درباره ی دختران بی حجاب زنجیرزن در مراسم
مذهبی
دو مساله در این امر توجه ناظر کنجکاو را به خود جلب می کند: یکی بی حجاب ظاهر شدن در یک مراسم مذهبی در حالی که در نظام سلطنتی گذشته و زمانی که نوع پوشش آزاد بود، عموما زنان و دختران بی حجاب در مراسم مذهبی حتی در مقام ناظر صرف مراسم و آیین ها با چادر و روسری ظاهر می شدند، و دیگر این که در چنین مراسمی زنان از در کنار مردان قرار گرفتن و شرکت در خود آیین های مذهبی منع بودند و اصولا اجازه نداشتند که در صف مردان به زنجیرزنی بپردازند.
در هر صورت هر دو این شرکت دختران بی حجاب در مراسم و به ویژه زنجیرزدن آنها، سنت شکنی به شمار می آید و پرسش این است که موضع یک کارگر انقلابی کمونیست در قبال آن چگونه باید باشد.
در این که باید این گونه رفتارها را از جانب دختران و زنان ادامه جنبش زنان برای برابری با مردان دانست می توان اطمینان داشت. جنبش زنان که در پی قتل مهسا امینی با جنبش «زن، زندگی، آزادی» وارد دوران نوینی از رشد و تکامل خود شد در دو سال گذشته تداوم یافته و دمی از مبارزه با نظام اجتماعی و فرهنگی نیمه فئودالی و مرد سالارانه ی موجود فرو نایستاده است.
جنبش ژینا یک جنبش دموکراتیک انقلابی و مترقی چند جانبه بوده و هست که لبه ی تیز آن متوجه حکومت قرون وسطایی استبداد دینی ولایت فقیه و نقش ارتجاعی مذهب به عنوان وجه حاکم اندیشه و رفتار در روساخت فرهنگی و اجتماعی و بنابراین حامل اندیشه های غیرمذهبی، ضدمذهبی و آته ئیستی بوده است. این جنبش بزرگ تغییر و تحولات انقلابی و مترقی بی سابقه و چشمگیری در اندیشه ها و روابط اجتماعی و فرهنگی و از جمله دینی و مذهبی ایجاد کرده است که یکی از آنها تغییر اندیشه و رفتار و کردار مردم در آیین های سوگ برای جانباخته گان گرامی جنبش بزرگ خود می باشد. گرایش عمده ی جنبش مهسا گرایشی غیردینی و غیرمذهبی است.
اما این جنبش به دلیل خصلت دموکراتیک خود، تمامی زنان و جوانان و طبقات و لایه های مردمی طبقه ی کارگر و کشاورز و خرده بورژوازی و در عین حال تمامی اندیشه ها را در بر گرفته است. به این معنا که تنها شامل جریان غیرمذهبی و ضد مذهبی نبوده بلکه جریان مذهبی مخالف حکومت استبداد مذهبی را نیز در برگرفته است.
بر این مبنا، دختران و زنان و جوانانی از تمامی طبقات انقلابی و مترقی که دارای اندیشه و جهانبینی دینی اما مخالف حکومت استبداد دینی بوده و هوادار حکومت دموکراتیک و سکولار هستند در این جنبش شرکت کردند و در کنار زنان پیشرو مذهبی که حجاب از سر برداشتند و صحبت شان این بود که نشانه ی دینداری لزوما بر سر کردن حجاب نیست به مبارزه علیه حکومت ولایت فقیه پرداختند.
ما می توانیم شرکت دختران و زنان جوان بی حجابی را که دارای جهان بینی ها دینی هستند در مراسم مذهبی زنجیر زنی امسال از زمره ی این سنت شکنی ها و در چارچوب جنبش دموکراتیک زنان علیه حکومت استبداد دینی ولایت فقیه و روابط مردسالارانه حاکم ارزیابی کنیم.
این امر چنانکه در بالا اشاره کردیم البته جنبه ی عمده ی جنبه« زن، زندگی، آزادی» نیست اما می تواند جزیی از این جنبش دموکراتیک مترقی به شمار آید. در مراسم های مذهبی سال گذشته نیز بسیاری از نوآوری ها صورت گرفته که از جمله آنها تبدیل نوحه های سنتی به سرودهای مترقی در وصف جانباخته گان جنبش ژینا بود.
در هر صورت پذیرش این شکل مبارزه از جانب بخشی از دختران و زنان به هیچ وجه به این معنا نخواهد بود که این بخش می تواند جنبه ی عمده ی این جنبش انقلابی را که اساسا غیرمذهبی، ضدمذهبی و همچنین آته ئیستی است پایین آورده و به جنبه ی غیرعمده تبدیل کند. بنیان دموکراتیک و پیشرو جنبش« زن، زندگی، آزادی» بر مبارزه با حکومت قرون وسطایی استبداد مذهبی ولایت فقیه و نقش ارتجاعی مذهب در اجتماع، سیاست و فرهنگ استوار می باشد و خواست ماهوی آن برقراری یک جمهوری دموکراتیک سکولار مردمی انقلابی است که از نظر ما تنها می تواند یک جمهوری دموکراتیک خلق به رهبری طبقه کارگر باشد.
اما پذیرش این گونه اشکال مبارزه به عنوان بخشی از جنبش دموکراتیک مترقی زنان می تواند بخش های بیشتری از دختران و زنانی را که اندیشه ها و جهان بینی های دینی و مذهبی دارند به جنبش کشانده و یا چنانکه در جنبش جاری هستند فعال تر کرده از یک سو موجب گسست بیشتر آنها از اندیشه های کهنه و خشک مغزانه گردد و از سوی دیگر گرایش به اندیشه هایی مترقی را در میان آنها بپروراند. اندیشه هایی که در آنها دختران و زنان باید از نقش های پس پرده ای و منفعل خود بیرون آمده و در زندگی اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و فرهنگی همپای مردان در فعالیت ها شرکت کنند و مردان نیز خود اندیشه های سنتی و مردسالارانه را کنار گذارند و در کنار زنان و برای احقاق حقوق آنها مبارزه کنند.
گروه
مائوئیستی راه سرخ
ایران
29
تیرماه 1403