۱۳۹۶ آبان ۹, سه‌شنبه

به یاد علی اشرف درویشیان


به یاد علی اشرف درویشیان

علی اشرف درویشیان نویسنده ای مردمی بود، خواه در داستانهای کوتاه و بلندش و خواه در گرد آوری افسانه ها و فولکلور مردم زادگاهش و خواه در داستانهایش برای کودکان گرسنگی و کار. رو به سوی مردم داشت و برای آنها مینوشت. ساده و بی پیرایه بود و ساده و بی پیرایه مینوشت.
درویشیان بویژه با نخستین داستانهای کوتاهش جای خود را در میان کارگران و روشنفکران پیشرو باز کرد. داستانهای کوتاهی که از زندگی و تجربیات شخصی خودش برآمده بود. با تمامی شور و احساس وقایعی را شرح میداد که خود در متن آنها قرار داشت، از آنها متاثر و با آنها عجین شده بود. در روستاها و یا در شهرها. داستانهای کوتاهی که در آبشوران، از این ولایت، فصل نان و کتابهایی همچون آنها آمده، براستی تکان دهنده بودند و خواننده را بشدت از آنچه برای وی تصویر میشد، به هراس و وحشت میانداخت و تمامی تارو پود وجودش را میلرزاند: آیا چنین چیزهایی ممکن است؟ این  روایات در عین حال وجدان و اندیشه خواننده را برای تقابل با آنچه مقابل وی قد برافراشته بود، بشدت برمیانگیختند. قلم وی، ژرفنای فقر و بدبختی و نکبت، بی فرهنگی و خرد شدن لایه های مختلف در روستا و در شهر را میشکافت و رو میآورد و در معرض دید خوانندگان آثارش قرار میداد. کم نبودند کسانی که کتاب« آبشوران» وی را خوانده باشند و برای دیدن وضعیت آن، راههای طولانی از استانهای دیگر به کرمانشاه را طی نکرده نباشند.
 برای درویشیان، بواسطه عقایدش و بدلیل مخاطبانی که او برای آنها مینوشت و... همواره محتوی اثر بود که اهمیت  بالایی داشت. توانایی احساس و تصور، قدرت رسوخ دادن آن در عمق ماجرا و داستان، و بیان و انتقال آن در اشکال ساده و روشن، خصلت بارز نوشته های وی بود. گویند «آنچه براستی از دل برخیزد، بر دل نشیند» و این وصف آثار درویشیان و اندیشه و احساس وی در مقام یک نویسنده بود. بسیاری از کارگران این ادبیات را به همان شکل که بود می پسندیدند و میفهمدند، آنرا از جنس خودشان میدانستند و با آن ارتباطی ژرف بر قرار میکردند و از آن نیرو و توان برای تغییر و دگرگون کردن میگرفتند.
 بارزترین ویژگی درویشیان، مبارزه سرسختانه  وی با نظام های استثمار و ستم، خواه استبداد شاهی و خواه  استبداد مذهبی، و ایستادگی وی در مقام یک نویسنده در مبارزه با اختناق و سانسور بود. به این دلیل، هم مدتهای مدید در زندان بود و هم محرومیت های فراوان کشید. براستی که وی با این گونه نظام ها هیچگاه سر سازگاری نداشت؛ و این برخلاف بسیاری از نویسندگان عافیت اندیش بود که تا سبیلشان با وام های دولتی چرب میشد، تمامی آنچه زمانی بخاطر آن مبارزه کرده بودند، فراموش میکردند و بودن را بر چگونه بودن ترجیح میدادند. 
 روزگاری درویشیان در رسای صمد بهرنگی روشنفکر مردمی که در کنار کارگران و دهقانان و همچون آنها زیست و برای کودکان آنها نوشت،«صمد جاودانه شد» را نگاشت. اکنون یاد و خاطره خود وی نیز همچون صمد بهرنگی گرامی و جاودان باد.

       جمعی از مائوئیستهای ایران
9آبان 1396
 



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر