۱۳۹۹ تیر ۲۶, پنجشنبه

اتحاد در مقابله با حکومت اعدام و کشتار


اتحاد در مقابله با حکومت اعدام و کشتار

اتحادی که طی چند روز اخیر میان مردم ایران به ویژه جوانان در فضای مجازی به وجود آمد در خور تحسین و احترام است. این اتحاد در مقابل احکام اعدام صادر شده برای سه جوان مبارز، امیر حسین مرادی، سعید تمجیدی و محمد رجبی به وسیله دستگاه قضایی رئیسی جلاد و خامنه ای خون آشام به وجود آمد. جوانانی که جرم شان این بود که به همراه دیگر مردم زحمتکش در مقابل افزایش بهای بنزین  و شرایط تحمل ناپذیر دست به اعتراض زده بودند و از حق زندگی شان دفاع کرده بودند. مردم با اتحاد و خروش خویش به اعدام این جوانان نه بزرگی گفتند.
جمهوری اسلامی حکومت کشتار و اعدام است. برای خامنه ای و طبقه ی اختلاس گر و دزد حاکم هیچ چیز اهمیت ندارد مگر بقای حکومت شان و به هر قیمتی. آنها به خوبی می دانند که نمی توانند بمانند و دیر یا زود سرنگون خواهند شد. تنها راه هایی که آنها برای بقای خود می شناسند در داخل همین کشتارها و اعدام ها و در ارتباط با کشورهای خارجی چوب حراج زدن به منابع  این سرزمین و پای هر قدرت خارجی را که پیش آید بوسیدن است.
اکنون وضع  را از هر سو که بنگریم آشفته و درهم برهم است. طبقات ارتجاعی حاکم در حال دست و پنجه نرم کردن با تضادها و جدال های درونی خودهستند و جناح های مسلط تا حد حذف فیزیکی افراد یکدیگر پیش رفته و می روند؛ فشار فراوان اقتصادی کمر مردم را خرد کرده و فشارهای سیاسی و فرهنگی امانشان را بریده است. هر آن بوی انفجار تضادها، تجزیه های نو پدید در میان طبقه حاکم از یک سو و به خیابان ریختن مردم و اعتراض و شورش از سوی دیگر به مشام می رسید.
خامنه ای، سپاه پاسداران و دستگاه های قضایی و قانونگذاری اش و دولت خوار و ذلیل روحانی نشان داده اند که نه توان سروسامان دادن به وضع اقتصادی مردم را دارند و نه حاضرند از این  مفت باد آورده یعنی قدرت و ثروتی که به خواب اش نیز نمی دیدند، چشم بپوشند. این است که راه چاره را در مقابل طغیان مردم اعدام و کشتار می دانند. اعدام می کنند تا علاج واقع را پیش از وقوع کرده باشند.  فضای کشتار و مرگ را حاکم می کنند تا که توده های مردم را بترسانند. اکنون اعدام های پیاپی را صورت می  دهند تا فضا آن گونه شود تا اگر شورشی رخ داد دستانشان برای کشتار و اعدام های گسترده و کلان باز باشد.
در همین چند روز اخیر دو مبارز از خلق دلاور کرد به نام های صابر شیخ عبدالله و دیاکو رسول زاده را در ارومیه اعدام کردند. در مشهد فردی میانسال به دلیلی پیش پاافتاده چون شش بار خوردن مشروب- که تنها در این حکومت جانی و کریه «جرم» به شمار می آید- اعدام شد؛ حکم اعدام روح الله زم را داده اند و احکام «مفسد فی الارض» نیز برای 8 تن از مردمی که در اعتراضات و شورش های آبان ماه شرکت داشتند، صادر شده که معنای آن این است که آنها نیز مجازات شان اعدام است. این حکومت تنها بوی خون را در ایران روان کرده است و تاهست نیز جز این نخواهد بود.
مبارزه با این حکومت اشکال گوناگونی را پشت سر گذاشته و می گذارد. مبارزه کنونی در فضای مجازی یکی از آن اشکال است. ارج این مبارزه، سوای نتایج آن که تا کنون منجر به عقب نشسنی تاکتیکی حکومت مرتجع شده است، در اتحادی است که بین مردم به وجود می آید، در یافتن شان یکدیگر را و در ارتقای سطح آگاهی و تلاش برای یافتن راه و چاره ها؛ اگر حال از این نکته که غریب نیست بگذریم که هر فرد و هر قدرتی خود را همراه این توده ی میلیونی و مبارزه اش نشان داده است؛ از رضا پهلوی و فرح گرفته تا ترامپ و نتانیاهو.
هم چنان که  شکل های مبارزه درمیدان واقعی نبرد، یعنی  گردهمایی ها و راه پیمایی ها، اعتراض ها و شورش ها و اعتصاب ها می تواند در پی خود و در شرایط معین به چنین اشکالی  از مبارزه بینجامد و یا آنها را پدید آورد، به همان سان، این اتحاد و این شکل مبارزه نیز می تواند در موقع لزوم به مبارزه در میدان واقعی نبرد بینجامد و توده های بیشتری را به این میدان بکشاند. پس این اتحاد خود جوش و این مبارزه، این رویارویی با حکومت با یاری گرفتن از فضای مجازی می تواند در عین دربر داشتن درس ها، برای صحنه ها و اشکال دیگر مبارزه نقش محرک را بازی کند و به روی آنها اثر گذارد.
در مورد جناح مرتجع خامنه ای و عمله و اکره اش، نیز این خواه ناخواه یک عقب نشینی تاکتیکی و از سر اجبار خواهد بود و آنها هرگز تن به این نخواهند داد که آن را رویه ی جاری و همواره خویش نمایند.
برنامه نهایی آنها ماندن در قدرت به هر قیمت است. برای آنها«به هر قیمت» جز این معنایی ندارد که برای این که بمانند باید هر چه می توانند، بکشند. اما این امری بی پایان و بدون مرز  نخواهد بود. حکومتی نبوده است در تاریخ که با کشتن، زنده و در قدرت مانده باشد.«جویبار خون» و «حمام خون» نیز چون چند صباحی بیشتر ماندن، درمان بقای حکومت ها مرتجع نبوده است و دیر یا زود به وسیله مبارزات توده ها، که حماقت است این گمان که آنها تسلیم چنین ارعابی خواهند شد، به بساط شان پایان داده شده است. گسترش مرزهای«به هر قیمت» هم با مقابله به مثل توده های مردم و دست بردن شان به سلاح روبرو خواهد شد و هم از درون حکومت و ریزش بخش های گوناگون آن به ویژه پایه های بسیج و سپاه و نهایتا ارتش با مانع روبرو خواهد گشت.
آنچه اکنون اهمیت کلیدی دارد این است که از یک سو اتحادی را حفظ کنیم و گسترش دهیم که نسبت به آن اتحادی که باید در پی آید، هنوز کوچک است، و از سوی دیگر آن را حساب شده و با برنامه در خدمت طبقه کارگر و دیگر طبقات زحمتکش خلق در آورده و در جهت برقراری جمهوری دموکراتیک انقلابی خلق ایران به پیش بریم.

پردوام باد اتحاد توده ها
سرنگون باد حکومت ارتجاعی جمهوری اسلامی

گروه مائوئیستی راه سرخ
ایران
26 تیرماه 1399        

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر