مقاله
ی زیر به وسیله ی یکی از دوستان هوادار حزب کمونیست( مائوئیست) افغانستان و با
توجه به نقش کثیف دولت مرتجع بورژوا- کمپرادور پاکستان در پشتیبانی از طالبان و به
ویژه در تهاجم به جبهه ای که در پنجشیر علیه طالبان گشوده شد، و به عنوان دریچه ای
کوچک بر وضع کشور پاکستان نگاشته شده است. در نوشته ها پیشین در مورد افغانستان نیز نکاتی در
مورد علل دخالت پاکستان در افغانستان و پشتیبانی این کشور از طالبان بیان شده است.
یادداشتی در
مورد وضع اجتماعی - سیاسی پاکستان
پاکستان و هند
پاکستان از بدو تاسیس خود مشکلات سرحدی داشت؛ یکی از مشکلات پاکستان مساله ی کشمیر بوده و هست. دولت پاکستان ادعا میکند که کشمیر متعلق کشور اوست ولی هندوستان ادعا می کند که متعلق به هندوستان است.
پاکستان و افغانستان
از طرف دیگر پاکستان با افغانستان نیز مشکل داشت. یعنی زمانی که پاکستان از هند جدا شد، انگلیس شکست خورد و پارلمان افغانستان تمام معاهداتی که با هند بریتانیایی داشت منسوخ کرد. پاکستان مناطق پشتون نشین را که قبل از معاهده متعلق به افغانستان بود جزو خاک خود می دانست. از سوی دیگر افغانستان یک روز را برای پشتون های آن سوی سرحد اختصاص داد که آن را« روز پشتونستان» یاد می کرد و جشن میگرفت.
افغانستان در سال های پیش از دهه 80 تعدادی زیادی از ناراضیان آن طرف سرحد را پناه داده بود. این مسئله برای دولت پاکستان به مثابه یک خطر که ایجاد دولت پاکستان را زیرا سؤال میبرد وجود داشت. بنابرین دولت پاکستان هیچ وقت خواهان یک دولت با ثبات در افغانستان که مساله پشتونستان را دامن بزند، نبوده است، ولی دولت های پیشین افغانستان همیشه از مساله ی پشتونستان جهت ضعف پاکستان استفاده می کردند. حالا که باز وضع سیاسی معکوس شده است پاکستان از پشتون های دو طرف سرحد استفاده کرده هوای تسخیر افغانستان را در سر می پروراند، اما مطمئنا در باتلاق افغانستان گیر خواهد کرد.
در پاکستان حکومت فدرالی است که چهار صوبه دارد ، صوبه پنجاب، صوبه سند، صوبه بلوچستان، صوبه سرحد که همان مناطق پشتون نشین است.
قدرت حاکمه در دست پنجابی هاست و ملیت های دیگر مانند سندی، بلوچ و پشتون زیر ستم هستند. پنجاب دارای زمین حاصل خیز است و مردم چهار فصل سال از زمین هاشان حاصل به دست می آورند.
درگیری های قومی و مذهبی
درگیری های قومی و مذهبی در تاریخ کوتاه تشکیل پاکستان خیلی اتفاق افتاده است. از جمله جنگ های میان سندی ها و بلوچ ها، درگیری بین بلوچ و پشتون و...
در پاکستان بین مذاهب مختلف نیز درگیری های خونبار صورت گرفته است. لشکر جنگوی و سپاه صحابه، شیعه را کافر می دانند و در بسیاری از دیوار ها شعار ضد مذهب شیعه نوشته(« شیعه شیعه، کافر شیعه») و از این گونه موارد. از سوی دیگر شیعه ها بر ضد لشکر جنگوی و سپاه صحابه، تشکیلاتی به نام سپاه محمد دارند. دولت پاکستان مدت هاست مردم پاکستان را به جان هم انداخته است. سیاست «تفرقه بنداز حکومت کن» هنوز برای دولت پاکستان منفعت دارد. جز اینها، اقلیت های قومی زیادی هم در پاکستان وجود دارند که طعمه ی همین درگیری های قومی و مذهبی می باشند.
در پاکستان مانند افغانستان مناسبات هنوز قومی، قبیله ای، دینی و مذهبی است و در این کشور درگیری های قومی قبیله ای و مذهبی شدیدتراز افغانستان وجود دارد. پاکستان بشکه بارورت را مانند است؛ اگر نظم موجود برهم بخورد باعث انفجار خواهد شد.
زبان ملی شان اردو و انگلیسی است. در ادارات دولتی، انگلیسی زبان رایج است. ولی هر ایالات و یا صوبه، زبان محلی خود را دارد. زبان پنجابی، سندی، پشتون و فارسی، زبان های معمولی و رایج در کشور میباشد.
اقتصاد
یک بخش عمدهای اقتصاد پاکستان را زراعت و دام پروری تشکیل میدهد. صنایع نیز تا حدودی در سالهای اخیر رشد داشته است. دلیل رشد صنایع پاکستان همانا نیروی ارزان کار و مواد خام ارزان است. بازار محصولات پاکستان معمولا کشورهای همسایه آن است. بعضی اقلام محصولات پاکستان از بندر کراچی به کشورهای عربی و غیر عربی نیز ارسال میگردد.
نیروی کار
چون نیروی کار در پاکستان خیلی ارزان است، سیستم تولیدی (سرمایه بر) کمتر است و سیستم اقتصادی( کار بر) زیاد تر رواج دارد. یعنی سرمایه دار برای سود و در واقع ارزش اضافی بیشتر، نه از ماشین، بلکه از نیروی انسانی استفاده و آن را استثمار میکند؛ مثلا کارگران راه سازی پاکستان برای شکستن سنگ، نه از ماشین بلکه از وسیله ی ابتدایی چکش و نیروی انسانی استفاده می کردند. به این گونه کار«سنگ کوتایی» میگفتند. ممکن است در سال های اخیر با رشد تکنولوژی تغییرات زیادی در سیستم تولیدی پاکستان به وجود آمده باشد، زیرا با رشد تکنولوژی نرخ وسایل تولید نیز کاهش عظیم داشته است.
نرخ بیکاری در پاکستان خیلی زیاد است. نیروی عظیم مردم بیکار است. کارخانه ها و مؤسسات تولیدی توان جذاب خیل عظیم از لشکر بیکاران را ندارد. سطح زندگی و توقعات مردم بسیار پایین است. مردم میتوانند با درآمد کم شب و روز شان را سپری کنند. کارگرانی را دیدم که بی خانمان بودند. روز ها کار می کردند و شب ها در خیابان ها و پارک های نزدیک دکه ها میخوابیدند. اینها کارگرانی بودند که نتوانسته بودند تشکیل خانواده دهند. به چنین افرادی میگفتند «تکری» یا مجرد.
وضع کارگران معادن ذغال سنگ هم رقت بار بود. آن ها هفته ها با وسایل ابتدایی در اعماق کوه نیروی خود را مصرف تولید می کردند. بعضی از آنها هفته یک بار بر سر خانه و زندگی شان بر می گشتند و بعضی از آنها ماههای متوالی را در محل کار شان سپری میکردند.
احزاب سیاسی
احزاب و جریان های ملی و مترقی به حدی نیست که بتوانند مبارزات مردم را به صورت اصولی و درست رهبری کنند. مردم پاکستان بیشتر مذهبی هستند و از احساسات مذهبی مردم، حاکمان و دولتی ها و حتی کشورهای همسایه استفاده می کنند و آنها را به جان هم می اندازند تا حاکمیت شان در امان باشد.
ارتش
ارتش در پاکستان دست بالا را دارد. تمام سیاست های اساسی پاکستان را ارتش تنطیم میکند. دو حزب عمده که از طرف ارتش پاکستان پشتیبانی میگردد یکی حزب مسلم لیگ است و دیگر پیپلز پارتی( حزب مردم پاکستان ). البته احزاب خرد دیگری هم وجود دارد. هر از گاهی ارتش پاکستان تصمیم میگیرد کدام یکی را در قدرت سهیم سازد و کدام را از قدرت دور نگهدارد.
پاکستان از لحاظ تاریخی روابط نزدیک با انگلیس دارد. قوانین ادارات و حتی قوانین رانندگی در پاکستان انگلیسی است.
گاه و بیگاه، جنبش های خود جوش اجتماعی در پاکستان شکل می گیرد، ولی این جنبش ها از طرف ارتش پاکستان به شدت سرکوب می شود .البته در این جنبش ها بعضاً دست کشورهای همسایه ی پاکستان نیز وجود دارد.
همان طور که پاکستان در امور افغانستان دخالت می کند، در دوران حکومت های پیشین افغانستان، این کشور نیز به مخالفین دولت پاکستان پناه داده و آنها را تقویت می کرد.هندوستان نیز به افراد وگروه های وابسته اش در پاکستان کمک میکرد. جمهوری اسلامی ایران نیز گروه شیعه را تقویت می کرد و پاکستان گروه های اهل سنت را در سیستان و بلوچستان تقویت می کند. مانند جندالله به رهبری عبدالملک ریگی. زمانی که بین دو دولت تبانی صورت گیرد بدون رودربایستی آن مهره ها را تبادل می کنند.
17 سنبله 400
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر