۱۴۰۰ آبان ۹, یکشنبه

حملات وحشیانه داعش از مردم بیگناه افغانستان قربانی می گیرد

 

حملات وحشیانه داعش از مردم بیگناه افغانستان قربانی می گیرد
 
این دومین جمعه پی درپی است که نمازگزاران و مردم بیگناه آماج حملات وحشیانه انتحاری داعش قرار می گیرند و سلاخی می شوند. توالی و تداوم حملات انتحاری بر مردم بیگناه در شهرهای قندوز و کندهار، ناامنی را در افغانستان زیر سلطه ی طالبان، برای اقلیت مذهبی شیعیان افغانستان افزایش داده است.
  روز جمعه 24 خزان، 36 نفر نمازگزار در داخل مسجد فاطمیه شهری کندهار مورد حمله انتحاری قرار گرفتند و کشته شدند. یک جمعه قبل از آن در اثر حملات مشابه انتحاری داعش بر نمازگزاران در مسجد جامع سیدآباد شهر قندوز بیش از 150 نفر کشته و صدها نفر زخمی شدند. مسؤلیت هر دو این حمله را گروه داعش- شاخه خراسان بر دوش گرفت. علاوه برآن گروه  داعش در سایت اعماق منسوب به این گروه هشدار داده است که هیچ فرد شیعه از بغداد تا خراسان در امان نخواهد بود.
در این دو ماه که از قدرت گیری طالبان و سرنگونی رژیم دست نشانده می گذرد، طالبان سرخوش از فتح افغانستان و شکست اشغالگران امریکایی و متحدین اش، تامین امنیت و ختم جنگ و ناامنی در افغانستان این متاع و شعار تبلیغاتی شان، نقش بر آب شد. با حملات پی هم و مهیب داعش بر شیعیان افغانستان تحت اداره طالبان و چندی قبل بر تجمع طالبان در مسجد عیدگاه کابل و در روزهای اولیه ورود طالبان حمله بر میدان هوایی کابل، ناتوانی و ضعف طالبان در ختم جنگ و نامنی آشکار گردید. طالبان در میان مشکلات متعدد دست وپا می زنند و درماندگی شان مشهود است. اختلافات داخلی و فشار ناشی از تحریم های کشورهای امپریالیستی و عدم مشروعیت آن از سوی کشورهای منطقه و جهان هرگونه تحرک و ابتکارعمل را از آنها گرفته و سرور و خوشحالی ناشی از فتح را به مصیبت بزرگ برای آنها تبدیل کرده است، طور که حالا حیات حکومت نوپایشان متزلزل به نظرمی رسد.
 حملات انتحاری و کشتار غیرنظامیان و مردمان ملکی به وسیله ی داعش به خصوص علیه شیعیان افغانستان از مدت چند سال به این طرف ادامه داشته است. رژیم دست نشانده و طالبان در گذشته از حملات داعش علیه شیعیان استفاده ابزاری می کرد. رژیم دست نشانده حملات داعش علیه غیرنظامیان و شیعیان را به طالبان نسبت می داد و از آن بر ضد طالبان استفاده می نمود. طالبان اما رژیم دست نشانده را ناتوان از تامین امنیت شهروندان می دانست و مدعی بود که اداره کابل، داعش را علیه مجاهدین مورد حمایت قرار می دهد.
اما اکنون که حملات داعش تحت اداره طالبان صورت می گیرد، سواستفاده های تبلیغاتی حول آن نیز تغییر کرده است. حملات داعش جدا از این که ناتوانی طالبان را در تامین امنیت آشکار نموده است، اما هنوز می تواند مورد استفاده طالبان قرار گیرد. کشورهای که از رشد داعش در افغانستان هراس دارند، تداوم فشار اقتصادی بر طالبان را به نفع داعش می دانند و از این کار دست خواهند کشید و احتمال سطح همکاری ها را با طالبان بیشتر خواهند کرد. اما کشورهایی که هدف شان ناآرام ساختن بیشتر افغانستان و منطقه است از این وضع سود خواهند برد.  در سال های اخیر یکی از عوامل همکاری بسیاری از کشورهای منطقه و جهان با طالبان، رشد داعش در افغانستان و منطقه بود. پاکستان به  منظور جلب همکاری های کشورهای منطقه و جهان با طالبان در بزرگنمایی داعش نقش مهم بازی نمود و حالا نیز این امر می تواند ادامه یابد.
جمهوری اسلامی ایران به بهانه حملات به شیعیان افغانستان، بیشترین استفاده را از این وضع خواهد برد و این امر زمینه سواستفاده های جمهوری اسلامی ایران را از اوضاع آشفته افغانستان همانند عراق و سوریه بیشتر می سازد.
سخنگویان طالبان در مواجه با حملات خونین داعش علیه اقلیت شیعیان افغانستان با خونسردی اعلان کردند که داعش در افغانستان خطر جدی نیست بلکه در حد یک «مزاحمت» است که جلوشان گرفته می شود. طالبان ادعا می کند که بزرگنمایی داعش به منظور ضعیف نشان دادن طالبان است. حملات داعش در حالی از طرف طالبان در حد یک مزاحمت پنداشته می شود که صدها نفر به وسیله ی آنها به شکل فجیع قتل عام شده اند. آیا قتل عام مردم بیگناه توسط داعش فقط یک مزاحمت است؟ این خونسردی طالبان نسبت به اقلیت های مذهبی بیشتر به این دلیل است که طالبان با شدت کمتر خودشان نیز در ستم علیه ملیت های زیرستم و اقلیت های مذهبی، هم در گذشته و هم اکنون تاریخ سیاه دارد. قتل عام در شهر مزارشریف و یکاولنگ، سیاست زمین سوخته در شمالی و محاصره و گرسنگی دادن به ساکنان ولایت های مرکزی در 6 دوران اول امارت شان در خاطرات مردم این سرزمین باقی است. امروز نیز گزارش های متعدد از قتل، آزار و کوچ اجباری در مناطق مرکزی و شمالی افغانستان شنیده می شود.
داعش در گذشته از اختلاف میان رژیم دست نشانده و طالبان سود می برد و حالا نیز از اختلافات داخلی طالبان و نارضایتی سربازان آنها و اختلافات مذهبی و فرق ای استفاده می کند و از طرف دیگر داعش موجودیت اش محصول کشورهای درگیر جنگ و فقر و نظام فروپاشیده مانند افغانستان و کشورهای خاورمیانه است. به همین دلیل داعش در تلاش برای آشفته سازی بیشتر اوضاع افغانستان است. با آنکه داعش پایه های محکم در افغانستان ندارد، ولی می تواند رهبران و سربازان ناراضی طالبان را به صف خود جذب کند. امارت اسلامی طالبان برای رضایت امپریالیست ها می خواهد «سیاست های ملایم تری» را اتخاذ کنند و این امر نارضایتی بیشتر را در بین صفوف طالبان دامن می زنند. طالبان از یک سو مجبور است برای تحکیم امارت شان بعضی از عناصر «نااهل» را از صفوف شان تصفیه کند و برای جلب حمایت کشورهای خارجی و مشروعیت جهانی عقب نشینی کند که این امر نیزفرصت سربازگیری داعش از میان عناصر ناراضی سرخورده و طرد شده طالبان را بیشتر فراهم می سازد. داعش بیشتر در ولایت های شرقی ( ننگرهار و کنر) حضور داشت و در این ولایت ها سربازگیری می کرد، ولی حال که داعش در ولایت قندوز در شمال و کندهار در جنوب، پایگاه سنتی طالبان، می تواند دست به حملات انتحاری بزرگ بزند، برای طالبان زنگ خطری است که در آینده می تواند برای آنها تهدید جدی باشد.
یکی از عوامل سقوط و آسیب پذیری رژیم دست نشانده، نفوذ طالبان در دستگاه های امنیتی آن بود و این امر در سقوط شهرها و جبهه های جنگی نقش مهم را بازی نمود. حالا اما به نظر می رسد طالبان نیز چنین آسیب پذیری را دارد و داعش در میان نیروهای نظامی و استخباراتی طالبان نفوذ دارد و یا حلقات در دورن طالبان با داعش همکاری می کنند.
بنیادگرایان اسلامی مانند داعش، القاعده و طالبان در کشورهای خاورمیانه و افغانستان به دلیل فقر، جهل، عقب ماندگی، ویرانی و نظام فروپاشیده این کشورها زمینه سربازگیری دارند. اما همین که بنیادگرایی اسلامی به قدرت سیاسی دست  می یابند، چهره حقیقی و ضدمردمی شان برای مردم بیشتر آشکار می شود. به طور مثال سلطه چند ساله داعش بر بخش هایی از مناطق و شهرهایی مانند فلوجه، موصل و حلب در عراق و سوریه و جمهوری اسلامی در ایران نفرت مردم از بنیادگرایی اسلامی را در این کشورها بیشتر کرد. قدرت گیری طالبان و تسلط شان بر افغانستان نیز چهره ی حقیقی طالبان و عملکردهای ضدمردمی آنها را بیش از پیش آشکار و نفرت مردم از آنها را بیشتر خوهد ساخت.
کوردلان سیاه ارتجاع داعش نمی توانند با ایجاد وحشت در میان مردم زحمتکش افغانستان نفاق ایجاد کنند، برعکس مردم افغانستان در اثر این گونه حملات کور و وحشیانه حس همدردی و همبستگی میان شان بیشتر خواهد شد. در این شرایط که مردم افغانستان با صدها مشکل ناشی از فقر و بیکاری و آوارگی و استبداد طالبانی مواجه اند حملات داعش بر مردم بیگناه در کندهار و قندوز بر مصیبت و درد و رنج مردم افغانستان افزوده است. 
حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان نهایت تاثر و غم شریکی خود را به خانواده های مصیبت دیده ابراز می کند و از همه توده ها و مردم ستمدیده و بلا کشیده ی افغانستان، نسل جوان، آگاه، روشنفکران، انقلابیون و کمونیست ها می خواهد این مصیبت و رنج بیکران مردم را به عقده برای نابودی ستمگران و نظام نیمه فئودالی- نیمه مستعمراتی و بنیادگرایی اسلامی بسیج کنند. سرنگونی نظام های ضدانسانی که طالب و داعش نماینده آن است و ایجاد جامعه فارغ از استثمار و ستم یگانه راه نجات مردم افغانستان از دهشت سرمایه داری و بینادگرایی اسلامی است.

حزب کمونیست(مائوئیست) افغانستان
26 خزان 1400

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر