۱۴۰۱ تیر ۲۲, چهارشنبه

خامنه ای و پاسداران اش آب در هاون می کوبند!

 
خامنه ای و پاسداران اش آب در هاون می کوبند!
 
طی هفته های اخیر تهاجم خامنه ای و پاسداران اش به جنبش توده ها شدت گرفته است. نخست، هدف این تهاجم پیشروان و فعالین جنبش های کارگری و فرهنگیان بودند و اکنون به پیشروان جنبش های دیگر، هنرمندان فعال و مبارز( همچون محمد رسول اف و مصطفی آل احمد و  جعفر پناهی) و همچنین مادرانی که فرزندان شان در جنبش های توده ای جان باختند گسترش یافته است. همراه با این تهاجم، یک سلسله یورش ها زیر نام «مبارزه با بد حجابی» به دختران و زنان صورت گرفته و می گیرد که با خشونت های وحشیانه ی کم سابقه ای توام است.   
این موج سرکوب از زمانی آغاز شد که جنبش توده ها پس از حذف ترجیحی و گران شدن نان و مواد غذایی با مخالفت های آشکار نظری و عملی اوج گرفت و به شکل های گوناگون تداوم یافت.
جدا از این شدت بخشیدن به تهاجم و سرکوب، دولت رئیسی ادعا کرد که مردم پس از واریز شدن پرداختی ها برای دو ماه و جبران افزایش قیمت ها و همچنین آگاهی از کوپنی شدن کالاها پس از دو ماه، سیاست های دولت اش را پذیرفته اند و با آنها همراهی نشان می دهند.
اما پرسش این است که اگر نظام فکر می کند که هم این پرداختی برای دو ماه و هم  کوپنی شدن کالاها توده های مردم را «آرام» و آنها را مجاب کرده که دست از مخالفت و اعتراض باز دارند و با دولت وی همراهی نشان دهند، پس چه نیازی به  شدت بخشیدن به تهاجم و سرکوب توده ها داشت؟
 حقیقت این است که حذف ارز ترجیحی و گران شدن نان تازه نخستین گام از یک سلسله گام هایی است که قرار است برداشته شود تا بار سنگین بودجه بر دوش توده های مردم بیفتد و در عین حال منابع درآمدزایی برای دولت به وجود آید. در پی گرانی نان و دیگر نیازهای ضروری مردم قرار است گران شدن بنزین صورت گیرد و روشن است که در پی گران شدن بنزین دوباره همه ی اجناس گران خواهد شد و این چرخه ای است که بنا به دلایل گوناگون و به ویژه ناتوانی نظام در تامین توازن میان درآمد و مخارج و صادرات و واردات متوقف نخواهد شد.
از این رو خامنه ای و پاسداران اش با این تهاجم می خواهند با یک تیر دو نشان را بزنند: از یک سو «توری» را بر جنبش انداخته و«ماهی های بزرگ» آن را بگیرند و جنبشی را که پس از جریان سقوط ساختمان متروپل در آبادان برخی تغییرات کیفی از خود نشان  داد، به موقعیت ضعف برانند و از سوی دیگر  شرایط تحمیل قدرت و موقعیت خود را به توده ها آماده کرده و در نتیجه در صورت افزایش قیمت ها در دو و سه ماه آینده، پیشاپیش جلوی هر گونه تحرک و اوج گیری دوباره ی جنبش توده ها را مانع گردند.
در واقع در پی احساس همین تغییرات تازه در گستره و عمق جنبش و سرایت آن به طبقات میانی و بازاریان بود که خامنه ای در هفت تیر امسال گفت «خدای سال شصت همان خدای امسال است»! نظری که پیام اش شدت بخشیدن به شدت بخشیدن به تهاجم همیشگی آنها به جنبش توده ها بود. خامنه ای از آخوندهای تبلیغات چی نمازهای جمعه و نیروهای پاسدار و اطلاعاتی اش می خواست با یورش همه جانبه ی خود آن فضا و نتایج آن را دوباره تکرار کنند و حکومت اش را از لبه ی پرتگاهی که در آن قرار گرفته دور کنند.
 اما در سال شصت چه روی داد و چرا آن چه رویدادها و آن یکه تازی های جمهوری اسلامی نمی تواند تکرار شود؟
خامنه ای خمینی نیست!
شرایط حاکم بر جمهوری اسلامی شرایط آن سال ها نیست!
و مهم تر از همه مردم آن مردم نیستند!  
خامنه ای خمینی نیست
آن زمان سه سال از انقلاب می گذشت و خمینی نه تنها در آن هنگام بلکه در سال های جنگ و نیز تا زمان مرگ خود هنوز در میان بخش هایی از توده هایی که انقلاب کرده بودند نفوذ داشت. نفوذی که به ویژه و پس از مرگ اش و در پی خیزش های پی درپی در دهه ی هفتاد کم رنگ شد و به مرور به نفرتی عمیق تبدیل گردید.
و اما خامنه ای نه تنها هیچ زمانی و حتی برای مدتی کوتاه نفوذی آن چنانی در میان توده ها نداشت بلکه اکنون نفرتی که توده ها از او دارند بسیار بیشتر از نفرتی است که از خمینی پیدا کرده اند.
 افزون بر این حکومت وی هر چند از نظر صورت ظاهر یک دست شده است اما این به قیمت تار و مار کردن و حذف تمامی جناح های طبقه و باندهای رقیبی به دست آمده که در آن زمان دست در دست یکدیگر به سرکوب سازمان های سیاسی چپ و دموکرات دست زده بودند. در نتیجه باند خامنه ای برخلاف خمینی که نقطه ی اتصال جناح ها و باندهای حاکم بود، در میان جناح حاکم اصول گرایان نیز در شرایطی قرار گرفته که رو به اقلیت می رود و نه تنها بخش هایی از این باند در سپاه و ارگان های اطلاعاتی به جان هم افتاده اند بلکه بسیاری در جناح خودش نیز از جاه طلبی ها و انحصار طلبی های وی و خانواده و فامیل اش به تنگ آمده اند و به اشکال گوناگون دست به افشای فساد باندهایی که قدرت را در دست دارند می زنند.
شرایط حاکم بر جمهوری اسلامی شرایط آن سال ها نیست
جمهوری اسلامی در آن زمان توانست به اتکای نفوذ خمینی در بخشی از توده ها و یک هیئت حاکمه ی نسبتا یکدست و نیز شرایطی که جنگ پدید آورده بود و پشتیبانی امپریالیست ها، سرکوب سازمان یافته و خشن سازمان های سیاسی مبارز کمونیستی و دموکرات را آغاز کند و آن را تا سال 67 تداوم بخشد. در این دوران در حالی که حکومت خمینی و سازمان های اطلاعاتی و کمیته ها و پاسداران اش مشغول سرکوب خشن سازمان های سیاسی بودند، جنبش توده هایی که انقلاب کرده بودند در رکود به سر می برد. در تمامی این دهه جز تداوم جنبش در کردستان و نیز چند تک اعتصاب و حرکت در بقیه ی ایران مبارزه ی دیگری رخ نداد. نخستین حرکت های توده ای در آغاز دهه ی هفتاد و با جریان های اسلام شهر و کوی طلاب مشهد شکل گرفت.  
اما اکنون نه خمینی ای هست و نه آن جریان های مذهبی ای که متحد شده و تمامی ارگان ها را اشغال کردند قدرت را در دست دارند و نه جنگی در کار است که توده ها را مشغول آن گردانند و نه آن همه سازمان سیاسی چپ و دموکرات و غیره که خامنه ای سران و کادرها و اعضایشان را به زندان و جوخه های اعدام بسپرد و یا ترور کند و با سرکوب آنها، توده ها را به سکوت کشاند و موقعیت خود را مستحکم کند.
مردم آن مردم نیستند
 و اما مردم نیز آن مردم نیستند. در آن زمان بخش های مهمی از توده های مردم نسبت به این حاکمان توهم داشتند و از همین رو هم خمینی و باندهای پیرامون اش توانستند جنگ را هفت سال ادامه دهند و بسیاری از کارگران و کشاورزان و فرزندان شان را به جبهه کشانند و در عین حال سازمان های انقلابی را به خونین ترین شکل خود سرکوب کنند.
اما اکنون مردم از طبقات گوناگون و از پیر و جوان و زن و مرد تمامی اعمال این حکومت را دیده و سیاست های مستبدانه ی اقتصادی و سیاسی و فرهنگی  اش را بر گرده ی خود احساس کرده اند و حال توده ای که هنوز نسبت به این حکام توهمی داشته باشد اگر هم وجود داشته باشد به کمترین میزان خود رسیده است.
در واقع در شرایط فعلی خامنه ای و پاسداران اش با سازمان های توده ای خود طبقات مردم روبرو هستند و همچنین با پیشروان و مبارزانی که این جنبش توده ای هر روز و به شکل های گوناگون بیرون می دهد.
به این ترتیب آنچه خامنه ای آرزوی آن را دارد یعنی شرایطی مانند سال شصت که به طبقه ی حاکم امکان سرکوب جنبش را بدهد وجود ندارد. 
خامنه ای را«خدای سال های شصت»اش نیز ترک کرده است! او و پاسداران اش آب در هاون می کوبند.
مرگ بر خامنه ای و رئیسی
مرگ بر جمهوری اسلامی
برقرار باد جمهوری دموکراتیک خلق
 
گروه مائوئیستی راه سرخ
ایران
21 تیر1401
 

    

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر