۱۳۹۹ اردیبهشت ۱۳, شنبه

روز اول ماه مه بر کارگران جهان خجسته باد


روز اول ماه مه بر کارگران جهان خجسته باد

 امسال در حالی روز 11 اردیبهشت، روز جهانی کارگر فرا می رسد که فضای جهان و به خصوص مبارزه بین طبقه کارگر و زحمتکشان و حکومت های ارتجاعی، تحت تأثیر شیوع بیماری کرونا قرار گرفته است و بسیاری از مردم در کشورهای گوناگون یا به این بیماری مبتلا شده و یا جان خود را از دست داده اند.
معمول چنین است که در مواقعی که پای بلایی طبیعی در میان است، چند صباحی وضع به گونه ای می گردد که تضادهای حاد بین طبقات مردمی و حکومت ها تا حدودی به پس رانده شده، دچار وقفه گردیده و یا به تأخیر انداخته می شود. از این سوی، گونه ای ائتلاف ناخواسته و اجباری بین مردم و حکومت های وقت پدید می آید، یا به نوعی دیگر، آنجا که مبارزه در حال اعتلاء و شدید است، گونه ای افت و سردی به وجود می آید؛ و این بیشتر بدین علت است که اکثر امکانات و نیز وظیفه سازماندهی و مبارزه با بیماری ها و بلایای طبیعی، خواسته و ناخواسته در دست حکومت هاست و این آنها هستند که باید امور برنامه ریزی، تدارکات، آماده سازی و اجرا را انجام دهند.
 اما  آنچه در پی بروز کرونا، و پیش از آن، دیگر مصائب طبیعی همچون زلزله و سیل و غیره، به وجود آمد، از هر لحاظ که درنظر گیریم، به واسطه بی تفاوتی، کوتاهی و فرصت طلبی تمام عیار حکام مرتجع ایران، صدها بار بدتر از آن وضعی بود که می توانست به وجود آید.
درواقع، در تقابل با این بیماری کشنده، یکی از اسفناک ترین وضعیت ها را مردم ایران به ویژه کارگران و زحمتکشان پیدا کردند. پیش از شیوع آن، مسائل و مشکلات اقتصادی و سیاسی تمام مردم به ویژه کارگران و زحمتکشان با این حکومت به اندازه ای زیاد بود که تصور حل آنها بسیار دشوار می نمود، و درست به همین دلیل شکاف میان مردم و حکومت بسیار عمیق تر شده و مبارزه با حکومت مرتجع به ویژه باند خامنه ای و سپاه پاسداران، ماه به ماه و روز به روز گسترده تر، افزون تر، شدیدتر و خونین تر می شد. اکنون با افزوده شدن این بیماری، گرچه در مبارزه با حکومت افت نسبی پدید آمد، اما اساسا به دلیل بی تفاوتی حکومتگران به وضع مردم و ابن الوقتی و فرصت طلبی های آنان برای سوء استفاده از شرایط جاری، شرایط زندگی مردم و کارگران به کرات بدتر شد و شکاف های موجود ده ها و صدها بار بیشتر و ژرف تر گردید.
حکومت استبدادی - مذهبی کنونی، نماینده مرتجع ترین سرمایه داران، دلالان، پااندازان، اختلاس گران، دزدان، قاچاقچیان و نان به نرخ روز خورهای وابسته است، و در مسائل اساسی اقتصادی، برده ی بی چون و چرای قدرت های بزرگ امپریالیستی است. این حکومت همواره نگاهش به  این دارودسته های بندوبست چی و فاسد بوده و در دفاع از منافع  آنهاهیچ کم نگذاشته است. هر آنجا که نیاز بوده، پا پیش گذارد و مشکلات مردم را حل کند، در بلایایی چون سیل و زلزله و ریز گردها و غیره، یا پا پس کشیده و مردم را تنها گذاشته است، و یا در دفاع از منافع این متحجرین منفور، خود همچون بختکی وبال مردم و همیاری ها و کمک رسانی های ساده و بی غل و غش آنها گردیده است. و آنجا که کارگران و زحمتکشان وضع زندگی شان را برنتابیده و به اعتراض و شورش برخاسته اند، به انواع سرکوب، از بازداشت و شکنجه و زندان  گرفته تا کشتار خونین در خیابان ها، دست زده است.
بروز و شیوع کرونا نیز از آنچه گفتیم مستثنی نبوده است. از آغاز نه تنها هیچ گونه پیشگیری ای از رسوخ این بیماری و شیوع آن در ایران نکردند، بلکه برعکس گویی بی میل نبودند که این بیماری شیوع یابد و مردم دچار بلایی دیگر گردند و نیز بهایی سنگین که باید مردم می پرداختند، دستاویزی گردد تا درخواست رفع تحریم ها را پیش گذارند. از سوی دیگر زمانی که این بیماری شیوع یافت و بسیاری از مردم سرزمین ما را به کام مرگ فرستاد( تاکنون حداقل بیست هزار کشته)، رفتار و کرداری همچون موارد دیگر داشته و نه تنها ناتوانی خود را در مورد کنترل و سازماندهی وضع و تهیه  و تدارک نیازهای بهداشتی به اثبات رساندند، بلکه تا توانستند پنهان کاری کردند و دروغ گفتند.
در همین گیر و دار، تحقیر آمیزترین  وضعیتی که آنها برای طبقه کارگر رقم زدند، با 21 درصد افزایش پایه دستمزد کارگر، مصوبه 1835000تومانی به عنوان حداقل حقوق بوده است. و این در شرایطی است که با این تورم و گرانی روزمره و ساعت به ساعت، تهیه حداقل وسائل معیشت و خورد و خوراک و پوشاک و کرایه خانه و بهداشت و درمان، با یک محاسبه سر انگشتی بالغ بر 9 میلیون تومان می شود. از سوی دیگر، نه تنها بحران اقتصادی و تحریم ها و رکود بیشتر شده و کارخانه ها یک به یک بسته و کارگران را به خیابان می ریزند، بلکه بلای کرونا نیز مزید بر علت شده و هر سرمایه دار و یا گروه سرمایه داری از این فرصت استفاده کرده و حقوق های کارگران را تا آنجا که توانسته اند و می توانند به تعویق می اندازند و کارگران به ناچار باید در این اوضاع گرد آیند و از خواستار پرداخت های عقب افتاده گردند. اینجا نیز دم و دستگاه فرهنگی و اطلاعاتی و نظامی رژیم مستبد مذهبی به پیش می آید و با انواع اتهامات و تهدید ها، کارگران  را مجبور می کند که پا پس گذارند و عقب بکشند و از حقوق حقه خود چشم بپوشند. همین اواخر(23 فروردین) دادگاه اراک 16 نفر از کارگران هپکو را برای روز 30 فروردین احضار کرده و به اصطلاح خواسته پیش از رسیدن 11 اردیبهشت، دست کارگران را مبارزه برای خواست هاشان ببندند.          
 وضعیت در کشورهای سرمایه داری و امپریالیستی اصلی نیز با کمی تفاوت از همین قرار است. این کشورها به این دلیل که تمامی جهان را می چاپند، این امکان را دارند تا حدودی کارگران و زحمتکشان و حقوق بگیران کشور خویش را«هندل» کنند ودر این اوضاع بخور نمیری به آنها بدهند. گرچه نه تنها پیش از این، از گرده آنها، تا آنجا که توانسته اند، کشیده اند، بلکه پس از این و به محض بازگشت به کار، بیشتر از آنها خواهند کشید و این جدای از نرخ تورم و بهای مایحتاج عمومی و در این کشورهاست که گاه در سال در چندین نوبت بالا می رود.
 از سوی دیگر تا آنجا که به مسئله کنترل و سازماندهی جلوگیری از شیوع بیشتر و مرگ و میرمربوط است، ثروتمندترین این دولت ها یعنی آمریکا، انگلیس، فرانسه و ایتالیا ناتوانی مطلق خود را به اثبات رسانده اند. تعداد کسانی که آلوده شده اند، بسیار زیاد و مرگ و میر فراوان بوده است. در این گیرو دار حضرات سرمایه داران مال پرست و سودجو بر سر تهیه واکسن کرونا و خرید امتیاز آن کورس گذاشته اند، تا زمانی که تهیه شد به بالاترین درجه ممکن سود ببرند. در این کشورها به ویژه وضع به گونه ای است که بیشترین تلفات از میان طبقه کارگر و زحمتکشان بوده است. در آمریکا این تلفات در میان توده های سیاه در حدی غیر قابل قیاس به مابقی نژادها بوده است.
حال این وضعیت را مقایسه کنیم با مخارج عظیمی که حضرات سرمایه داران در رقابت با یکدیگر برای نیروهای امنیتی و نظامی، ارتش ها و سلاح های کشتار جمعی و نیز تجملات خود صرف می کنند. این مقایسه و مشاهده ی چنین شکاف بزرگی، به خوبی نشان می دهد که جهان بدان سو می رود که در نظر طبقه کارگر و زحمتکشان،  این حکومت ها همچون زائده ای که نیاز به دور انداختن آن هست، جلوه کنند و وظیفه برپایی سوسیالیسم همچون یک نیاز و یک ضرورت بی و برگرد مقابل پای اکثریت مردمان جهان قرار گیرد.
تا آنجا که به طبقه کارگر ایران مربوط است، آینده از یک سو برای این طبقه و زحمتکشان مخاطرات فراوان دارد و بخش های زیادی از این طبقه باید با بدبختی و فلاکت و نیستی دست و پنجه نرم کنند. اما از سوی دیگر، وضع برای حکومت نیز مخاطره آمیز است و شرایط به گونه است که با بیکاری فزاینده طبقه کارگر و فقر و بی چیزی این طبقه و نیز تمامی زحمتکشان شهر و روستا، آنچه که در آن چند روز دی ماه و در اعتراض به افزایش قیمت بنزین گذشت، در ابعادی بس گسترده تر و شدیدتر به وجود آید.

گرامی باد اتحاد تمامی کا رگران و زحمتکشان جهان
سرنگون باد حکومت جمهوری اسلامی و تمامی امپریالیست ها
 برقرار باد جمهوری دموکراتیک خلق
زنده باد کمونیسم 
گروه مائوئیستی راه سرخ ایران
9 اردیبهشت 1399

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر