۱۴۰۱ مرداد ۲۳, یکشنبه

تحلیل حزب کمونیست( مائوئیست) افغانستان از اوضاع جاری در این کشور

 
اوضاع سیاسی، امارات طالبان و شورای علمای دین
طالبان نیاز به مشروعیت مردمی ندارند، آن ها از مردم بیعت می خواهند!
 
نشست سه روزه با نام « گردهمایی بزرگ علمای دینی افغانستان» در خیمه لویه جرگه دایر گردید. طالبان اعضای این نشست را از میان ملاها و منتفذین ولسوالی ها دست چین کرده بودند و تقریبا هیچ فردی از سایر اقشار جامعه، در این نشست حضور نداشتند. موضوع و هدف این نشست، هیچ گاه از طرف طالبان به صورت روشن طرح نشد. برگزاری علمای دین تحت اداره ی طالبان، همانند برگزاری « لویه جرگه ها»ی رژیم دست نشانده، یک نشست فرمایشی و عوامفریبانه است. در شرایطی که هزاران نفر بیخانمان، آواره و گرسنه در اثر زلزله، سیلاب، خشکسالی، مریضی، جنگ و فقر در سراسر کشور به خصوص ولسوالی بلخاب و ولایت های خوست و پکتیا جان می دهند، طالبان میلیون ها افغانی را صرف جلسه نمایشی و فرمایشی شان می کنند.
حالا سوال این است که طالبان با برگزاری این نشست، در پی چه بود؟ روزنامه انیس تحت اداره طالبان، در سرمقاله شماره 24739  شنبه  11 سرطان نوشت:
«در برخی از مواقع گردهمایی و نشست های عنعنوی، حلال مشکل افغانستان بوده و حکومت ها با این شیوه مشروعیت ملی و بین المللی خود را به دست آورده اند. اگرچه امارت اسلامی افغانستان توسط شورای اهل حل و عقد به وجود آمده و از مشروعیت شرعی و ملی برخوردار است، اما جهان و جهانیان به آن وقعی نمی گذارند و خواهان انتخابات و شوراها و نشست های بزرگ عنعنوی هستند.»
نویسنده سرمقاله اعتراف می کند که برگزاری گردهمایی ملاها در کابل تحت فشار اوضاع بحرانی رژیم طالبان و اوضاع ناهنجار افغانستان و فشار جامعه جهانی دایر گردید، چه در غیر آن، این گروه نیاز به برگزاری این گونه گردهمایی و کسب مشروعیت ملی و بین المللی از این طریق ندارد. زیرا طالبان مشروعیت شرعی و ملی خود را قبلا توسط شورای اهل حل و عقد به دست آورده اند. به گفته نویسنده سرمقاله چون جهانیان به آن وقعی نمی گذارند، به ناچار باید چنین نشستی را برگزار می کرد.
علیرغم اینکه طالبان، مدام اهداف و خواست هایشان را به صورت مبهم بیان می کنند، اما قطعنامه یازده ماده ای نشست ملاها بسیاری از اهداف، اولویت ها و خطرات که این گروه را تهدید می کنند، روشن ساخت. نفاق داخلی، نارضایتی اجتماعی و گسترش جنگ مسلحانه علیه این گروه به خصوص خطر داعش از مهم ترین خطرات می باشند که طالبان با آن رو در رو هستند. طالبان به شیوه معمول خودشان، افراد خاص و قابل اعتمادشان را از والسوالی ها به صورت مشخص دعوت کردند و اهداف و خواست هایشان را در 13 ماده به  کمیسیون های 20 گانه دیکته کردند که در نهایت با اندک تعدیل در 11 ماده به تصویب رسید. از این میان، ماده نهم« آموزش عصری صحت و زراعت، وضعیت حقوق اقلیت ها و زنان و تمام ملت و پیشرفت همه جانبه و رشد اقتصادی و انکشاف متوازن در روشنایی شریعت» در طرح اولیه طالبان وجود نداشت. دارالانشای نشست علمای طالبان با حذف خواست بازگشایی مکاتب دخترانه از ماده نهم، متباقی آن را حفظ می کند.
هرچند هدف اصلی طالبان در این نشست، گرفتن بیعت برای امیرالمؤمنین این گروه بود، اما  افزون بر آن، در این نشست، از کشورهای منطقه و جهان و سازمان ملل خواسته شده که طالبان را به عنوان نظام مشروع افغانستان به رسمیت بشناسند و با این گروه تعامل مثبت کرده و تحریم را از افغانستان بردارند و سرمایه های منجمده شده افغانستان را آزاد کنند. این ماده از قطعنامه در تضاد به سخنان رهبر طالبان در این نشست قرار داشت.
حالا سوال این است که رفتار و موضع گیری متناقض و دوپهلو و گنگ طالبان از کجا ناشی می شود؟ چرا طالبان از موضع گیری روشن و صریح بیم دارند. واقعیت امر این است که شیوه رفتار و گفتار دو پهلو و مبهم این گروه با ایدیولوژی و وضعیت عینی آنها ارتباط دارد. اصولا حیات طالبان به عنوان یک گروه واپسگرا و تندرو در قرن بیست متناقض و چالش برانگیز است. طالبان از یک طرف محصول کشور استعماره زده، ویران، عقب مانده، سنتی و مذهبی هستند که با شعار جهاد علیه کفار و متجاوزان و تطبیق شریعت اسلامی سربازگیری کرده و می کنند. اما از طرف دیگر، پیروزی این گروه بدون پشتیبانی کشورها و گروه های منطقه و جهان امکان پذیر نبود. به عبارت دیگر طالبان نه می تواند از اصول ایدئولوژیک و اعتقادی شان کوتاه بیایند و نه می تواند بدون پشتیبانی بعضی از کشورهای منطقه و جهان دوام بیاورند. از این روست که رهبر طالبان یک روز هرگونه رابطه با امریکا را رد می کند و روز دیگر خواهان ارتباط قوی با امریکا می گردد.
با این حال اما محتوای قطعنامه پایانی نشست طالبان، اهداف و اولویت طالبان را مشخص کرد. حلقه نزدیک به رهبر طالبان در صدد تحکیم جایگاه امیرالمؤمنین این گروه است. این مساله به نظر آنها، مهم ترین شرط دوام و بقای امارت و جلوگیری از تضعیف، تجزیه و فروپاشی درونی شان است. مولوی هیبت الله آخوندزاده در روز دوم نشست در کابل گفت که« بقای ما وابسته به وحدت ماست». نگرانی رهبر طالبان از دوام و بقایشان جدی می باشد. دوام و بقای طالبان حداقل در کوتاه مدت بسته به وحدت درونی این گروه است و با توجه با ساختار و تفکر طالبان و وضعیت چند پارچه گی شان، وحدت درونی طالبان فقط با تثبیت اتوریته و جایگاه امیرالمومنین حفظ خواهد شد. مولوی هیبت الله برخلاف دو رهبر قبلی طالبان فردی غیرنظامی اما دارای درجه «تحصیلی» بلند است. رهبری فعلی طالبان که در گذشته عمدتا در بخش قضا و آموزش مصروف بود، از اتوریته کافی برخوردار نبوده و در انزوا قرار داشت. قدرت حقیقی طالبان عمدتا به دست فرماندهان شان مانند سراج الدین حقانی و ملایعقوب و چهره های نظامیسیاسی مانند امیرخان متقی و ملابرادر تعلق داشته است. حالا که نفاق داخلی و فشار خارجی و نارضایتی گسترده اجتماعی بقا و حیات این گروه را تهدید می کنند، امیرالمؤمنین این گروه باید صلاحیت و اختیار بیشتر داشته باشد تا بتواند جلو رقابت درون گروهی را بگیرد و از تضعیف و تجزیه و فروپاشی جلوگیری کنند. از این رو حلقه محافظ کار و تندرو، نزدیک به امیرالمؤمنین تلاش می کنند رهبر را از گوشه انزوا بیرون آورده و موقعیت اش را تحکیم کنند. نشست رهبران طالبان در کندهار در اوایل بهار امسال و نشست ملاها در کابل در سرطان امسال، در راستایی تحکیم قدرت رهبری این گروه بوده است.
در نشست درون گروه طالبان در کندهار، رهبر طالبان برخلاف انتظار و خواست سایر مقامات طالبان موضع صریح و قاطع اش در مورد بستن مکاتب دخترانه را مطرح کرد. هرچند مخالفت بعضی از مقامات طالبان، به صورت آشکار و پنهان علیه این طرح به میان آمد، اما جلو دستورات رهبر طالبان را نتوانست بگیرد. از نشست رهبران طالبان در کندهار به بعد سیر امور به نفع ثبت جایگاه مولوی هیبت الله به پیش رفته است. او برای گرفتن بیعت« علمای سراسر کشور» از کندهار خارج شد و به کابل آمد. گویا اکنون رهبر طالبان بیعت همه ی علمای افغانستان را گرفته است و مشروعیت ملی و شرعی او افزایش یافته است.
حالا سوال دیگری که مطرح می شود این است که آیا با تثبیت اتوریته رهبر طالبان مشکل این گروه حل خواهد شد و شکاف و اختلاف داخلی شان از میان خواهد رفت؟ طالبان شاید در کوتاه مدت با ثبیت جایگاه امیرالمؤمنین از خطر تجزیه و فروپاشی داخلی جلوگیری کنند، اما در بلندمدت این امر خود در تضعیف بیشتر امارت این گروه نقش بازی خواهد کرد.همان گونه که تا اکنون نیز موضع تند و افراطی رهبر طالبان به انزوای جهانی و مشروعیت داخلی این گروه اثر منفی گذاشته است. بر اساس گزارش ها نزدیک به 12 کشور جهان در ماه مارچ تصمیم داشتند که امارت طالبان را به رسمیت بشناسند و از تضعیف بیشتر امارت طالبان جلوگیری کننداما بستن مکاتب دخترانه به دستور رهبر طالبان، این کشورها را از تصمیم شان منصرف کرد. در داخل کشور نیز بعد از فرمان ها و دستورالعمل های محدودکننده و افراطی رهبر طالبان علیه شهروندان و به خصوص زنان، مخالفت های مسلحانه و غیرمسلحانه علیه طالبان بیشتر گردید. حتی تعدادی از رهبران میانه رو طالبان، علیه موضع گیری تند رهبرشان اعتراض کردند.
طالبان در مدت10 ماه حکومت شان، ناکارامدی و ناتوانیشان را نشان دادند. این امر از یک طرف اعتماد به نفس طالبان را تضعیف کرده و از طرف دیگر به نیروهای مخالف طالبان روحیه و جسارت بیشتر داده است .طالبان نمی توانند نارضایتی اجتماعی و اختلافات داخلی شان را پایان دهند و مشروعیت جهانی به دست آورند. این گروه به دلیل ساختار و ایدئولوژی تنگ و خشک مذهبی ای که دارند، قادر به این کار نیستند.
نکته دیگری که طالبان در این گردهمایی به آن اعتراف کردند، موجودیت و خطر داعش بود. قبلا طالبان موجودیت داعش در کشور را نمی پذیرفت و آن را جنگ تبلیغاتی علیه خود می دانستند. هرچند طالبان در این نشست داعش را به عنوان خطر و مخل امنیت کشور دانستند، اما واقعیت امر این است که به لحاظ استراتژیک و دارازمدت آنچه به نابودی امارت طالبان خواهد انجامید، مبارزات و شورش و مقاومت خلق کشور و توده های زحمتکش افغانستان خواهد بود نه داعش.
وضعیت اکنون در کشور به گونه ای است که مخالفت و نفرت از طالبان در حال گسترش است. این امر به صورت بالقوه، فرصت برای رشد گرایش های انقلابی و مردمی در کشور خواهد بود. تاریخ یک قرن گذشته افغانستان به روشنی ثابت کرده است که دشمنان خلق از هر قماش که باشند نمیتواند به راحتی در این کشور حکومت کنند و دوام یابند. از این روست که حزب ما به عنوان نیروی پیشاهنگ، باید کارگران، زحمتکشان و کلیه خلق زحمتکش کشور را با تئوری و استراتژی کمونیستی و انقلابی آماده و رهبری کنند و در راه سرنگونی رژیم بنیادگرایی طالبان و پیروزی انقلاب دموکراتیک نوین و سوسیالیستی تلاش نمایند.
 
حزب کمونیست(مائوئیست) افغانستان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر