیگری از مبارزه را نیز که در کنار آن در پیش گرفته اند( همچون راهپیمایی در شهر) ادامه دهند امکان عقب نشینی نسبی حکومت وجود دارد. به ویژه اکنون که ترس و وحشت از هر جنبده و جنبشی تمام ارکان حکومت را گرفته آن را می لرزاند و پاهایش را سست می کند.   
از سوی دیگر اعتصاب و مبارزه در رشته ی فولاد( پیش از آن مبارزات کارگران ذوب آهن اصفهان) کمابیش همچون مبارزات پیش از آن در این رشته و کارخانه و دیگر کارخانه ها در شکل مبارزه صنفی- اقتصادی جریان دارد. و احتمال دارد که چنانچه حکومت، جدای از سرکوب که در هر حال و تا زمانی که این حکومت بر سرکار است شیوه ی اصلی حکومت بوده و خواهدبود، گامی به عقب بردارد، اعتصاب کارگران پایان یابد.
عقب نشینی های تاکتیکی مستبدین حاکم
حکومت اسلامی در کل نمی خواهد در مقابل هیچ جنبش و مبارزه ای از جانب توده ها عقب نشینی کند و در مورد مشخص اعتصاب کنونی کارگران فولاد هم کوچک ترین امتیازی به کارگران بدهد. روشن است که اگر حکومت  گامی هم به عقب بردارد این گام تاکتیکی است و به محض این که خطر از سر وی گذشت دوباره نه یک گام بلکه چندین گام و تا انجا که بتواند پیش خواهد آمد و کارگران را به وضعیتی بدتر از آنچه اکنون دارند دچار خواهد کرد.
نگاهی به تمامی مبارزات گذشته کارگری در ایران از خود کارگران فولاد اهواز و ذوب آهن گرفته تا کارگران شرکت اتوبوسرانی تهران و حومه، نیشکر هفت تپه و کارگران پیمانی صنعت نفت و نیز هپکو و آذرآب اراک نشان می دهد که گر چه این اعتصابات و مبارزات موجب شده که حکومت نتواند آن گونه که می خواست برنامه ها و نقشه های خود را پیش برد و در این برنامه ها ایجاد خلل کرد اما حکومت از راه های دیگر به ویژه از راه تحمیل نتایج بحران کنونی اقتصادی و نیز تورم و گرانی توانسته سیاست های خود را پیش برد و وضع معیشت کارگران را به اعلا درجه پایین بکشاند به صورتی که شرایط اقتصادی کارگران ماهر و در رشته های صنعتی بسیار فلاکت بارتر از دو دهه ی پیش است.
از این رو پیروزی در مبارزات اقتصادی گر چه در شرایط تکامل «آرام» و ثبات نسبی شرایط برای کارگران پیروزی است و موجب بهبودی اوضاع معیشت کارگران می شود اما در شرایط غیرعادی تکامل یعنی شرایط «ناآرام» و تند و جنبش خیز( و اکنون وضع ایران چنین است و حکومت علیرغم سرکوب ها از فردای خود مطمئن نیست) و در عین حال به دلیل وجود حکومتی خودپرست و فاسد و جنایتکار که از یک سو توده ها را جز مشتی گوسفند دنباله رو تصور نمی کند و از سوی دیگر درهرگونه عقب نشینی مرگ نهایی اش را می بیند، به ویژه در شرایطی که خواست های سیاسی مستقل و مبارزه ی سیاسی ای از جانب کارگران وجود ندارد، پیروزی چشمگیری به شمار نمی آید؛ زیرا بسنده کردن به آنچه به دست آمده(اگر به دست آید)یا کفایت برای تکامل مبارزه را نمی دهد و باید با گام های دیگری و رو به پیش ارتقا یابد و یا از جانب حکومت به سرعت و از راه ها و در زمینه های دیگر و با پیش بردن سیاست های دیگری از کارگران گرفته می شود و آنها به موقعیت و وضعیتی بدتر می افتند.(1)
پرولتاریای تولیدی - صنعتی ایران
این اعتصاب و پیش از آن اعتصاب کارگران ذوب آهن و مبارزات کارگران پیمانی و رسمی نفت نقطه های اوج نوین مبارزات اقتصادی کارگری در رشته های تولید صنعتی است؛ یعنی به واقع تحرک نوینی از جانب بخش های پیشروی کارگران تولیدی- صنعتی ایران که پیشروترین بخش طبقه ی کارگر ایران می باشند به شمار می آید. چنانچه این بخش که می تواند بقیه ی بخش های طبقه ی کارگر را به دنبال خود بکشد و رهبری کند، به ویژه در مراکز اصلی صنعتی کشور یعنی خوزستان، تهران و بوشهر و بندرعباس و اصفهان و تبریز و اراک و ... به حرکت در آید نیرو و توان بزرگ و ویران کننده ای را که در طبقه ی کارگر ایران در مقابله با نظام استبداد دینی حاکم نهفته است بر تمامی طبقات خلق ایران آشکار کرده و به این ترتیب شرایط را برای رهبری این طبقه بر مبارزات خلق آماده خواهد کرد.
جایگاه اعتصابات اقتصادی در مبارزات انقلابی - دموکراتیک
نکته اساسی در مورد مبارزات کارگران عقب بودن مبارزات آنها است از شرایط کنونی مبارزات سیاسی انقلابی - دموکراتیک  در ایران که هدف اساسی آن سرنگونی حکومت است و یا حتی مبارزات اصلاح طلبانه ی سیاسی که در چارچوب حکومت اما برای به دست آوردن آزادی های سیاسی و اجتماعی است.
در مورد مبارزات سیاسی انقلابی دموکراتیک در ایران می توان گفت که در خلال جنبش دموکراتیک زن زندگی آزادی( ژن، ژیان، ئازادی) در یکسال و اندی گذشته و همچنین حال حاضر که عمدتا به وسیله ی زنان و جوانان پیش رفته خواست اساسی آزادی و دموکراسی بوده و مستقیما علیه حکومت ولایت فقیه و استبداد دینی حاکم طرح شده است. سرکوب این مبارزات به وسیله ی حکومت با زوراسلحه و کشتار و چشم کور کردن و تجاوز و«خودکشی»گردانی و غیره بوده است. این مبارزات که تا همین حدش هم ویران کننده بوده و استحکام هسته ی سخت قدرت را در حکومت، متزلزل و در بسیاری موارد دست به عصا کرده است تا حد خواست سرنگونی پیش رفته و با توجه به شرایط موجود اقتصادی و سیاسی و فرهنگی قطعا در موج های پس از این خود بیشتر پیش خواهد رفت.
در مقابل، مبارزات اقتصادی کارگران در حالی که در زمینه ی این خیزش بزرگ حرکت می کند( کافی است با وضعیت همین مبارزات پیش ازاین خیزش مقایسه شود) تا کنون از حد خواست های اقتصادی قدمی به پیش برنداشته است و جهشی به سوی خواست های سیاسی و مبارزه ی عملی برای آنها نکرده است.
این مساله ای است که می توان به بررسی بیشتر آن پرداخت.   
 هرمز دامان
نیمه ی نخست دی ماه 1402
*این مقاله در دو بخش تنظیم شده است.
یادداشت
1-  در مورد خیزش «زن زندگی آزادی»عقب نشینی به حکومت تحمیل شد. در واقع این تنها جنبش توده ای نیست که در برخی زمینه ها عقب نشینی کرده و در بخشی پیش رفته است، حکومت نیز در حالی که در برخی بخش ها پیش آمده در بخش های دیگر مجبور به عقب نشینی شده و گر چه حاضر نبوده و نیست اعلام کند عملا به آن تن داده است. برای نمونه گسترده شدن بی حجابی که به هیچ وجه قابل مقایسه با وضع پیش از«خیزش زن زندگی» آزادی نیست.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر