۱۳۹۸ اسفند ۱۰, شنبه

مصائب بی پایان


مصائب بی پایان  

از زمین و زمان می بارد! هنوز یکی تمام نشده دیگری از راه می رسد و هیچ یک هم کم از دیگری ندارد. گویا از هر چیز هم نه حداقل بلکه حداکثر و عموماً بدترین نوعش به مردم ما رسیده و می رسد. از ظلم و ستم مشتی آخوند مال پرست، ریاکار، دزد و جنایتکار که همچون طاعونی بر سر مردم ما نازل شده و آنها را گرفتار یکی از منفورترین حکومت های تاریخ کرده است تا بلایای طبیعی همچون زلزله و سیل، ریزگرد و خشکی رودخانه ها و کمبود آب و تا آنچه اکنون در نتیجه گسترش ویروسی گریبان مردم ما را گرفته است؛ و این همه گاه با هم و در زمانی واحد. این آخری از خود ما برنخاسته و از جای دیگری آمده و در کشور ما شیوع و گسترش یافته، اما حال و روز مردم ما و آنچه می کَشند، اکنون بسیار بدتر و بیشتر از آن کشوری است که این ویروس و بیماری از آن برخاسته است.
 این میان حکام کریه کشور نیز که تنها نگران بقای خود هستند به بهانه های امنیتی تا آنجا که می توانند دروغ می گویند، فریب می دهند و سنگ منافع حقیر خود را به سینه می زنند. زمان بروز این بیماری، به جای اطلاع رسانی آن را پنهان می کنند؛ آمار واقعی کسانی  که به ویروس مبتلا شده اند، و کسانی که در نتیجه ابتلاء به این ویروس جان خود را از دست داده اند، اعلام نمی کنند، چندان که بین آنچه که اعلام می کنند و آنچه از زبان این و آن از میان خودشان بیرون می زند و یا کشورهای دیگر از اطلاعات بیمارستان ها می گیرند و اعلام می کنند، فاصله ی بسیار زیادی که حداقل آن 5 برابر است، موجود است. اجازه مدیریت به کاربلدان، پزشکان و پیشبرد امور بر مبنای علم و تجارب موفق را نمی دهند و شهری را که این بیماری از آن آغاز شده قرنطینه نمی کنند و موجب گسترش بیماری به استان های دیگر می شوند. مسابقات ورزشی و مراکز تجمع و گردهمایی های عمومی را تعطیل نمی کنند و یا دیر این این کار را انجام می دهند. همه می دانند که نه توانایی مدیریت کنترل بیماری را دارند و نه وضع عمومی بیمارستان ها، تعداد و تجهیزات آنها به گونه ای است که بتوانند از پس مداوا و درمان بیماران که هر روز بیش از روز پیش می شوند، برآیند و آنها از ترس از دست دادن موقعیت برتر خود در اداره امور و با دخالت های کراهت بار خود وضع را صدها بار بدتر از آنچه هست می کنند. حتی ابتدایی ترین نیازها برای پیشگیری از گسترش این بیماری و نگاه داری سلامت هر فرد، از جمله ژل های ضد عفونی کننده و ماسک که باید به گونه ای فراوان در اختیار تک تک مردم باشد، در این حکومت تبدیل به معضلی حل ناشدنی می شود. بخشی از این ها امور ساده ای هستندکه حتا دیو صفت ترین حکومت های حال حاضر جهان تلاش خود را برای حل آنها می کنند و بسیاری از آنها از پس شان بر می آیند.
  اینجا حاکمان و مال پرستانی که در پشت مذهب پنهان شده اند، همگی به دنبال سود و منافع کثیف خویش هستند. از آن شرکت هواپیمایی که پروازهایش را به چین قطع نکرد و یکی از وسایل انتقال ویروس بود تا روحانی رئیس جمهور و دولتیان که گونه ای سخن می رانند که گویی اتفاقی نیفتاده و اعلام می کنند که  امور و کارهای کشور می توانند به شکل عادی خود باز گردند، تا آیت الله ها و حجةالسلام ها و همه دروغ دین داران که تنها نگران زیارتگاه ها و نماز جمعه ها و تجمعات مذهبی خود هستند و ترس و واهمه شان از این که مبادا بستن موقت آنها، موجب عادتی در آینده گردد و مردم گریزان از این محل ها شوند. خود خامنه ای نیز همچون موجوداتی که وظیفه شان قبض روح  و جان مردم است می نشیند و از تنها چیزی که سخن نمی گوید، بلاهایی است که بر سر مردم آمده و کسانی که در نتیجه گسترش این ویروس جان خود را از دست داده اند. او و حکومت اش دنبال مقصر خارجی برای عدم شرکت یکپارچه مردم در انتخابات مجلس می گردند و حتا کشورهای دیگر را مسبب گسترش این ویروس در ایران می دانند. این همه تنها نگرانی ای که ندارند این است که این ویروس می تواند با گسترش به تمامی نقاط کشور، فاجعه ای ملی را برای مردم ما رقم زند و بسیاری از آنها را به کام مرگ بفرستد.  
 این میان مردم و به ویژه طبقات محروم، کارگران و زحمتکشان هستند که بیشترین صدمات را  از شیوع این ویروس می خورند. صدای آنها را کسی نمی شنود و نمی خواهد که بشنود. حفاظت از سلامتی مبتلا شدگان نیز طبقاتی است و هر که ندارد به احتمال باید بمیرد!
اینجا مردم در هر گام خود و در مواجه شدن با هر مسئله و مشکل و معضلی به سرعت به این دریافت می رسند که حکومت این مال و قدرت پرستان ریاکار تلاش خود را برای توانا شدن در هر امری که به بقای آنها یاری رساند، انجام می دهند، اما آنجا که پای منافع مردم در میان است بی تفاوت اند و گریزان از پذیرش مسئولیت و انجام آن؛ چندان که مردم می اندیشند گویا حکام  بدشان نمی یاید که  این بلایای طبیعی به وجود آید- اگر موجب  بسی از آنها خودشان و پروژه های امنیتی، اقتصادی و یا نظامی شان نباشد- که مردم همواره دچار این مصائب باشند و یا سر در گریبان گردند و ذهن شان متمرکز به حل ابتدایی ترین مسائل زندگی و یا دسته دسته رهسپار گورستان ها شوند.
مردم بارها عمل سران پلید این حکومت را دیده اند و آن را خوب شناخته اند. حکومتی که توانایی سازمان دادن نیروهای سپاه و بسیج و نیروی انتظامی و ارتش و آماده کردن هر نوع تجهیزات مدرن از سلاح ساده تا موشک را برای آنها دارد، حکومتی که مردمان زحمتکش کشور را با تیربار به گلوله می بندد و در عرض چند روز بیش از 1500 نفر را می کشد، حکومتی که نیروهای خود را به کشورهای سوریه و عراق و لبنان اعزام می کند تا انقلابات را سرکوب کند و باد در غبغب انداخته از نیروهای پر قدرت خود و چنین و چنان می کنم دم می زند، چنین حکومتی اما، از کنترل مصائب زلزله و سیل و ریزگرد و هوای آلوده و گسترش ویروسی ناتوان است و کوچک ترین اقدام مفیدی را در خصوص حل آنها انجام نمی دهد و نمی خواهد انجام دهد. مردم ما به خوبی به این امر پی برده اند که تا زمانی که این متقلبان و جانیان، این لاشه های متعفن و گندیده سر کارند، آنها هرگز روز خوش نخواهند دید.  
 تنها نقطه امید خود مردم هستند. مردمی که با این همه بلایای اجتماعی و طبیعی که به ویژه در این چهل سال اخیر بر سرشان آمده، هنوز سرپا هستند و با هیجان و پر شور علیه هر کدام از این موانع به مبارزه برخاسته و بر می خیزند. مردم ما، کارگران و زحمتکشان و تمامی مردم آگاه این بلا را نیز به این حکومت کریه و منفعت طلب بر می گردانند و روز نابودی و مرگ آن  را نزدیک تر خواهند کرد.
                                                                          گروه مائوئیستی راه سرخ ایران
8 اسفند 98
 


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر