متن اعلامیه جنبش بین المللی احزاب مائوئیست و مارکسیست –
لنینیست به مناسبت اول ماه مه 2020
زنده باد اول مه
روز مبارزۀ بینالمللی پرولتاریای جهان!
نـظـام امـپـریـالـیـسـتـی و
کاپیتالیستی خطرناکترین ویـروس است!
بـگـذاریـد بـه طـرف انـقـلاب پـرولـتـری در تـمـام جـهـان پـیـش بـرویـم!
بـگـذاریـد بـه طـرف انـقـلاب پـرولـتـری در تـمـام جـهـان پـیـش بـرویـم!
امسال در روز اول مه میدان های سراسر جهان، شاهد تجلیل اجتماع کارگران، زنان و تودههای استثمارشده، از روز بین المللی کارگران[و گرد آیی شان] زیر درفش وحدت، انترناسیونالیسم پرولتری،[و پیشبرد] نبرد علیه امپریالیسم و سرمایه داری نخواهد بود، زیرا که بیماری همه گیر وحشتناک در هرگوشه ی جهان کشتار مینماید و این که دولتها و حکومتهای امپریالیستی با [سوء] استفاده از ویروس کرونا، حالت اضطراری اعلام کرده اند.
علت این بیماری همهگیر، نظام جهانی سرمایه داری
و امپریالیستی است و مرگ و میر گسترده ناشی از آن، نتیجه ی عطش سیری ناپذیر سرمایه
دارها برای استثمار و سود است. آنها از طریق انداختن بار تجاوزگرانه شان علیه
سلامتی و زندگی انسانها و تمامی گونههای حیات در زمین، بر محیط زیست جهان یورش
میبرند. سرمایه دارها نظام بهداشت عمومی را به یک تجارت سودآور برای شرکتهای خصوصی
مبدل کرده اند [که در اثر آن] بیماری های فراگیر زمینه ای باز به دست آورده و قتل
عامی راه انداخته اند که باز هم زندگی بسیاری از کارگران و مردم را به خطر انداخته
است.
موضوع اصلی برای سرمایه، حتی در مواجه با بیماری همهگیر، ادامه ی تولید برای سودش است. در حالی که همه به ماندن در خانه فراخوانده میشوند، به کارگران تحمیل میشود که در تمامی شرایط، فراتر از نیازها برای کالای مورد نیاز، تولید نمایند.
سرمایه داری علم را نیز برده ی سود خود، برای تولید سلاحهای هوشمندتر و متوقف ساختن تحقیقات برای درمان بیماری های تأثیرگذار بر کارگران و تودههای مردم در دژهای امپریالیستی و حتی بیشتر در کشورهای تحت ستم امپریالیسم میسازد، و حالا به بیان دقیقتر، تمام جهان در مواجه با گسترش بیماری همهگیر خلع سلاح است.
سرمایه داری«جهنمهای جهان» مانند ووهان چین را ایجاد کرده است که در آن شرایط کار، زندگی،[و] سازمان اجتماعی که به وسیله سرمایه داری تحمیل شده، شیوع بیماری همهگیر را موجب شد [بیماری ای] که پس از آن گسترش یافت و به کشورهای امپریالیستی اروپایی در قلب [سیستم]خود آسیب زد و به ایالات متحده، این قدرت امپریالیستی بزرگ شدیدتر ضربه زد،[و این ] در حالی است که گسترش وحشتناک آن، مناطق کشورهای زیر ستم جهان را، از افریقا تا خاورمیانه و کشورهای عربی، تا آسیا و تا امریکای جنوبی را تهدید می کند.
امپریالیسم و سرمایه داری خودشان را به مثابه ی بزرگترین منبع مرگ و ویرانی نسبت به هر بیماری همهگیری که به جامعه ی بشری در تاریخ آسیب زده است، نشان داده اند.
در حالی که مردهها به خاک سپرده شده اند و حتی کلان شهرها به بیمارستان تبدیل شده اند، این همه امروز پرولترها را وادار می کند که فریاد زنند:
سرمایه داری و امـپـریـالـیسم و نـظـام کـشـنـدۀ آن کافـی است!
دولتها و حکومتها در سراسر جهان یک حالت اضطراری، نزدیک به حکومت نظامی را در مواجه با بیماری همهگیر، تحمیل کرده اند[ اما باز هم] از خشونت و سرکوب در بسیاری از کشورها علیه فقرا، بیخانمانها و بیخانمان شدگانی که فقط خواهان زنده ماندن هستند، خودداری نمی کنند.
دولتهای دیکتاتوری بورژوازی در شرایط اضطراری بهداشتی[ در تلاش] برای تثبیت رژیمهای سیاسی نوع فاشیستی و استحکام آن ها، که همیشه سلاحی علیه مبارزۀ پرولترها و مردمان در تمام عرصه هاست، میباشند.
بیماری همهگیر نشان داده است که نظام امپریالیستی و سرمایه داری خطرناکترین ویروس است.
به همین دلیل، در این اول مه باید فریادی با صدای بلند علیه حاکمان امپریالیست و همه بورژوازی و طبقات حاکمۀ جهان در همه اشکال آن کشیده شود:
شـمـا مـسـئـول هـسـتـیـد! مـرگ بـر امـپـریـالـیـسم!
با این حال، حتی در شرایط اضطراری و ممنوع بودن اعتصابات و تظاهرات در کارخانه های تخلیه شده، بیماری همهگیر، با مقاومت نیرومندی از جانب کارگران و بخشهای مختلف تودهها، به شکل اعتصابات، تن ندادن توده ها [به شرایط تحمیل شده]، مقاومت، دست در دست در نبرد،[و] مبارزه برای حفاظت از معیارها[ی زندگی]، برای افزایش بیشتر بیمارستانها، پزشکان، کارکنان بهداشت، برای حفاظت از حق دستمزد و حق اشتغال اگر به خانه فرستاده شوند، برای دستمزد تضمین شده برای تمام کارگران بدون درآمد، روبرو شده است.
ایتالیا، یکی از تأثیر پذیرفته ترین کشورها[از بیماری]، همچنان یک مرکز مقاومت پرولتری و مردمی و مخالفت علیه حاکمان و دولتها بوده است و همچون نمونه ای مفید از مقاومت و تقابل بسیار گسترده کارگران و مردم در برابر بورژوازی، دولت و حکومت برای سایر کشورهای دیگری است که بیماری همهگیر درآنها شیوع یافته است. حتی در شرایط اضطراری، می توان مبارزه کرد و پیروز شد، همبستگی مردمی را تکامل داد و اگر کمونیستهای راستین در صف جلو این مبارزه قرار داشته باشند، این مقاومت یک سلاح اساسی برای آماده شدن، در درون به اصطلاح «بحران کرونا» است، نبردی است علیه ویرانگری مرحلۀ نوینی از جهان [یعنی همانا]بحران در حال آشکار شدن سرمایه داری - با [تأثیراتی به مراتب] بدتر از تأثیر سقوط مالی2008- 2007 و نیز آن گونه که پیش بینی می شود بدتر از بحران سرمایه داری در دهه 1920 - که پیش از شیوع پیک ویروس کرونا در جریان بود و اکنون بر بحران متناوب نظام جهانی سرمایه اضافه شده است، و بر تمامی جنبه های زندگی آن و [همچنین] طبیعت و در هر گوشهای از جهان تأثیر گذاشته است.
برای زنده ماندن، سرمایه داری به دنبال انداختن بار سنگین این بحران بر دوش پرولترها و مردمان زیر ستم جهان است، با افزایش سریع شمار بیکاران، ناپایداری [زندگی]، بینوایی مطلق و نسبی حتی در مرکز کشورهای امپریالیستی و کاپیتالیستی و افزون بر آن گرسنگی و فقری که تا حال مردمان کشورهای تحت ستم امپریالیسم در جهان را متأثر ساخته است.
اما دقیقاً این یکی شدن بحران اقتصادی و بیماری همهگیر، پرده از روی نظام سرمایه داری جهانی، دولتهای آن،[و] حکومتهای آن برداشت [و نشان داد که چگونه] از همه اینها به نفع سودها و سرمایههای خود استفاده می کنند.
این موجب برانگیختن مبارزۀ پرولترها و تودههای مردم می شود و شرایط ذهنی بهتر و مساعد برای مبارزۀ مشترک در جهان و در هر کشور، برای سرنگونی این نظام از طریق انقلابات دموکراتیک نوین انقلابات و سوسیالیستی و برقرار کردن یک جامعۀ سوسیالیستی نوین و زدن مارش کمونیسم، به وجود میآورد.
سوسیالیسم اقتصادی در دستان دولت پرولتری است و قادر است به تمام چیزهایی دست یابد که ثابت شده است سرمایه داری و امپریالیسم در این موقعیت درهم و آشفته جهان نمیتواند به آنها دست بیابد. سرمایه داری و امپریالیسم ویرانی و انهدام است، [ولی] سوسیالیسم ساختمان جامعه ی نوینی است که میتواند تودهها را از زنجیرهای استثمار و ستم آزاد سازد و نیروی بزرگ توسعه علمی برای آزادی انسان از خطرات برای سلامتی خود و انهدام محیط زیست که بقای آنها را با خطر مواجه میسازد، در اختیار آنها قرار دهد.
این وضعیت واقعیت و توانایی بزرگ مارکس، انگلس، لنین، استالین و مائو و پیام تاریخی بزرگی را نشان می دهد که از سه مرحلۀ مبارزۀ انقلابی پرولتاریایی به ما رسیده است. از کمون پاریس تا انقلاب اکتبر تا انقلاب فرهنگی عظیم پرولتاریایی در چین، نشان داده اند که مارش پرولتاریا و مردمان و ملل زیر ستم غیرقابل توقف است؛ شاید [این مبارزات] شان شکستهایی را متحمل شده باشند، اما این تجارب شان به آن ها آموخته است که اندیشه و عمل شان را تکامل دهند[ تکاملی که به آنها] اجازه میدهد به شکل قدرتمندانهتری با شرایط تاریخیای روبرو گردند که به سوی درگیری نهایی طولانی میان سرمایه داری/ امپریالیسم و سوسیالیسم و کمونیسم می رود.
در این اول مه ما به برآمدی از یک موج نوین انقلاب پرولتاریایی جهان می نگریم که به پرولترها و تودههای مردم اضطراری بودن و ضرورت خود را نشان میدهد.
پتانسیل عینی شرایط میتواند واقعیت بیابد اگر پرولتاریا ابزارها برای انقلاب را، در آتش مبارزۀ طبقاتی در وضعیت جاری، بسازد.
پیش از هر چیز ساختمان احزاب کمونیست به مثابه ی پیشآهنگ سازمانیافته ی طبقه ی کارگر، به مثابۀ رزمندگان سیاسی پیشاهنگ، ماشینهای جنگی و هسته ی رهبریکننده ی همه ی مردم، در قلب دژهای امپریالیستی، در اتحاد با مسیر پیش از این پذیرفته شده به وسیله احزاب کمونیست در کشورهای زیر ستم امپریالیسم که در جنگ خلقهای طولانی در کشورهای زیر ستم امپریالیسم انکشاف یافته و رهبری شده است، [قرار دارد.]
سرمایه «فراگیر» [با اعمال خود]جبهۀ متحد پرولتارها و تودههای مردم را بر می انگیزد و تحریک می کند، و این نه تنها چون همیشه به استثمارشدگان، بلکه به بخش گسترده ای از بشریت نشان می دهد که کسی از آنها نمیتواند تحت نظامی زندگی کند که سلطه در دست یک مشت از سرانی است که با استثمار[و] با زدوبندهای مالی ثروتمند شده اند یعنی کسانی که برای منافع و ثروت شان تردیدی به خود راه نمیدهند که زندگی میلیاردها تن از مردم را به خطر بیندازند.
نیروی نظامی پرولتاریا، دهقانان و ارتش مردمی پاسخ بنیانی و درست است در مقابله با حالـت اضـطـراری کـه بـورژوازی در اشـکال مطلقاً نوین و به طور همزمان در جهان میسازد، [حالتی] که [با سوء] استفاده از ویروس کرونا و برای حذف هر شکلی از دموکراسی [و]به قصد ساختن یک دیکتاتوری گسترده جهانی است. بنابراین، فرا خواندن پرولترها و تودههای مردم برای درک این که حتی مبارزات همه روزه، برای سلامتی و زندگی شان، برای حقوق شان، نیازمند مبارزه علیه دولت بورژوازی و حدادی کردن تجاربی است که در پاسخ به جنگ علیه پرولترها و مردم صورت گرفته است، یعنی نیازمند به جنگ طبقاتی، جنگ انقلابی، جنگ خلق، است.
بگذارید در این اول مه میدانها خالی باشند- هرچند که در بخشهای بسیاری از جهان حتی در این روز ویژه و خاص از فعالیتهای پرولتاریا و درفشهای سرخ انقلاب خالی نخواهد بود، اما امپریالیسم شرایطی را به وجود آورده است که این میدانها با یک جنبش انقلابی نیرومند، با دریایی مسلح از پرولترها و تودههای مردم متحد، با شکل دادن [چنین جنبشی] در شرایط مشخص هر کشور پر خواهد شد و [آنها] خروش برخواهند آورد:
موضوع اصلی برای سرمایه، حتی در مواجه با بیماری همهگیر، ادامه ی تولید برای سودش است. در حالی که همه به ماندن در خانه فراخوانده میشوند، به کارگران تحمیل میشود که در تمامی شرایط، فراتر از نیازها برای کالای مورد نیاز، تولید نمایند.
سرمایه داری علم را نیز برده ی سود خود، برای تولید سلاحهای هوشمندتر و متوقف ساختن تحقیقات برای درمان بیماری های تأثیرگذار بر کارگران و تودههای مردم در دژهای امپریالیستی و حتی بیشتر در کشورهای تحت ستم امپریالیسم میسازد، و حالا به بیان دقیقتر، تمام جهان در مواجه با گسترش بیماری همهگیر خلع سلاح است.
سرمایه داری«جهنمهای جهان» مانند ووهان چین را ایجاد کرده است که در آن شرایط کار، زندگی،[و] سازمان اجتماعی که به وسیله سرمایه داری تحمیل شده، شیوع بیماری همهگیر را موجب شد [بیماری ای] که پس از آن گسترش یافت و به کشورهای امپریالیستی اروپایی در قلب [سیستم]خود آسیب زد و به ایالات متحده، این قدرت امپریالیستی بزرگ شدیدتر ضربه زد،[و این ] در حالی است که گسترش وحشتناک آن، مناطق کشورهای زیر ستم جهان را، از افریقا تا خاورمیانه و کشورهای عربی، تا آسیا و تا امریکای جنوبی را تهدید می کند.
امپریالیسم و سرمایه داری خودشان را به مثابه ی بزرگترین منبع مرگ و ویرانی نسبت به هر بیماری همهگیری که به جامعه ی بشری در تاریخ آسیب زده است، نشان داده اند.
در حالی که مردهها به خاک سپرده شده اند و حتی کلان شهرها به بیمارستان تبدیل شده اند، این همه امروز پرولترها را وادار می کند که فریاد زنند:
سرمایه داری و امـپـریـالـیسم و نـظـام کـشـنـدۀ آن کافـی است!
دولتها و حکومتها در سراسر جهان یک حالت اضطراری، نزدیک به حکومت نظامی را در مواجه با بیماری همهگیر، تحمیل کرده اند[ اما باز هم] از خشونت و سرکوب در بسیاری از کشورها علیه فقرا، بیخانمانها و بیخانمان شدگانی که فقط خواهان زنده ماندن هستند، خودداری نمی کنند.
دولتهای دیکتاتوری بورژوازی در شرایط اضطراری بهداشتی[ در تلاش] برای تثبیت رژیمهای سیاسی نوع فاشیستی و استحکام آن ها، که همیشه سلاحی علیه مبارزۀ پرولترها و مردمان در تمام عرصه هاست، میباشند.
بیماری همهگیر نشان داده است که نظام امپریالیستی و سرمایه داری خطرناکترین ویروس است.
به همین دلیل، در این اول مه باید فریادی با صدای بلند علیه حاکمان امپریالیست و همه بورژوازی و طبقات حاکمۀ جهان در همه اشکال آن کشیده شود:
شـمـا مـسـئـول هـسـتـیـد! مـرگ بـر امـپـریـالـیـسم!
با این حال، حتی در شرایط اضطراری و ممنوع بودن اعتصابات و تظاهرات در کارخانه های تخلیه شده، بیماری همهگیر، با مقاومت نیرومندی از جانب کارگران و بخشهای مختلف تودهها، به شکل اعتصابات، تن ندادن توده ها [به شرایط تحمیل شده]، مقاومت، دست در دست در نبرد،[و] مبارزه برای حفاظت از معیارها[ی زندگی]، برای افزایش بیشتر بیمارستانها، پزشکان، کارکنان بهداشت، برای حفاظت از حق دستمزد و حق اشتغال اگر به خانه فرستاده شوند، برای دستمزد تضمین شده برای تمام کارگران بدون درآمد، روبرو شده است.
ایتالیا، یکی از تأثیر پذیرفته ترین کشورها[از بیماری]، همچنان یک مرکز مقاومت پرولتری و مردمی و مخالفت علیه حاکمان و دولتها بوده است و همچون نمونه ای مفید از مقاومت و تقابل بسیار گسترده کارگران و مردم در برابر بورژوازی، دولت و حکومت برای سایر کشورهای دیگری است که بیماری همهگیر درآنها شیوع یافته است. حتی در شرایط اضطراری، می توان مبارزه کرد و پیروز شد، همبستگی مردمی را تکامل داد و اگر کمونیستهای راستین در صف جلو این مبارزه قرار داشته باشند، این مقاومت یک سلاح اساسی برای آماده شدن، در درون به اصطلاح «بحران کرونا» است، نبردی است علیه ویرانگری مرحلۀ نوینی از جهان [یعنی همانا]بحران در حال آشکار شدن سرمایه داری - با [تأثیراتی به مراتب] بدتر از تأثیر سقوط مالی2008- 2007 و نیز آن گونه که پیش بینی می شود بدتر از بحران سرمایه داری در دهه 1920 - که پیش از شیوع پیک ویروس کرونا در جریان بود و اکنون بر بحران متناوب نظام جهانی سرمایه اضافه شده است، و بر تمامی جنبه های زندگی آن و [همچنین] طبیعت و در هر گوشهای از جهان تأثیر گذاشته است.
برای زنده ماندن، سرمایه داری به دنبال انداختن بار سنگین این بحران بر دوش پرولترها و مردمان زیر ستم جهان است، با افزایش سریع شمار بیکاران، ناپایداری [زندگی]، بینوایی مطلق و نسبی حتی در مرکز کشورهای امپریالیستی و کاپیتالیستی و افزون بر آن گرسنگی و فقری که تا حال مردمان کشورهای تحت ستم امپریالیسم در جهان را متأثر ساخته است.
اما دقیقاً این یکی شدن بحران اقتصادی و بیماری همهگیر، پرده از روی نظام سرمایه داری جهانی، دولتهای آن،[و] حکومتهای آن برداشت [و نشان داد که چگونه] از همه اینها به نفع سودها و سرمایههای خود استفاده می کنند.
این موجب برانگیختن مبارزۀ پرولترها و تودههای مردم می شود و شرایط ذهنی بهتر و مساعد برای مبارزۀ مشترک در جهان و در هر کشور، برای سرنگونی این نظام از طریق انقلابات دموکراتیک نوین انقلابات و سوسیالیستی و برقرار کردن یک جامعۀ سوسیالیستی نوین و زدن مارش کمونیسم، به وجود میآورد.
سوسیالیسم اقتصادی در دستان دولت پرولتری است و قادر است به تمام چیزهایی دست یابد که ثابت شده است سرمایه داری و امپریالیسم در این موقعیت درهم و آشفته جهان نمیتواند به آنها دست بیابد. سرمایه داری و امپریالیسم ویرانی و انهدام است، [ولی] سوسیالیسم ساختمان جامعه ی نوینی است که میتواند تودهها را از زنجیرهای استثمار و ستم آزاد سازد و نیروی بزرگ توسعه علمی برای آزادی انسان از خطرات برای سلامتی خود و انهدام محیط زیست که بقای آنها را با خطر مواجه میسازد، در اختیار آنها قرار دهد.
این وضعیت واقعیت و توانایی بزرگ مارکس، انگلس، لنین، استالین و مائو و پیام تاریخی بزرگی را نشان می دهد که از سه مرحلۀ مبارزۀ انقلابی پرولتاریایی به ما رسیده است. از کمون پاریس تا انقلاب اکتبر تا انقلاب فرهنگی عظیم پرولتاریایی در چین، نشان داده اند که مارش پرولتاریا و مردمان و ملل زیر ستم غیرقابل توقف است؛ شاید [این مبارزات] شان شکستهایی را متحمل شده باشند، اما این تجارب شان به آن ها آموخته است که اندیشه و عمل شان را تکامل دهند[ تکاملی که به آنها] اجازه میدهد به شکل قدرتمندانهتری با شرایط تاریخیای روبرو گردند که به سوی درگیری نهایی طولانی میان سرمایه داری/ امپریالیسم و سوسیالیسم و کمونیسم می رود.
در این اول مه ما به برآمدی از یک موج نوین انقلاب پرولتاریایی جهان می نگریم که به پرولترها و تودههای مردم اضطراری بودن و ضرورت خود را نشان میدهد.
پتانسیل عینی شرایط میتواند واقعیت بیابد اگر پرولتاریا ابزارها برای انقلاب را، در آتش مبارزۀ طبقاتی در وضعیت جاری، بسازد.
پیش از هر چیز ساختمان احزاب کمونیست به مثابه ی پیشآهنگ سازمانیافته ی طبقه ی کارگر، به مثابۀ رزمندگان سیاسی پیشاهنگ، ماشینهای جنگی و هسته ی رهبریکننده ی همه ی مردم، در قلب دژهای امپریالیستی، در اتحاد با مسیر پیش از این پذیرفته شده به وسیله احزاب کمونیست در کشورهای زیر ستم امپریالیسم که در جنگ خلقهای طولانی در کشورهای زیر ستم امپریالیسم انکشاف یافته و رهبری شده است، [قرار دارد.]
سرمایه «فراگیر» [با اعمال خود]جبهۀ متحد پرولتارها و تودههای مردم را بر می انگیزد و تحریک می کند، و این نه تنها چون همیشه به استثمارشدگان، بلکه به بخش گسترده ای از بشریت نشان می دهد که کسی از آنها نمیتواند تحت نظامی زندگی کند که سلطه در دست یک مشت از سرانی است که با استثمار[و] با زدوبندهای مالی ثروتمند شده اند یعنی کسانی که برای منافع و ثروت شان تردیدی به خود راه نمیدهند که زندگی میلیاردها تن از مردم را به خطر بیندازند.
نیروی نظامی پرولتاریا، دهقانان و ارتش مردمی پاسخ بنیانی و درست است در مقابله با حالـت اضـطـراری کـه بـورژوازی در اشـکال مطلقاً نوین و به طور همزمان در جهان میسازد، [حالتی] که [با سوء] استفاده از ویروس کرونا و برای حذف هر شکلی از دموکراسی [و]به قصد ساختن یک دیکتاتوری گسترده جهانی است. بنابراین، فرا خواندن پرولترها و تودههای مردم برای درک این که حتی مبارزات همه روزه، برای سلامتی و زندگی شان، برای حقوق شان، نیازمند مبارزه علیه دولت بورژوازی و حدادی کردن تجاربی است که در پاسخ به جنگ علیه پرولترها و مردم صورت گرفته است، یعنی نیازمند به جنگ طبقاتی، جنگ انقلابی، جنگ خلق، است.
بگذارید در این اول مه میدانها خالی باشند- هرچند که در بخشهای بسیاری از جهان حتی در این روز ویژه و خاص از فعالیتهای پرولتاریا و درفشهای سرخ انقلاب خالی نخواهد بود، اما امپریالیسم شرایطی را به وجود آورده است که این میدانها با یک جنبش انقلابی نیرومند، با دریایی مسلح از پرولترها و تودههای مردم متحد، با شکل دادن [چنین جنبشی] در شرایط مشخص هر کشور پر خواهد شد و [آنها] خروش برخواهند آورد:
مرگ بر
امپریالیسم! آینده باید از سوسیالیسم و کمونیسم باشد!
نه به انداختن بحران بر سر طبقۀ کارگر و مردم!
مرگ بر حالت اضطراری که جنگ علیه مردم با سوء استفاده از ویروس کرونا است
نه به انداختن بحران بر سر طبقۀ کارگر و مردم!
مرگ بر حالت اضطراری که جنگ علیه مردم با سوء استفاده از ویروس کرونا است
شورش برحق
است!
پتانسیل انقلابی طبقۀ کارگر و تودهها را در این شرایط سخت تکامل دهیم – جنگ حقیقیای که باید بهراه انداخته شود جنگ علیه بورژوازی و دولت آن است!
برای یک نظام سلامتی خدمتگزار مردم!
مبارزۀ طبقاتی رزمنده برای سلامتی، دستمزد و کار برای تمام کارگران!
بگذارید مبارزۀ طبقاتی پرولترها و مردم علیه بحران پیشرونده ی اقتصادی جهان، تشدید یابد!
برای ساختمان احزاب مارکسیست- لنینیست- مائوئیست، در آتش بحران اقتصادی امپریالیسم و شیوع جهانی کرونا، در پیوند نزدیک با تودهها برای انقلابات دموکراتیک نوین و سوسیالیسم!
زنده باد مارکسیسم- لنینیسم- مائوئیسم!
بگذارید حالا بیشتر از هر زمانی در مسیر وحدت بینالمللی کمونیستهای جهان پیش برویم!
مرده باد کاپیتالیسم/ امپریالیسم در بحران، زنده باد سوسیالیسم و کمونیسم!
امضاهاای که تا حال (29 اپریل 2020) صورت گرفته است:
کمیته ساختمان حزب کمونیست مائوئیست، گالیسیا، ایالت هسپانیه.
هسته کمونیستی نپال
حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان
حزب کمونیست نپال (مائوئیست انقلابی)
حزب کمونیست ترکیه – مارکسیست- لنینیست
اتحادیه کارگری کمونیستی (م ل م) - کلمبیا
حزب الکادهینها - تونس
حزب کمونیست مائوئیست- ایتالیا
خط مارکسیستی لنینیستی پرولتری مراکش
حزب کمونیست انقلابی کانادا
گروه مائوئیستی راه سرخ ایران
صدای کارگران - مالزی
پتانسیل انقلابی طبقۀ کارگر و تودهها را در این شرایط سخت تکامل دهیم – جنگ حقیقیای که باید بهراه انداخته شود جنگ علیه بورژوازی و دولت آن است!
برای یک نظام سلامتی خدمتگزار مردم!
مبارزۀ طبقاتی رزمنده برای سلامتی، دستمزد و کار برای تمام کارگران!
بگذارید مبارزۀ طبقاتی پرولترها و مردم علیه بحران پیشرونده ی اقتصادی جهان، تشدید یابد!
برای ساختمان احزاب مارکسیست- لنینیست- مائوئیست، در آتش بحران اقتصادی امپریالیسم و شیوع جهانی کرونا، در پیوند نزدیک با تودهها برای انقلابات دموکراتیک نوین و سوسیالیسم!
زنده باد مارکسیسم- لنینیسم- مائوئیسم!
بگذارید حالا بیشتر از هر زمانی در مسیر وحدت بینالمللی کمونیستهای جهان پیش برویم!
مرده باد کاپیتالیسم/ امپریالیسم در بحران، زنده باد سوسیالیسم و کمونیسم!
امضاهاای که تا حال (29 اپریل 2020) صورت گرفته است:
کمیته ساختمان حزب کمونیست مائوئیست، گالیسیا، ایالت هسپانیه.
هسته کمونیستی نپال
حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان
حزب کمونیست نپال (مائوئیست انقلابی)
حزب کمونیست ترکیه – مارکسیست- لنینیست
اتحادیه کارگری کمونیستی (م ل م) - کلمبیا
حزب الکادهینها - تونس
حزب کمونیست مائوئیست- ایتالیا
خط مارکسیستی لنینیستی پرولتری مراکش
حزب کمونیست انقلابی کانادا
گروه مائوئیستی راه سرخ ایران
صدای کارگران - مالزی
در حال انتظار:
حزب کمونیست مائوئیست مانیپور
اتحاد انقلابی مائوئیستی
حزب کمونیست انقلابی (پی سی آر – آر سی پی کانادا)
حزب کمونیست نوین- تونس (تحت ساختمان)
این تشکیلات با پیام [ما] موافقت نمود اما حالا در پروسه بازسازی تشکیلاتی قرار گرفته است
دو تشکیلات (زیر) فعلاً منحل گردیده است:
جوانان سرخ ژرمنی
دموکراسی و مبارزه طبقاتی ـ ایالت برتانیه
دو حزب زیر تا حال رأی نهایی شان را واضح نکرده اند:
حزب کمونیست ترکیه- مارکسیست- لنینیست
حزب کمونیست مائوئیست فرانسه
حزب کمونیست مائوئیست مانیپور
اتحاد انقلابی مائوئیستی
حزب کمونیست انقلابی (پی سی آر – آر سی پی کانادا)
حزب کمونیست نوین- تونس (تحت ساختمان)
این تشکیلات با پیام [ما] موافقت نمود اما حالا در پروسه بازسازی تشکیلاتی قرار گرفته است
دو تشکیلات (زیر) فعلاً منحل گردیده است:
جوانان سرخ ژرمنی
دموکراسی و مبارزه طبقاتی ـ ایالت برتانیه
دو حزب زیر تا حال رأی نهایی شان را واضح نکرده اند:
حزب کمونیست ترکیه- مارکسیست- لنینیست
حزب کمونیست مائوئیست فرانسه