۱۳۹۶ دی ۹, شنبه

چگونگی امکان های گوناگون عقب نشینی و سرکوب دفتر رهبری و سپاه

چگونگی امکان های گوناگون عقب نشینی و سرکوب دفتر رهبری و سپاه

شوک بزرگ
همچنان که پیش از این نوشتیم جنبش اعتراضی کنونی، بویژه شکل گسترش و همگانی شدن آن شوک بزرگی به  مراکز تصمیم گیری حکومت اسلامی و جناح های مختلف آن از روحانی و دولت وی گرفته  تا دفتر رهبری و سپاه  وارد کرد. تردید نیست که در حال حاضر هم در این شوک بسر میبرند و هم در حال تنظیم برنامه های خود برای سرکوب جنبش هستند.
گسترش و عمق یافتن تضاد بین جناح های حکومتی
نخستین مسئله ای که باید به آن اشاره کرد، همانا تضاد بین جناح های حکومتی است. این تضادها در شرایط کنونی، از جهت گسترش، تنوع، عمق و شدت بی سابقه است. گسترش و تنوع به این معنا که تقریبا این تضادها گریبان همه جناح های حکومتی و تمامی لایه های آنها را در تمامی وسعتشان در بر گرفته است و از سوی دیگر انواع و اقسام گرایشات گوناگون در درونشان شکل گرفته است. اگر در گذشته تضاد عمده بین اصلاح طلبان و انحصار طلبان بود اینک از درون انحصار طلبان حداقل سه شاخه خامنه ای، لاریجانی ها و احمدی نژادی ها در آمده اند و خود اصلاح طلبان نیز بیش از گذشته به لایه و جناح تقسیم شده اند. به این ترتیب تضادها نه تنها برون جناح ها، بلکه درون هر کدام از جناح های حکومتی گسترش و در عین حال تنوع هر چه بیشتری یافته است.
عمق و شدت به این معنا که دایره تضادها امور و مسائل بیشتری، از مسائل متنوع اقتصادی تا سیاسی و فرهنگی را در بر گرفته و در عین حال در مورد مسائل گوناگون شدیدتر شده است. حتی سازش های هر از گاهی بین جناح ها، نمیتواند آتش تضاد میان آنها را خاموش کند. برای نمونه همین روحانی که دیروز سازش های تمام عیاری با خامنه ای و پاسداران داشت، اینک  بخش هایی از آنها را متهم میکند که آنها حوادث مشهد را پیش آورده اند.
این مسئله از نقطه نظر تکامل جنبش اعتراضی کنونی دارای اهمیت فراوان است زیرا قطعا بین تمامی این جناح ها، در چگونگی شیوه های رویارویی با جنبش مردم(شکلها و مضامین عقب نشینی، شکلهای سرکوب  و غیره) اختلاف بوجود میآید. و هر شیوه ای اگر موفقیت کسب نکند بسرعت از سوی جناح رقیب مردود شناخته خواهد شد و رژیم و بویژه سپاه و نیروهای انتظامی و بقیه را در پیشبرد سرکوب مستاصل خواهد نمود.
طبیعی است که در دوران و شرایط کنونی، خامنه ای و سپاه مرکز ثقل قدرت سیاسی و نظامی را در دست گرفته اند و تلاش میکنند که حرف اول و آخر را بزنند. اما آنها میتوانند چه اقداماتی بکنند. در زیر میکوشیم  برخی از امکانهای که آنها در مقابله با جنبش مردم دارند، طرح کنیم.
عقب نشینی در مقابل برنامه های روحانی و تغییرات در ردیف های بودجه
 در این خصوص آنچه اهمیت دارد کم کردن بودجه بسیاری از نهادهای حکومتی و نیزدستگاههای اقتصادی وابسته  به خامنه ای است. از دیگر سو پایین آوردن قیمتهای کالاهای اساسی، گران نکردن برخی کالاها، باز کردن نسبی فضای سیاسی و فرهنگی و اصلاحاتی از این گونه.
استعفای روحانی
برعکس این مسئله، یاعقب نشینی موقتی در مقابل دولت روحانی، شکستن تمامی کاسه و کوزه ها بر سر روحانی و دولت وی است. در این مورد ممکن است کار به اینجا بکشد که از روحانی بخواهند استعفا دهد و شخص دیگری مانند رئیسی یا کسی که کمی وجیه المله باشد( امثال مطهری نایب رئیس مجلس) را بر سرکار آورند و یک سری عقب نشینی و یک سلسله اصلاحات موقتی انجام دهند. اصلاحاتی که باید به خاموش کردن آتش جنبش بینجامد. ما میتوانیم این تاکتیک را همانند تاکتیکی که شاه در تابستان 57 برگزید، قلمداد کنیم. تاکتیکی که به آمدن دولت شریف امامی منجر شد.
آزادی موسوی و کروبی و خاتمی و سپردن دولت بدست آنها
 اگر این «داروی مسکن» عمل نکرد و جنبش توده ها اوج  بیشتری گرفت(مانند همان تابستان 57) آنها حتی ممکن است بیشتر عقب نشینی کنند و موسوی و کروبی را از حصر آزاد کنند و فشارها را از روی خاتمی بردارند و آنها این بار همچون نجات دهندگان حکومت اسلامی ظاهر شوند. این امر را میتوان با سپردن دولت به دست بختیار ارزیابی کرد. البته این امر خطراتی را برای بخش مرکزی قدرت در بر دارد، اما چون هسته اصلی نیروهای مسلح دست سپاه است و این نیرو هر زمان که بخواهد میتواند کودتا کند، ممکن است بخش مرکزی قدرت این خطرات را که از خطرات گسترش و عمق جنبش بیشتر است، بپذیرد.  
شیوه ی خود زنی سپاه و حکومت
 در این میان، آنها نه تنها شیوه های توطئه گرانه آن زمان شاه – مانند حمله به مسجد کرمان و یا آتش زدن سینما رکس – را دارند بلکه تجارب این 40 سال اخیر خودشان را نیز دارند.
بنابراین ممکن است یک سلسله پروژه های توطئه گرانه را به اجرا در آورند و تا مرحله خود زنی های هولناک - حوادثی شبیه به مثلا انفجار دفتر حزب جمهوری و یا دفتر نخست وزیری در سالهای پس از 60- پیش روند. خود زنی یکی از شیوه های رایج حکومت های استبدادی در زمانهایی است که آنها با جنبش های گسترده طبقه کارگر و دیگر زحمتکشان روبرو هستند. خود زنی به این شکل است که حکومت خود پروژه ای را در ترور یا منفجر کردن افراد و یا مراکزی از خود تنظیم میکند، بخشی از نیروهای خود را قربانی میکند، سپس گارد گرفته، آنرا به گردن جنبش که معمولا در این زمانها اگر هشیار نباشد آچمز و دچار بهت میشود، انداخته و به تهاجم وسیع به آن دست میزند.
اینها شیوه هایی است که ممکن است در دستور کار قرار بگیرد.
تعرض مسلح  سپاه و سرکوب جنبش
همچنانکه که در بالا اشاره کردیم شکل گسترش جنبش اعتراضی، شوکی به حکومت  و بویژه به سپاه وارد کرد. ما نباید فکر کنیم چون جنبش تهاجمی است و بشکل غیر پیش بینانه ای بسرعت گسترده شده است، حکومت و سپاه در مقابل آن عقب نشینی مطلق کرده و کار بسرعت تمام خواهد شد- که اگر چنین شد فبها، بسیار خوب و عالی است – بلکه باید فکر کنیم که سپاه چه برنامه ای برای مقابله با آن دارد.
نخست اینکه آنها با تجاربی که دارند، نمیخواهند تا آمادگی لازم را بدست نیاورده اند، دست به اقداماتی که نمیتوانند آینده آنرا پیش بینی بکنند، بزنند. افزون بر این، جنبش توده ها در حال تعرض و تهاجم است؛ هرگونه حمله وسیع و شدید به این جنبش ، بدون برنامه های پیش بینی شده و آمادگی های لازم نیروهای مسلح، به تشدید این  تعرض و تهاجم توده ها میانجامد؛ و حتی ممکن است کار را به شورش های و قیام های گسترده تر توده ای و تسخیر مراکز مهم  حکومتی و دولتی و نظامی بکشاند. بنابراین، در شرایطی که نیروهای سپاه هنوز برنامه های تاکتیکی و استراتژیک خود را برای سرکوب تهیه نکرده اند، چنین  سرکوب زود هنگامی به سود جنبش اعتراضی و به ضرر آنها خواهد بود.
بنابراین نخستین وظیفه آنها، تهیه برنامه های تاکتیکی و استراتژیکی برای سرکوب و مطمئن بودن از درجه ای از وحدت در خصوص اجرای این تاکتیک و استراتژِی از جانب جناح های حکومتی است.
دوم اینکه آنها باید نیروهای اصلی خود را- که صرفا محدود به ایرانیها نبوده و قطعا از کشورهایی مانند سوریه و لبنان و این بار یمن نیز نیرو وارد خواهند کرد-  در شهرهای بزرگ و کلیدی(از تمامی نظرها بویژه نظامی و سیاسی) و سپس در تمامی مراکز اساسی شهرها، و باز با توجه به اشکالی که برای سرکوب بر میگزینند، در محلهای لازم درون شهرها استقرار دهند. وقتی این کارها همه صورت گرفت، آنگاه  موزون با دیگر نقشه ها و برنامه های خود به حملات خود به جنبش اعتراضی، حمله های پی در پی، کتک زدن های وسیع، دستگیر کردن و کشتار کردن دست میزنند. آنها میخواهند به گونه ای عمل کنند که  سریع و جراحی وار سرکوب کنند، تا پس از نقطه اوج آن سرکوب، که  بدرجه گستردگی، عمق و شدت جنبش بستگی دارد، جنبش به قهقرا رود و دیگر به وضع سابق خود بر نگردد.
درست برای اینکه هم امکانهای پیشرفت و تکامل جنبش گوناگون است و هم امکانها ، شکلها و شیوه های عقب نشینی و سرکوب حکومت،  طبقه کارگر و دیگر طبقات زحمتکش و تمامی کسانی که در این جنبش درگیرند، باید هوشیارانه تمامی شکلها و شیوه ها را مورد بررسی قرار دهند و برای تمامی شکلها آماده باشند و  متناسب با آنها برنامه ریزی کنند.  

پردوام باد جنبش اعتراضی کنونی!
سرنگون باد حکومت استبداد مذهبی

پیروز باد انقلاب دموکراتیک و ضد امپریالیستی ایران!
بر قرار باد جمهوری دموکراتیک خلق ایران!

جمعی از مائوئیستهای ایران
نهم دی ماه 96        



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر