۱۴۰۰ فروردین ۱۰, سه‌شنبه

فروش کشور به وسیله ی خامنه ای و نقش کریه دولت ارتجاعی چین

 


فروش کشور به وسیله ی خامنه ای و نقش کریه دولت ارتجاعی چین


خامنه ای برای دولت جوان حزب اللهی اش آینده می سازد!
کشورفروشی خامنه ای تمامی ندارد. هر حکومت و دولت مرتجعی آن گاه که درون کشور خویش پایه ی خود میان مردم و توانایی اش را در حکومت از دست دهد چاره ای جز اتکاء به بیرون و دولت های امپریالیستی و قدرت های منطقه ای و جهانی ندارد. این را تاریخ استعمار و امپریالیسم و حقارت و زبونی حاکمان نوکرصفت مستعمرات و نیمه مستعمرات طی دویست سال گذشته بارها و بارها نشان داده است.
 در دوره اخیر که خامنه ای و دزدان و جانیان متحجر حاکم بر جمهوری اسلامی هم از جنبش توده ها در هراس اند و هم از بیرون و از جانب تحریم های امپریالیسم آمریکا در تنگنا، هر گونه دست و پایی می زنند تا خود را سرپا نگه دارند و بقای حکومت کریه خود را تامین کنند.  یک چشم شان به بایدن و برگشتن آمریکا به برجام و رفع تحریم هاست و عادی سازی روابط با آمریکا و غرب امپریالیست و چشم دیگرشان به روسیه و چین که نگذارند غرق شوند. این است که روز به روز و بیش از پیش رو به فروش کشور آورده اند:
 اینان نعره ی نوکرصفتی و کشورفروشی خود را چنین سر می دهند:
 «اگر آمریکا و اروپای غربی ما را در فشارگذارند، چه باک! مگر روسیه و چین و هند مرده اند. کافی است که مفت بفروشیم تا منت ما را هم بکشند و ما را بر سرشان بگذارند. آمریکا و اروپای غربی باید بدانند که دنیای کنونی تنها غرب نیست و غرب هم تنها آمریکای قانون شکن و سه کشور اروپایی بدعهد نیست. قدرت های جهانی و منطقه ای که ما خود را به آنها بفروشیم، کم نیستند »!(برگردان سخنان علی شمخانی از نوچه خامنه ای به زبان غیر دیپلماتیک).
 از میان آنان این صداها به گوش می رسد:
« ما می توانیم از این گونه قراردادها با روسیه نیز ببندیم.»(مجتبی ذوالنوری نماینده قم و رئیس کمیته امنیت ملی و سیاست خارجی 9 فروردین 400)
 قرارداد کنونی با دولت سرمایه داری ارتجاعی چین از آن زمره است. قراردادی که حکومت خامنه ای با بهانه های گوناگون از انتشار متن آن طفره رفته و می رود. متن لو رفته و منتشر شده این قرارداد به روشنی نشان از نابرابری دو طرف معامله و دادن امتیاز از جانب حکومت حقیر ایران و بهره بردن و یا چاپیدن کشور از جانب چین، یعنی دولت کثیفی دارد که جا پای استعمار می گذارد و دندان برای چاپیدن کشورهای ضعیف تیز می کند. شعار« نه شرقی و نه غربی» شعاری پوچ و توخالی بیش نبود. سران جمهوری اسلامی از خمینی تا خامنه ای همواره سیاست«هم غربی، هم شرقی» را پیش برده اند.
کراهت سیاست های دولت فرصت طلب و ابن الوقت چین در قبال محمدرضا شاه و خامنه ای
 از سال 1976 به بعد یعنی پس از درگذشت مائوتسه دون و از زمانی که رویزیونیست ها به رهبری تنگ سیائو پین دولت طبقه ی کارگر را با کودتای بورژوایی سرنگون کردند و رهبران و مبارزان طبقه ی کارگر و در صدرشان دو انقلابی بزرگ چیانگ چین و چانگ چون چیائو را زندانی کرده و کشتند، سرمایه داری بر تمامی امور اقتصادی، سیاسی و فرهنگی چین مسلط شد و طبقه کارگر و خلق این کشور را به اسارت خود در آورد.
تنگ سیائو پین خائن و همپالگی های رویزیونیست اش پس از تسلط بر حزب و دولت درهای کشور را به روی سرمایه داران امپریالیست غربی و در صدرشان امپریالیسم آمریکا گشودند و روابط گسترده ای با آنها برقرار کردند. آنها اجازه دادند که سرمایه های امپریالیستی بر جان و مال طبقه ی کارگر و کشاورز چین مسلط گردند و نیروی کار ارزان آنها را تاراج کنند. این امر تا کنون تداوم داشته است و هر روز بیش از پیش گشته است. چین کنونی در اقتصاد عمیقا وابسته به سرمایه های امپریالیسم غرب و ژاپن است.
 از سوی دیگر دولت سرمایه داری چین که به واسطه ی جمعیت تقریبا یک و نیم میلیاردی، ارتشی تقریبا دو و نیم میلیون نفری، پیشرفت های نظامی و اتمی و نیز به اصطلاح کارگاه جهان شدن و تولید اقتصادی انبوه، سری در میان قدرت های جهانی درآورده است، اکنون همچون استعمارگری نوپا دنبال کشورها و دولت های ضعیف و در تنگنا می گردد تا با وام دادن هایی که مانند پهن کردن تور و دام هستند و همچنین بستن قراردادهای نابرابر از آنها بهره کشی نماید.     
حزب و دولت این کشور در دو برهه ی زمانی بسیار ویژه، کثیف ترین رفتارها را نسبت به خلق بزرگ ایران انجام داده است. یک بار آن، هنگامی بود که جنبش توده های گسترده میلیونی علیه نظام محمدرضا شاه نوکرصفت مستبد و نظام وابسته به امپریالیسم غرب در خیابان ها جریان داشت. در آن زمان( 9 شهریور 57، 31 اگوست 1978) هواکوفنگ رئیس جمهور چین به ایران سفر کرد و از نظام سلطنتی ایران و شاه جنایتکار پشتیبانی کرد. وی در همان روزها که در خیابان های تهران و در کوچه و پس کوچه ها، مبارزه و درگیری توده ها با حکومت جریان داشت به همراه محمد رضاشاه جانی که خود به استقبال اش شتافته بود با هلی کوپتر به بازدید شهر درگیر مبارزه پرداخت و نامی ننگین از حزب رویزیونیستی حاکم چین و از دولت سرمایه داری چین در ذهن و یاد توده های کارگر و زحمتکش و تمامی طبقات ملت ایران به یادگار گذاشت.
بار دوم آن نیز اکنون است یعنی زمانی که تا اعماق وجود توده های کارگر و کشاورز و زحمتکش و دیگر طبقات خلقی ایران را نفرت و کینه از حکومت کنونی فرا گرفته و خلق ایران در طول چهل سال اخیر و در مبارزات خود برای سرنگونی این حکومت هزاران قربانی داده است. در چنین زمانی این کشور به پشتیبانی از یکی از ارتجاعی ترین و متحجرترین حکومت های جهان می پردازد وبه بستن قراردادی استعماری دست می زند که نه تنها برای خلق ایران اسارتبار است بلکه به بقای حکومتی پلید، دزد و جنایتکار کمک می کند.        
به آمریکا و اروپا بفروشیم بهتر است یا به روسیه و چین؟
 سویی دیگراز این قضیه دارودسته های سرمایه داران سلطنت طلب و جمهوی خواه وابسته به امپریالیسم غرب( و نیز برخی جناح های درون حکومت)هستند که از طریق بلندگوهای تبلیغاتی و تلویزیون هایشان و ... های و هوی بر سر قرارداد با چین به راه انداخته اند. اینها نفسا با قراردادهایی این چنین کوچک ترین مشکل و مخالفتی ندارند. آنچه آنها با آن مخالفت دارند کشوری است که طرف چنین قراردادی است.
 آنها از این که این قرارداد با دولت چین که سالوسانه حزب حاکم آن را«کمونیست» و نظام حاکم بر آن را«کمونیستی» می نامند بسته می شود، مشکل دارند. آنها می گویند که آیا حیف نیست که کشور را به چین می فروشید؟ چین کجا و آمریکا کجا! بیایید به جای اینکه کشور را به چین بفروشید به آمریکا و انگلستان و آلمان و فرانسه بفروشید و قراردادهایی این چنین نکبت بار را با آنها ببندید. آنها سخنی از این به میان نمی آورند که خامنه ای و سران جمهوری اسلامی کشور فروشی همه طرفه را پیشه کرده اند. و این کشورهای امپریالیستی غربی و در دوره کنونی به ویژه اروپایی ها(انگلستان، آلمان و فرانسه) بوده اند که همواره مهم ترین روابط اقتصادی با جمهوری اسلامی را داشته اند. روابطی که برای این دسته ی اخیر آن قدرمنفعت داشت که حاضر نشدند به سادگی با ترامپ کنار بیایند و برجام را کنار بگذارند. وانگهی درست همین کشورها و خود آمریکا بوده اند که به ویژه پس از پیروزی انقلاب 57، بیشترین پشتیبانی را از حکومت دارودسته ی مستبد دینی به عمل آورده و بقای آنها را تامین نموده اند.    
تبلیغات کثیف ضد کمونیستی که زیر نام «قرارداد با چین کمونیست» دنبال می شود!
بخش دیگر این قضیه تبلیغات کثیفی است که همین ها و برخی دیگر از دسته ها زیر نام قرارداد با چین «کمونیست» دنبال می کنند. آنها می خواهند این گونه وانمود و به اصطلاح افشاگری کنند که این احزاب«کمونیست» و دولت های« کمونیستی» هستند که بدین گونه می خواهند مردم ایران را بچاپند و غارت کنند. آنها می خواهند از آب گل آلود ماهی بگیرند و نفرت توده های مردم به ویژه کارگران و زحمتکشان را از این قرارداد دولت چین با جمهوری اسلامی به سوی نفرت از کمونیسم سوق دهند. آنها عمیقا از کمونیسم وحشت دارند. آنها از این وحشت دارند که رشد جنبش کنونی کارگران و زحمتکشان به رشد کمونیسم میان آنها بینجامد. آنها دنبال جای پایی میان مردم می گردند و چون امیدی به کسب ساده ی این جای پا ندارند، می خواهند بخشی از این امر را با خالی کردن زیر پای کمونیست ها به وجود آورند.
خیال باطلی است و آنها موفقیتی در این امر بدست نخواهند آورد.  
گروه مائوئیستی راه سرخ
ایران

7 فروردین 1400

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر