۱۴۰۰ دی ۲۴, جمعه

گام هایی تازه در سراسری شدن مبارزات توده ها

 
گام هایی تازه در سراسری شدن مبارزات توده ها
 
جنبش توده ای جاری بدون توقف در حال پیشرفت و تکامل است. در نقطه ای خاموش می شود و در نقطه ای دیگر روشن می شود. گروهی می ایستند، گروه دیگری به راه می افتند. اشکالی  از مبارزه ی اقتصادی اینجا بروز می کند و اشکالی از مبارزه ی سیاسی و یا فرهنگی در جایی دیگر. در کنار اینها مبارزات جسته و گریخته ی مسلحانه نیز در جای جای ایران وجود دارد که در صورت تداوم شرایط کنونی، به احتمال در آینده بیشتر رشد خواهد کرد.
به جز خیزش ها و شورش های توده ای سیاسی و یا شعارهایی با ماهیت سیاسی که در برخی مبارزات اقتصادی داده می شود، مبارزه ی سیاسی و در کنار آن فرهنگی در درون اشکالی جز آنچه در مبارزات عمومی توده ها می بینیم نیز جاری است. جان باختن مبارزان سیاسی همچون حیدر قربانی و مبارزان فرهنگی همچون بکتاش آبتین و بسیاری دیگر درون چنین اشکالی صورت می گیرد. بخشی از مبارزین آزادیخواه و پیشروان عرصه ی سیاست و فرهنگ که یا جان باختند و یا اسیر و زندانی اند و یا اجازه بیرون رفتن از کشور ندارند( برای نمونه دو هنرمند دموکرات، پیشرو و مردمی جعفر پناهی و محمد رسول اف که حکام به اسارت شان گرفته اند) در این چارچوب ها شرکت دارند و آن را به پیش می برند.
و اما ویژگی مهم مرحله ی جاری این است که حرکت های جنبش به مرور از شکل شهری، استانی و منطقه ای گذر کرده و رو به سوی سراسری شدن دارند.
پس از گردهمایی های بازنشسته گان که خصلت سرتاسری دارد و نیز فرهنگیان که به شکل سرتاسری اعتراضات و مبارزات خود را پیش بردند و پیش خواهند برد، اینک کارکنان دستگاه های قضایی هستند که مبارزات تازه ای را آغاز کرده اند و خواست های خود را که پیرامون مساله ی دستمزد و بیمه ها و عموما مسائل اقتصادی است طرح کرده اند. آماج حمله ی این کارکنان به طور مستقیم دستگاه قضایی و رئیسی و مجلس و دولت است.
در کنار اینها گردهمایی جانبازان جنگ نیز شکل گرفته است که نسبت به فقر و مسکنت خود اعتراض دارند. اینها نیز در مقابل بنیاد شهید گردهمایی خود را ترتیب دادند.
در مورد کارگران نیز سراسری ترین حرکت همان خواست های کارگران پیمانکاری های نفت بوده است، اما دیر نیست که با تحرک کارگران برخی موسسات سراسری، این وجه مبارزات کارگران نیز رشد کند.
 نکته ی دیگر این است که خصلت سراسری یافتن مبارزات اقتصادی کارگران بیشتر بستگی به تشکل آنها در سندیکاها و اتحادیه ها دارد که به سبب استبداد حاکم و فقدان چنین تشکل هایی در ایران، امر سراسری شدن به ساده گی صورت پذیر نیست. در حال حاضر آنچه می تواند امکان به وجود آمدن خصلت سراسری را در مبارزات کارگران ایجاد کند گذار آن به سیاسی شدن هر چه بیشتر است. این امر می تواند طبقه ی کارگر را در سراسر کشور و در کارگاه ها و کارخانه های صنعتی تک یا گروهی، به یگانگی بکشاند و بدین سان جنبشی سراسری و سیاسی شکل بگیرد.  
در مورد اعتراضات کارکنان دستگاه قضایی و نیز جانبازان آنچه توجه را جلب می کند شعارهای رادیکال تری است که در گردهمایی های آنها داده شد. این گونه شعارها از برخی جوانب شدیدتر است و گاه این گونه می نماید که به اصطلاح به سیم آخر زده اند. برای نمونه در گردهمایی کارکنان دستگاه قضایی شعار علیه رئیسی سر داده و او را دروغگو خطاب کردند( «رئیسی دروغگو») و یا از «مجلس بی لیاقت» نام بردند و خواستند که به مخارجی که کاندیداها برای نماینده شدن خرج کرده اند رسیدگی شود. البته این امکان وجود دارد که حکام مرتجع و سران پاسدارمسلط بر کشور تلاش کنند که کارکنان این گونه دستگاه ها را با دادن وعده هایی آشکار و پنهان راضی کنند و از شدید شدن و گسترش یافتن مبارزات آنها و به ویژه سرایت آن به دیگر دستگاه های حاکم از جمله اجرایی پیشگیری کنند.
از سوی دیگر این مساله که دامنه ی اعتراضات به ارگان ها و گروه هایی کشیده می شود که به هر حال تا حدودی جزو اتکاء رژیم هستند و یا حداقل در حال یا در گذشته رژیم به آنها توجه بیشتری نسبت به بقیه مردم می کرده است، خود نشانگر گسترش و عمیق شدن جنبش است. یک جنبش توده ای اصیل و واقعی همواره گستره و عمق خود را بیشتر می کند و دامنه ی آن به مرور به  پایه های اجتماعی رژیم کشیده شده و تمامی این پایه ها را متزلزل و سست خواهد کرد و در نتیجه اتکا رژیم را به آنها فرو خواهد ریخت و باندهای حاکم را در انفراد کامل قرار خواهد داد. این امر متوقف نخواهد شد و به مرور تمامی بخش های به اصطلاح مورد عنایت سران حکومت و حتی نیروهای نظامی ارتش و بسیج و سپاه را نیز فرا خواهد گرفت.
 این را هم باید بیفزاییم که گرایش های کنونی به سوی سراسری شدن مبارزات، وجه دیگر یعنی خیزش ها و شورش های عمومی توده ای را رشد می دهد. دیر نیست که در گوشه ای از مملکت آنچه در دی 96، آبان 98 در سراسر کشور و یا در تابستان امسال در خوزستان و پاییز در اصفهان شاهد بودیم، یعنی خیزش ها و شورش ها دوباره رخ دهد. باید برای همه این ها آماده شد.
«التماس دعا» ی خامنه ای و سران پاسدار برای هیئت گسیل شده برای«پابوس» امپریالیست ها
تنها شرایطی که ممکن است در امر تکامل جنبش نقش منفی داشته باشد و آن را دچار افت موقت کند و یا برای مدتی دچار رکود سازد، همانا نهایی شدن و تصویب قرار داد برجام، رفع تحریم ها و  کمک امپریالیست های غربی به خامنه ای و سپاه پاسداران برای عادی سازی امور و تثبیت و بقا است.
 هم اکنون در باندهای وابسته به خامنه ای بین دو جناح هوادار امپریالیسم روسیه و دولت ارتجاعی و مزور چین و جناح هوادار امپریالیست های غربی( آمریکا، اروپا و ژاپن) درگیری شدید شده است و اینها مدام به نقادی یکدیگر می پردازند. هواداران امپریالیست های غربی به نقد سیاست های روسیه و چین در قبال ایران می پردازند( مثلا سیاست های روسیه در سوریه و در مورد حملات اسرائیل به مواضع سپاه قدس و یا برخی سیاست های دولت چین در صید ماهی در جنوب، خرید نفت و مبادلات کالا و نیز به خصوص قرارداد بیست و پنج ساله و برخی پیامدهای آن) و برعکس هواداران سیاست های امپریالیسم روسیه و چین به طبق روال همیشگی بیشتر به سیاست های امپریالیسم آمریکا و تا حدودی هم اروپا پرداخته و آنها را مورد نقد قرار می دهند. آنچه که بیشتر غیرعادی است و بیرون از روال معمول جمهوری اسلامی است همانا انتقادات از سیاست های دولت روسیه است که گویی لبه تیز گرایش های غربی متوجه آن است.
 به نظر می رسد برجام که اکنون خامنه ای و برخی سران پاسدار و دیگر دارو دسته های گرد آمده پیرامون اش آن را همچون «ریسمان الهی» می بینند و برخلاف آنچه تا کنون گفته اند حاضر به «چنگ انداختن» به آن اند تا «رستگار» شوند، در حال پیشرفت است و دیر نیست که خامنه ای«شربت شیرین» تواما نوکر شرق و غرب بودن را بنوشد.
این امر، رفع تحریم ها و عادی شدن روابط با غرب ممکن است بتواند برخی گره های اقتصادی حکومت کنونی را باز کند، اما مشکل که بتواند در دراز مدت تاثیر آن چنانی بر روند جنبشی که اساسا و در تمامی جوانب اقتصادی، سیاسی و فرهنگی مخالف و ضد حکام مرتجع کنونی است و می خواهد که سر به تن آنها نباشد، بگذارد.         
هرمز دامان 23 دی ماه 1400

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر