۱۳۹۷ آبان ۵, شنبه

یادداشتی درباره کشتن جمال خاشقجی




 یادداشتی درباره کشتن جمال خاشقجی


درباره کشتن منتقد عربستان سعودی جمال خاشقجی خبرها و تحلیل های  بسیاری منتشر شده است. در مورد نقش ترکیه و تمایل دولت این کشور به استفاده از این مسئله در مقابل دولت عربستان سعودی و احتمالا باجگیری از یکی از ثروتمندترین کشورهای منطقه به کرات اشاره شده است.همین گونه به سکوت مصلحتی دولت و جناح های مسلط حاکم بر ایران که خود دستی طولانی در این نوع کشتارها دارند. در زیر به نکاتی چند که بیشتر در مورد امپریالیستهاست، میپردازیم.
1)   جمال خاشقجی از منتقدان حکومت عربستان سعودی بود. با توجه به موقعیتی که پدر وی و خودش در گذشته در نظام حاکم بر عربستان سعودی داشتند، نزدیکی مستحکم وی به برخی شاهزاده های سعودی و اداره برخی نشریات در این حکومت، میتوان وی را جزیی از جناح های حاکم شمرد. بر این مبنا، وی نه دموکرات بود و نه یک مخالف مترقی دولت سعودی. درواقع، او درجنگ های جناح های درگیر برای گرفتن قدرت قربانی شد.
2)   این جناح های مسلط بر عربستان سعودی وابسته به انحصارات مختلف امپریالیستی و خود انحصارات نیز وابسته به جناح های مختلف سیاسی در کشورهای امپریالیستی غرب میباشند.
3)    یکی از جناح ها که بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی در راس آن قرار دارد، بیشترین حد ممکن قدرت را در اختیار خود گرفته و در حال حاضر دست بالا را در اداره امور و برنامه ریزیها دارد و طرف اصلی قرار دادهای انحصارات مهم امپریالیستی است.
4)   آنچه از وضع کلی عربستان سعودی پیداست این است که دموکراسی سرو دم بریده ای نیز میان جناح ها وجود ندارد. پیش از این تعدادی از شاهزاده های سعودی مخالف بن سلمان و یا منتقدین با نفوذ سیاست های حاکم بر این کشور، یا از گردونه سیاست خارج شده و یا به قتل رسیده بودند.
5)   درحقیقت، نه تنها دموکراسی ای میان جناح های مسلط بر قدرت وجود ندارد، بلکه حتی وجود اپوزیسیون کوچکی از جناح های غیر مسلط بیرون قدرت نیز تحمل نمیشود. برای همین هم این اپوزیسیون مجبور است بیرون از کشور اظهار وجود کند. بیشترین مردان و زنانی که به انتقاد از شرایط حاکم بر عربستان دست زده اند، عملا تبعید شده و عمدتا در کشورهای امپریالیستی زندگی میکنند.  
6)   جمال خاشقجی از عربستان بیرون رفت و در کشور آمریکا سکونت کرد و به انتقادهای خود از سیاست های دولت سعودی و بن سلمان در برخی از نشریات آمریکایی ادامه داد. در حقیقت پشت و پناه وی نیز امپریالیست ها و بویژه امپریالیسم آمریکا بود.
7)   به نظر میرسد که انحصارات مسلط بر آمریکا که بویژه در ترامپ و دولت کنونی وی تجلی یافته اند نیز، با وجود انتقادات گاه و بیگاهی که به دولت سعودی داشته اند، نه با دموکراسی درون حاکمیت و نه با شکل گیری و  ثبات یک اپوزیسیون ضد جناح های حاکم، با هیچکدام موافق نبوده اند.
8)   علت این امر این است که دولت آمریکا وجود ثبات در کشور عربستان سعودی را بر بی ثباتی ترجیح میدهد.( وقتی فعلا میتوان ثبات داشت چرا باید بی ثبات کرد؟)  بویژه که از یک سو در بیشتر کشورهای منطقه و از جمله خود عربستان، بهار عربی تاثیر خود را گذاشته و دیر یا زود  طبقه کارگر و مردم زحمتکش کشورهای عربی خیزش های نوینی خواهند داشت، و از سوی دیگر در شرایط فعلی و با وجود کشاکش هایی که با ایران وجود دارد، ثبات در عربستان بهتر از نبود آن است. ثبات در رابطه بین کشورهای عربی با اسرائیل نیز از زمره این دلایل است.
9)   امپریالیستهای آمریکایی کمابیش به چند وچون قدرت حاکم بر سعودی، بویژه وضع سیاسی بن سلمان و سران نظامی و اطلاعاتی ای که پیرامون وی گرد آمده اند و بطور کلی ارتش، پلیس و سازمان های اطلاعاتی عربستان سعودی تسلط و اشراف(کامل؟) دارند و اینها به نوعی مطیع نظر خودشان هستند. به عبارت دیگر خود دولت آمریکا و سازمان های اطلاعاتی اش اینها را«بزرگ» کرده اند. از این رو، برای سازمان های اطلاعاتی آمریکا و از جمله سیا امر مشکلی نیست که برنامه های آن ها را از پیش بداند. بویژه که بنا به اعتراف دولت عربستان سعودی این قتل از پیش برنامه ریزی شده بوده است.
10)  رفتن جمال خاشقجی از آمریکا به ترکیه مشکوک است. زیرا افرادی از قبیل وی و در شرایط وی خوب میدانند که نباید به دولت عربستان سعودی و کنسولگری های آن اعتماد کنند. گویا چندی پیش موردی برای یکی از منتقدین سعودی در خارج از کشور پیش آمد، اما وی از رفتن به یکی از کنسولگری ها خودداری کرد. 
11)   از این رو این احتمال قوی وجود دارد که دولت آمریکا به جمال خاشقجی کاملا اطمینان داده که هیچ خطری وی را تهدید نخواهد کرد.
12)   به این ترتیب به نظر میرسد که در بهترین حالت، جناح مسلط بر آمریکا و ترامپ اصلا قضیه را نمیدانسته و مثلا از عربستان سعودی به وی اطمینان داده اند که خطری جمال خاشقجی را تهدید نمیکند، که این امری بعید است. صورت دیگر قضیه اینست که در حالیکه قضیه را میدانسته، در قبال آن موضع منفعل گرفته، و بالاخره بدترین حالت قضیه نیز که محتمل است، این است که در عین اطلاع کامل ،همکاری معینی با پروژه ی سعودی ها برای قتل جمال خاشقجی داشته است.
13)   همانگونه که گفتیم علت این امر میتواند هم مانع شدن از شکل گیری یک اپوزیسیون در کشورهای غربی علیه دولت عربستان سعودی و بویژه جناح حاکم باشد و حاشیه امن درست کردن برای بن سلمان ولیعهد سعودی، و هم اینکه دولت آمریکا و بویژه جناح های مسلط آن به نمایندگی ترامپ قرار دادهای میلیاردی با این دولت بسته اند. آنها هر گونه خدشه ای در مورد این قرار دادها را به هیچ وجه بر نمیتابند. قراردادهایی که باند بن سلمان نقش مهمی در تداوم و به ثمر رسیدن آنها دارد.
14) رو شدن جریان خاشقجی و سروصدا ایجاد کردن پیرامون آن بخشا به دلیل وجود امپریالیستهای اروپایی بویژه آلمان و فرانسه صورت گرفت.
15)  به نظر میرسد که  سروصدا پیرامون کشتن وی، تابع تضاد میان انحصارات امپریالیستی اروپایی و آمریکایی شده است. در حقیقت این امپریالیستهای اروپایی بودند که بیشتر پیرامون این مرگ سروصدا راه انداختند.
16) دولت و جناح  حاکم عربستان سعودی بطور عمده وابسته به آمریکاست. عربستان سعودی همانقدر وابسته به آمریکاست که کشورهای آمریکای مرکزی و جنوبی وابسته اند.  عربستان سعودی «حیات خلوت» امپریالیسم آمریکا در خاورمیانه است. روشن است که دل هیچکدام از امپریالیستهای اروپایی به حال منتقدین دولت عربستان سعودی نمیسوزد، بلکه دلشان به حال منافع خود میسوزد. آنها در رقابت با امپریالیسم آمریکا این قضیه را بزرگ کردند، درحالیکه دهها و صدها قضیه از این بزرگ تر را(که بسی از آنها در ایران و بیرون از ایران بوسیله حکومت اسلامی انجام شد) بزرگ نمیکنند و سر وته آن را هم میاورند.
17)  طبقه کارگر و ملت ایران، بویژه نسل جوان و مبارز کنونی باید بدقت جریان خاشقجی  را دنبال کند. این جریان بخوبی روشن میکند که دل امپریالیسم آمریکا بحال هیچکس نمی سوزد، مگر منافع اقتصادی انحصارات بزرگش. پشتیبانی از یکی از مستبدترین، عقب مانده ترین و کریه ترین دولت های منطقه بوسیله دولتی که ادعای دمکراسی خواهی اش گوش جهان را کر کرده است باید درسی باشد برای ما که هرگز گمان نکنیم که آنها دلشان برای آزادی و دموکراسی در ایران میسوزد. حکومت کنونی ایران نیز با کمک همین دولت های امپریالیستی و بویژه امپریالیسم آمریکا به مردم ایران  و انقلاب شکوهمندشان تحمیل شد.
هرمز دامان
نیمه نخست آبان 97


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر