روز اول مه
روز سـرخ، انقلابی و انترناسـیونالیسـتی
روز سـرخ، انقلابی و انترناسـیونالیسـتی
«درفش انقلاب اکتبر شکست ناپذیر است!»- مائوتسه دون
امسال صدمین سال انقلاب اکتبر است. امپریالیستها، مرتجعین، رفرمیستها و اپورتونیستهای رنگارنگ سعی دارند که [ضرورت تجلیل از] این رویداد عظیم [تاریخی] را حذف نمایند، از بین ببرند، [یا آن را] تیره وتار نشان دهند، بدنام کنند و لکهدار سازند؛ همانگونه که سال گذشته با پنجاهمین سالگرد انقلاب عظیم فرهنگی پرولتاریایی [این کار را]کردند.
آنها چنین میکنند زیرا میدانند که پیام عظیم این رویدادهای عظیم تاریخی در حال حاضر برای پرولتاریا و تودهها بیشتر و بیشتر قابل عرضه است.
برای رهایی از امپریالیزم، سرمایهداری، جنگ، استثمار پرولتاریا و ستم بر مردمان، ما باید انقلاب پرولتری را به پیروزی رسانیم.
طبقۀ کارگر باید قدرت سیاسی را از دست طبقات حاکمه بیرون آورد، قدرت سیاسی و دولت خود را یعنی دیکتاتوری پرولتاریا را برقرار سازد و سوسیالیزم را اعمال نماید؛ پرولتاریا باید انقلاب را در هر کشور و جهان، برای رهایی یافتن از تمامی زنجیرهای امپریالیزم و مارش به طرف کمونیزم در سرتاسرجهان، تکامل دهد و تداوم بخشد.
نظام امپریالیستی نظام فاسد و گندیدهای است که لنین در اثر بزرگ خود امپریالیزم عالی ترین مرحلۀ سرمایه داری به تجزیه و تحلیل و تشریح آن پرداخته است.
مواجهۀ امپریالیزم و حکومتهای آن در تمامی حوزهها، با یک بحران عمیق اقتصادی و مالی، سیاسی و اجتماعی ادامه دارد و امپریالیستها بحران شان را از لحاظ داخلی به گرده ی پرولتاریا و تودههای کشورهای امپریالیستی و از لحاظ بین المللی بدوش مردمان و ملل تحت ستم میاندازند.
امپریالیزم جنگ اقتصادی و جنگ تجاوزکارانه و چپاولگرانه بهخاطر تقسیم جدید جهان است.
امپریالیزم، ارتجاع و فاشیسم است. امپریالیزم آخرین مرحلۀ سرمایه داری است و روز به روز بیشتر از پیش، نیاز به سرنگونی خود را نشان میدهد.
این است که چرا پیام لنین و انقلاب اکتبر بیشتر از هر زمانی زنده است.
در ایالات متحده، تحت حاکمیت قویترین امپریالیزم، پیروزی ترامپ انعکاس دهندۀ بحران امپریالیزم یانکی و تلاشش بهخاطر فائق آمدن بر جنگ اقتصادی در حال تشدید، حاکمیت نظامی، کنترل بر مناطق استراتژیک ژئوپولیتیکی و تعریف مجدد اتحادها در عرصههای مختلف جنگ در جهان است.
پیروزی ترامپ، ددمنشی به اصطلاح «دموکراسی امریکایی» را نشان میدهد: در این «دموکراسی» میلیاردر فاشیستِی به قدرت رسیده است که جنگ داخلی علیه تودههای فقیر [در خود ایالات متحده] و جنگ بین المللی علیه مردمان تحت ستم [در جهان] را به راه انداخته و پیش می برد.
پیروزی ترامپ، در تمامی کشورهای امپریالیستی، باعث تقویت ارتجاع و فاشیسم مدرن، دولت پلیسی، نظامیگری، حالت اضطراری دایمی و جنگ داخلی علیه پرولتاریا، [علیه] حقوق زنان، علیه توده های افریقایی - امریکایی، علیه پناهندگان با دیوارها و اخراجها، علیه ایدههای مترقی در مکاتب، پوهنتونها، رسانههای جمعی، فرهنگ، هنر و غیره میگردد.
وضع تهاجمی جدید امپریالیزم امریکا، تضادهای بین این امپریالیسم با امپریالیسم روسیه، این ابر قدرت اتمی، با چین، این قدرت سوسیال امپریالیستی جدید و با کشورهای امپریالیستی اروپا، درحال حاضر تحت هژمـونـی ژرمـنـی، را تشـدیـد مـینماید.
ستیز جهانی میان کشورهای امپریالیستی برای تقسیم بازارها و جنگ برای کنترل منابع انرژی، جنگهای تجاوزکارانه و جنگهای ارتجاعی، بذر افشانی مرگ، قتلعامها و ویرانی در سراسر جهان را بهوجود میآورد و تقویت میکند.
جنگهای امپریالیستی تجاوزکارانه در هر گوشه ای از جهان باعث برخاستن موج عظیم پناهندگی میشود.
جنگهای امپریالیستی و برگشت این جنگها بهخانه، حتی در قلب دژهای امپریالیستی، که در جادههای خود کشورهای امپریالیستی خون میریزاند، ددمنشی این جنگها را نشان میدهد.
در تمام کشورهای امپریالیستی، دولتها و حکومتهای اربابان جهان، جنگ داخلی علیه پرولترها و تودهها را که توسط بحرانها به حرکت در میآید، توسعه میدهند. باید بیشتر و بیشتر با ستم و سرکوب جنگید و شورش نمود.
در کشورهای تحت ستم امپریالیسم، پرولترها و مردم تحت ستم، مبارزات ضد امپریالیستی و آزادیبخش ملی و جنگ خلقها را تشدید مینمایند. بویژه ضرورت است تا مبارزات مردم فلسطین و عرب در مقابل دولت صهیونیستی و امپریالیسم، و جنگ خلق [آنان] پشتیبانی گردد. از هند تا فلیپین و از ترکیه تا پرو، جنگ خلق تحت رهبری احزاب مارکسیست- لنینیست- مائوئیست مرجع، معرف راه نجات از امپریالیسم، رژیمهای ارتجاعی و ایجاد دولتهای دموکراتیک نوین و مارش به طرف سوسیالیزم است.
امروز پنجاهمین سالگرد خیزش ناگزالباری«شورش ناگزالباری» است، خیزشی و شورشی که راه جنگ خلق در هند- نبرد علیه قتل عامها، عملیات شکار سبز و سرکوب مائوئیستها، مردمان ادیواسی، روشنفکران و دانشجویان دموکرات و انقلابی، کارگران، دهقانان، مبارزات زنان و اقلیت های ملی- را گشود. این نشان میدهد که هیچگاه و هرگز نمیتوان جنگ خلق و مبارزۀ آزادیبخش مردم را متوقف ساخت و همچنان هیچگاه و هرگز نمیتوان جلو پشتیبانی بین المللی از آن را گرفت.
انقلاب اکتبر و لنین کبیر نشان دادند که ما نمیتوانیم بدون جنگیدن علیه رویزیونیسم و اپورتونیسم علیه امپریالیزم و دولتهای آن بجنگیم و پیروز شویم.
شرایط عینی برای انقلاب مساعد است، زیرا این روند عمده جهانی است. تمامی نیروهای سوسیال دموکراتیک و احزاب کمونیست سابق که رویزیونیست و رفرمیست شدهاند، اعتبار خود را در میان توده ها باختهاند و ثابت کرده اند که ابزار غیر قابل استفاده در دفاع از شرایط زندگی و کار تودهها، مقابله با امپریالیسم، جنگ، فاشیسم و دولت پلیسی هستند.
در کنار بحران این نیروها، ما شاهد اوج گیری گرایشات پوپولیستی ارتجاعی و جنبشهای ارتجاعی بنیادگرایانه، که تودهها را تقسیم میکنند و آنها را به ماشین این یا آن امپریالیسم و در نهایت به ارتجاعیترین بخشهای امپریالیسم، بورژوازی و رژیمهای خدمتگار آنها میبندند، هستیم.
پرولترها و تودهها باید قاطعانه توهمات راههای پارلمانتاریستی و صلح جویانه را طرد نمایند؛ توجۀ خود را بهخلع سلاح کردن آن [نیرو]ها معطوف کنند و جسورانه راه انقلابی را بپذیرند.
جنگ خلق پیشرفتهترین شکلِ پیروز ساختن انقلاب است. این است که چرا ما باید در تمامی کشورهایی که در آنها قبلاً جنگ خلق آغاز شده از آن پشتیبانی کنیم و در تمام کشورهای دیگر، منطبق با شرایط مشخص هـر کشـور، بـرای آن تدارک انجام دهیم.
این امر نیازمند تشکیل و ساختمان احزاب کمونیست حقیقی، که پیشآهنگ طبقۀ کارگر و هستۀ رهبری تمام خلق خواهد بود، میباشد.
احزاب کمونیست مبتنی بر علم انقلابی مارکسیسم- لنینیسم- مائوئیسم در [روشنی و حرارت] آتش مبارزۀ طبقاتی و در پیوند نزدیک با تودهها و برای آغاز و تکامل جنگ خلق و کاربرد آن در واقعیت ساخته میشود.
احزاب کمونیست باید جبهۀ متحد تودههای تحت استثمار و تمامی بخشهای مردمان تحت ستم امپریالیسم را بسازند و تاکتیکهای ضروری را طبق شکلی که حاکمیت سیاسی و نظامی بهخود میگیرد، تکامل دهند.
احزاب کمونیست در کشورهای امپریالیستی باید در ترکیب صفوف خود، پرولترهای پناهندۀ جدید را، از طریق ایفای نقش پیشآهنگ در جنگ آنها علیه مافوق استثمار، بردگی و راسیسم، بپذیرند.
احزاب کمونیست باید عصیانهای جوانان و مبارزات زنان را بهمثابۀ نیروی قدرتمندی برای انقلاب جمع و جور نموده و سازماندهی کنند.
آنها باید با امپریالیسم خودشان بهمثابۀ دشمن عمدۀ پرولتاریا و مردمان تحت ستم بجنگند و با ثبات عزم طرف تودههای ملل تحت یورش را بگیرند. امروز بهصورت مشخص ما باید علیه اشغال امپریالیستی در افغانستان، تجاوز امپریالیستی بر سوریه و تهدیدات اتمی علیه کره بجنگیم.
جنگ امپریالیستی و دیکتاتوری بورژوازی برای احزاب کمونیست این نیازمندی را پیش می آورد که خودشان را برای مقابله با جنگ امپریالیستی توسط جنگ خلق و ساختمان نیروی جنگی شان بهمثابۀ هستۀ ارتش سرخ مجهز نمایند.
جنگ خلقها افزون بر[مقابله با] قتل عامها در مواجهه با تلۀ مذاکرات صلح، که جلو رشد، تقویت و استحکام جنگ خلق در رسیدن بهچشمانداز تعرضاستراتژیک را میگیرد و به هدف منحرف ساختن، خفه ساختن و انداختن انشعاب در آنها و هدایت آنها بهطرف تسلیم به راه میافتد، نیز قرار دارد.
انترناسیونالیسم، وحدت میان پرولتاریا و مردمان تحت ستم در جهان، علیه دشمن مشترک است.
انترناسیونالیسم «فعالیت صمیمانه برای تکامل جنبش انقلابی و مبارزۀ انقلابی در کشور خود و پشتیبانی (به وسیلۀ تبلیغات، هواداری و کمک مالی) از این مبارزه، این و تنها این خط بدون استثنا در هر کشور، است.» (لنین)
انترناسیونالیسم، ساختمان تشکیلات انترناسیونالیستی جدیدی است که مسایل و مشکلات کمونیستها را نشاندهد و توانا باشد که بهسوی [تدوین] خط عمومی جنبش کمونیستی بینالمللی و ایجاد یک انترناسیونال کمونیستی نوین حرکت نماید.
زنده باد صدمین سالگرد انقلاب کبیر اکتبر!
مرگ بر امپریالیسم! بهپیش برای [برپایی و پیشبرد] جنگ طولانی مدت خلق در سراسر جهان!
زنده باد مبارزات پرولترها و ملل تحت ستم در جهان!
زنده باد انترناسیونالیسم پرولتری!
امسال صدمین سال انقلاب اکتبر است. امپریالیستها، مرتجعین، رفرمیستها و اپورتونیستهای رنگارنگ سعی دارند که [ضرورت تجلیل از] این رویداد عظیم [تاریخی] را حذف نمایند، از بین ببرند، [یا آن را] تیره وتار نشان دهند، بدنام کنند و لکهدار سازند؛ همانگونه که سال گذشته با پنجاهمین سالگرد انقلاب عظیم فرهنگی پرولتاریایی [این کار را]کردند.
آنها چنین میکنند زیرا میدانند که پیام عظیم این رویدادهای عظیم تاریخی در حال حاضر برای پرولتاریا و تودهها بیشتر و بیشتر قابل عرضه است.
برای رهایی از امپریالیزم، سرمایهداری، جنگ، استثمار پرولتاریا و ستم بر مردمان، ما باید انقلاب پرولتری را به پیروزی رسانیم.
طبقۀ کارگر باید قدرت سیاسی را از دست طبقات حاکمه بیرون آورد، قدرت سیاسی و دولت خود را یعنی دیکتاتوری پرولتاریا را برقرار سازد و سوسیالیزم را اعمال نماید؛ پرولتاریا باید انقلاب را در هر کشور و جهان، برای رهایی یافتن از تمامی زنجیرهای امپریالیزم و مارش به طرف کمونیزم در سرتاسرجهان، تکامل دهد و تداوم بخشد.
نظام امپریالیستی نظام فاسد و گندیدهای است که لنین در اثر بزرگ خود امپریالیزم عالی ترین مرحلۀ سرمایه داری به تجزیه و تحلیل و تشریح آن پرداخته است.
مواجهۀ امپریالیزم و حکومتهای آن در تمامی حوزهها، با یک بحران عمیق اقتصادی و مالی، سیاسی و اجتماعی ادامه دارد و امپریالیستها بحران شان را از لحاظ داخلی به گرده ی پرولتاریا و تودههای کشورهای امپریالیستی و از لحاظ بین المللی بدوش مردمان و ملل تحت ستم میاندازند.
امپریالیزم جنگ اقتصادی و جنگ تجاوزکارانه و چپاولگرانه بهخاطر تقسیم جدید جهان است.
امپریالیزم، ارتجاع و فاشیسم است. امپریالیزم آخرین مرحلۀ سرمایه داری است و روز به روز بیشتر از پیش، نیاز به سرنگونی خود را نشان میدهد.
این است که چرا پیام لنین و انقلاب اکتبر بیشتر از هر زمانی زنده است.
در ایالات متحده، تحت حاکمیت قویترین امپریالیزم، پیروزی ترامپ انعکاس دهندۀ بحران امپریالیزم یانکی و تلاشش بهخاطر فائق آمدن بر جنگ اقتصادی در حال تشدید، حاکمیت نظامی، کنترل بر مناطق استراتژیک ژئوپولیتیکی و تعریف مجدد اتحادها در عرصههای مختلف جنگ در جهان است.
پیروزی ترامپ، ددمنشی به اصطلاح «دموکراسی امریکایی» را نشان میدهد: در این «دموکراسی» میلیاردر فاشیستِی به قدرت رسیده است که جنگ داخلی علیه تودههای فقیر [در خود ایالات متحده] و جنگ بین المللی علیه مردمان تحت ستم [در جهان] را به راه انداخته و پیش می برد.
پیروزی ترامپ، در تمامی کشورهای امپریالیستی، باعث تقویت ارتجاع و فاشیسم مدرن، دولت پلیسی، نظامیگری، حالت اضطراری دایمی و جنگ داخلی علیه پرولتاریا، [علیه] حقوق زنان، علیه توده های افریقایی - امریکایی، علیه پناهندگان با دیوارها و اخراجها، علیه ایدههای مترقی در مکاتب، پوهنتونها، رسانههای جمعی، فرهنگ، هنر و غیره میگردد.
وضع تهاجمی جدید امپریالیزم امریکا، تضادهای بین این امپریالیسم با امپریالیسم روسیه، این ابر قدرت اتمی، با چین، این قدرت سوسیال امپریالیستی جدید و با کشورهای امپریالیستی اروپا، درحال حاضر تحت هژمـونـی ژرمـنـی، را تشـدیـد مـینماید.
ستیز جهانی میان کشورهای امپریالیستی برای تقسیم بازارها و جنگ برای کنترل منابع انرژی، جنگهای تجاوزکارانه و جنگهای ارتجاعی، بذر افشانی مرگ، قتلعامها و ویرانی در سراسر جهان را بهوجود میآورد و تقویت میکند.
جنگهای امپریالیستی تجاوزکارانه در هر گوشه ای از جهان باعث برخاستن موج عظیم پناهندگی میشود.
جنگهای امپریالیستی و برگشت این جنگها بهخانه، حتی در قلب دژهای امپریالیستی، که در جادههای خود کشورهای امپریالیستی خون میریزاند، ددمنشی این جنگها را نشان میدهد.
در تمام کشورهای امپریالیستی، دولتها و حکومتهای اربابان جهان، جنگ داخلی علیه پرولترها و تودهها را که توسط بحرانها به حرکت در میآید، توسعه میدهند. باید بیشتر و بیشتر با ستم و سرکوب جنگید و شورش نمود.
در کشورهای تحت ستم امپریالیسم، پرولترها و مردم تحت ستم، مبارزات ضد امپریالیستی و آزادیبخش ملی و جنگ خلقها را تشدید مینمایند. بویژه ضرورت است تا مبارزات مردم فلسطین و عرب در مقابل دولت صهیونیستی و امپریالیسم، و جنگ خلق [آنان] پشتیبانی گردد. از هند تا فلیپین و از ترکیه تا پرو، جنگ خلق تحت رهبری احزاب مارکسیست- لنینیست- مائوئیست مرجع، معرف راه نجات از امپریالیسم، رژیمهای ارتجاعی و ایجاد دولتهای دموکراتیک نوین و مارش به طرف سوسیالیزم است.
امروز پنجاهمین سالگرد خیزش ناگزالباری«شورش ناگزالباری» است، خیزشی و شورشی که راه جنگ خلق در هند- نبرد علیه قتل عامها، عملیات شکار سبز و سرکوب مائوئیستها، مردمان ادیواسی، روشنفکران و دانشجویان دموکرات و انقلابی، کارگران، دهقانان، مبارزات زنان و اقلیت های ملی- را گشود. این نشان میدهد که هیچگاه و هرگز نمیتوان جنگ خلق و مبارزۀ آزادیبخش مردم را متوقف ساخت و همچنان هیچگاه و هرگز نمیتوان جلو پشتیبانی بین المللی از آن را گرفت.
انقلاب اکتبر و لنین کبیر نشان دادند که ما نمیتوانیم بدون جنگیدن علیه رویزیونیسم و اپورتونیسم علیه امپریالیزم و دولتهای آن بجنگیم و پیروز شویم.
شرایط عینی برای انقلاب مساعد است، زیرا این روند عمده جهانی است. تمامی نیروهای سوسیال دموکراتیک و احزاب کمونیست سابق که رویزیونیست و رفرمیست شدهاند، اعتبار خود را در میان توده ها باختهاند و ثابت کرده اند که ابزار غیر قابل استفاده در دفاع از شرایط زندگی و کار تودهها، مقابله با امپریالیسم، جنگ، فاشیسم و دولت پلیسی هستند.
در کنار بحران این نیروها، ما شاهد اوج گیری گرایشات پوپولیستی ارتجاعی و جنبشهای ارتجاعی بنیادگرایانه، که تودهها را تقسیم میکنند و آنها را به ماشین این یا آن امپریالیسم و در نهایت به ارتجاعیترین بخشهای امپریالیسم، بورژوازی و رژیمهای خدمتگار آنها میبندند، هستیم.
پرولترها و تودهها باید قاطعانه توهمات راههای پارلمانتاریستی و صلح جویانه را طرد نمایند؛ توجۀ خود را بهخلع سلاح کردن آن [نیرو]ها معطوف کنند و جسورانه راه انقلابی را بپذیرند.
جنگ خلق پیشرفتهترین شکلِ پیروز ساختن انقلاب است. این است که چرا ما باید در تمامی کشورهایی که در آنها قبلاً جنگ خلق آغاز شده از آن پشتیبانی کنیم و در تمام کشورهای دیگر، منطبق با شرایط مشخص هـر کشـور، بـرای آن تدارک انجام دهیم.
این امر نیازمند تشکیل و ساختمان احزاب کمونیست حقیقی، که پیشآهنگ طبقۀ کارگر و هستۀ رهبری تمام خلق خواهد بود، میباشد.
احزاب کمونیست مبتنی بر علم انقلابی مارکسیسم- لنینیسم- مائوئیسم در [روشنی و حرارت] آتش مبارزۀ طبقاتی و در پیوند نزدیک با تودهها و برای آغاز و تکامل جنگ خلق و کاربرد آن در واقعیت ساخته میشود.
احزاب کمونیست باید جبهۀ متحد تودههای تحت استثمار و تمامی بخشهای مردمان تحت ستم امپریالیسم را بسازند و تاکتیکهای ضروری را طبق شکلی که حاکمیت سیاسی و نظامی بهخود میگیرد، تکامل دهند.
احزاب کمونیست در کشورهای امپریالیستی باید در ترکیب صفوف خود، پرولترهای پناهندۀ جدید را، از طریق ایفای نقش پیشآهنگ در جنگ آنها علیه مافوق استثمار، بردگی و راسیسم، بپذیرند.
احزاب کمونیست باید عصیانهای جوانان و مبارزات زنان را بهمثابۀ نیروی قدرتمندی برای انقلاب جمع و جور نموده و سازماندهی کنند.
آنها باید با امپریالیسم خودشان بهمثابۀ دشمن عمدۀ پرولتاریا و مردمان تحت ستم بجنگند و با ثبات عزم طرف تودههای ملل تحت یورش را بگیرند. امروز بهصورت مشخص ما باید علیه اشغال امپریالیستی در افغانستان، تجاوز امپریالیستی بر سوریه و تهدیدات اتمی علیه کره بجنگیم.
جنگ امپریالیستی و دیکتاتوری بورژوازی برای احزاب کمونیست این نیازمندی را پیش می آورد که خودشان را برای مقابله با جنگ امپریالیستی توسط جنگ خلق و ساختمان نیروی جنگی شان بهمثابۀ هستۀ ارتش سرخ مجهز نمایند.
جنگ خلقها افزون بر[مقابله با] قتل عامها در مواجهه با تلۀ مذاکرات صلح، که جلو رشد، تقویت و استحکام جنگ خلق در رسیدن بهچشمانداز تعرضاستراتژیک را میگیرد و به هدف منحرف ساختن، خفه ساختن و انداختن انشعاب در آنها و هدایت آنها بهطرف تسلیم به راه میافتد، نیز قرار دارد.
انترناسیونالیسم، وحدت میان پرولتاریا و مردمان تحت ستم در جهان، علیه دشمن مشترک است.
انترناسیونالیسم «فعالیت صمیمانه برای تکامل جنبش انقلابی و مبارزۀ انقلابی در کشور خود و پشتیبانی (به وسیلۀ تبلیغات، هواداری و کمک مالی) از این مبارزه، این و تنها این خط بدون استثنا در هر کشور، است.» (لنین)
انترناسیونالیسم، ساختمان تشکیلات انترناسیونالیستی جدیدی است که مسایل و مشکلات کمونیستها را نشاندهد و توانا باشد که بهسوی [تدوین] خط عمومی جنبش کمونیستی بینالمللی و ایجاد یک انترناسیونال کمونیستی نوین حرکت نماید.
زنده باد صدمین سالگرد انقلاب کبیر اکتبر!
مرگ بر امپریالیسم! بهپیش برای [برپایی و پیشبرد] جنگ طولانی مدت خلق در سراسر جهان!
زنده باد مبارزات پرولترها و ملل تحت ستم در جهان!
زنده باد انترناسیونالیسم پرولتری!
امضاها
o جمعی از
مائوئیستهای ایران
o کمیتۀ
ساختمان حزب کمونیست مائوئیست، گالیسیه – ایالت اسپانیا
o هسته
کمونیستی نپال
o حزب
کمونیست (مائوئیست) افغانستان
o جنبش
کمونیستی صربستان
o حزب
کمونیست برزیل (فراکسیون سرخ)
o حزب
کمونیست هند (مائوئیست)
o حزب
کمونیست نیپال (مائوئیستهای انقلابی)
o دموکراسی
و مبارزۀ طبقاتی – ایالت برتانیه
o ناآرامی بزرگ
– ویلز ایالت برتانیه
o مواضع
طبقاتی – ژرمنی
o جنبش
کمونیستی مائوئیست تونس
o حزب
کمونیست مائوئیست – فرانسه
o حزب
کمونیست مائوئیست ایتالیا
o حزب
کمونیست مائوئیست مانیپور
o اتحاد
انقلابی مائوئیستی – سریلانکا
o سازمان
کارگران کمونیست – تونس
o khadéhines حزب –
تونس
o حزب
کمونیست انقلابی کانادا
o حزب
کمونیست انقلابی (حوزۀ کبک
o پراکسیس
انقلابی – بریتانیای کبیر
o اتحاد کارگران
کمونیست ( م ل م ) کُلمبیا
o صدای
کارگران – مالزی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر