۱۴۰۰ آذر ۲۳, سه‌شنبه

اعتصاب فرهنگیان و نقش آن در تکامل مبارزه ی سرتاسری

 
 اعتصاب فرهنگیان و نقش آن در تکامل مبارزه ی سرتاسری
 
اعتصاب سراسری فرهنگیان از روز شنبه 20 آذر ماه 400 فرازی نوین در مبارزات این لایه های زحمتکش جامعه ی ماست.  این اعتصاب که به دعوت شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران صورت گرفته، در شرایطی رخ می دهد که فقر و تنگدستی و تهیدستی به واسطه ی بحران اقتصادی و تورم جانکاه  شیره ی جان معلمان و کلا اقشار زحمتکش را گرفته است. سر دیگر این قضیه، سالوسی و دزدی و انباشت ثروت در جانب  دارودسته ی خامنه ای و دفترش و سپاه پاسداران و تمامی دارودسته های دارای منافع در دستگاه قضایی، مجلس و دولت، شورای نگهبان و دیگر ارگان های مذهبی و فرهنگی است که همچون اختاپوسی تمامی شریان های مالی جامعه را به درون خود فرو کشیده اند و پشیزی برای مردم و زندگی آنها ارزش قائل نیستند.
 به این ترتیب در دو سوی جامعه دو گروه اجتماعی صف آرایی می کنند: یکی طبقات زحمتکش و تهیدست کارگران، کشاورزان و لایه های تهیدست خرده بورژوازی همچون معلمان و دبیران و کارمندان ادارات دولتی و... و از سوی دیگر طبقه ی فربه شده سرمایه داران و مالخورانی که خود را سالوسانه در لوای مذهب پنهان کرده اند و با انواع و اقسام ریاکاری به اختلاس و دزدی و فساد و تباهی فرا گرفته شان، ادامه می دهند. مبارزات اقتصادی فرهنگیان که اکنون دیگر می رود که به صنفی- سیاسی گذر کند، در چارچوب این تضاد بین فقر و ثروت خود را بروز می دهد و این تضاد را رشد بیشتری می دهد.
خواست های فرهنگیان اکنون پیرامون « طرح رتبه بندی» و «همسان سازی حقوق» است و  برای پیشیرد این خواست ها آنها مستقیما با قدرت حاکم به خصوص دولت و مجلس طرف هستند.  
 ویژگی مهم اعتصاب فرهنگیان همانا سازمان یافتگی، اشتراک تمامی کارکنان زحمتکش و تهیدست آموزش و پرورش و سراسری بودن آن است و این امر آن را از این جنبه ها در سطحی پیشرفته تر و بالاتر از اعتصاب های اقتصادی کارگران و دیگر صنوف و همچنین اعتراضات منطقه ای و محلی کشاورزان قرار می دهد که در مجموع و تا کنون از این خصلت بی بهره بوده اند و بنابراین نسبت به سطح کنونی آن، پایین تر و عقب مانده تر به حساب می آیند.  
به طور کلی اعتصابات اقتصادی و اعتراضات صنفی عموما در انفراد پیش می روند. این در مورد کارگران بیش از هر طبقه ی دیگری صادق است که بخش مهمی از آنها در موسسات، کارخانه ها و کارگاه های خصوصی کار می کنند و منافع هر کدام عموما مختص کارگران همان کارخانه است و با سرمایه دار کارخانه ی و موسسه خود روبرو هستند.
البته مسائل مشترکی همچون قراردادهای موقت و یا سفید، اخراج های دسته ای و یا تعطیلی کارخانه ها و در دوره ی کنونی به ویژه عقب افتادن حقوق ها و نیز عدم پرداخت حق بیمه ها بین کارگران کارخانه ها و موسسات وجود دارد، اما این مسائل مشترک موجب حرکت سرتاسری کارگران نشده است و اگر حتی مواردی از تلاقی اعتراضات و اعتصابات و برقراری آنها در زمانی واحد وجود داشته این امر از سازماندهی مشترک کارگران بر نخاسته است. همچنین مواردی مانند اعتصاب کارگران پیمانی نفت وجود داشته که موجب حرکتی  سراسری گشته است، اما حتی چنین اعتصاباتی به این دلیل که کارگران در هر منطقه با پیمانکارهای مختلفی طرف اند همواره امکان شکسته شدن اعتصاب در برخی بخش ها موجود بوده است.
خصلت سراسری بودن اعتصاب فرهنگی  از خصلت دولتی بودن این ارگان برمی خیزد. آموزگاران و دیگر کارکنان فرهنگی در سراسر کشور منافع مشترکی دارند و با دولت به عنوان کارفرمای خود طرف هستند و همین امر موجب می شود که بتوانند در سرتاسر کشور دست به اعتصابی همگانی بزنند و یا گردهمایی ها و راهپیمایی های مشترک سراسری بر پا کنند. سوی دیگر این مساله  تلاش ویژه کارکنان زحمتکش برای ایجاد شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان بوده است که سازماندهی مبارزات آنها را به عهده دارد و در حال حاضر بیشتر فرهنگیان پیرو رهبری آن هستند.
چنانچه بخواهیم  موارد همانندی در کارگران بیابیم باید از کارگران موسسات دولتی سخن برانیم. مثلا کارگران شرکت نفت و یا اداره های مخابرات و  آب و برق و ... که  سراسری هستند. البته در چهل سال اخیر بسیاری از کارهای این موسسات نیز به بخش خصوصی سپرده شده است و بنابراین اشکال بروز مبارزه ی کارگران در این موسسات در آینده روشنگر وضع و جایگاه آنان و اشکال پیشبرد مبارزه شان خواهد بود. در کنار اینها، کارخانه های بزرگ دولتی نیز وجود دارد که برخی از آنها و البته بازهم در مجموع به تنهایی دست به اعتصاباتی زده اند و بنابراین اینها نیز تا آنجا که صحبت بر سر خواست های اقتصادی است کمابیش با همان مشکل روبرو هستند. زیرا این دسته از کارخانه ها نیز یک رشته نیستند بلکه رشته های گوناگون هستند و بنابراین هر کدام عموما تنها به مبارزه با کارفرمای خود و یا دولت می پردازند.
ویژگی دیگری که اعتصاب کنونی معلمان و فرهنگیان را در افق تازه ای قرار می دهد وجه سیاسی آن است. نگاهی به شعارها از جمله «معلم زندانی آزاد باید گردد»، سخنرانی ها( حمله به اختلاس گران و نمایندگان مجلس) و نیز پلاکاردهایی که فرهنگیان در دست گرفته اند نشانگر این است که اعتصاب صرفا صنفی نیست بلکه صنفی - سیاسی است هرچند که وجه سیاسی وجه غیر عمده ی آن را تشکیل می دهد.
شکل برخورد حکومت مقابله با اعتصاب است. از وعده و وعیدهای دروغین تا اشکال مقابله ی مستقیم مانند تهاجم لباس شخصی ها که خود پاسداران و بسیجی ها هستند و ضرب و جرح معلمان و بازداشت کردن و زندانی کردن. این شیوه ی غالب و عمومی تقابل با اعتصابات فرهنگیان بوده است. شیوه ای که به احتمال زیاد با نقشی که اعتصابات فرهنگیان می تواند در تکامل مبارزه دیگر طبقات به ویژه طبقه کارگر و کشاورزان و نیز کارمندان ادارات و در کل اعتلای مبارزات عمومی تمامی طبقات بازی کند، در آینده شدیدتر خواهد بود.
آنچه در پیش پای خلق قرار دارد پشتیبانی همه جانبه از این اعتصابات و شرکت در گردهمایی ها و راهپیمایی های فرهنگیان است. هر نوع یاری از جانب هر گروه و طبقه ی اجتماعی به پیشرفت گستره و اشکال تکامل مبارزه ی هر طبقه ی دیگری، نه تنها یاری به طبقه و گروه مستقیما درگیر است بلکه درعین حال یاری به خود طبقه و گروه پشتیبانی کننده است. خلق ما با حکومتی طرف است که تمامی طبقات و گروه های اجتماعی زحمتکش را به شدیدتر وجه خود استثمار می کند و تمامی طبقات خلقی را مورد ستم قرار می دهد و تنها در یک مبارزه ی متحدانه و همه جانبه ی عمومی می توان آن را سرنگون کرد.
مبارزه ی کنونی فرهنگیان نه تنها خود در سطحی بالاتر از مبارزه عمومی قرار می گیرد بلکه در عین حال عناصر گذار به مراحل بالاتر مبارزه ی عمومی را نشان می دهد و مشوقی برای مبارزه ی تمامی طبقات زحمتکش، تهیدست و ستمدیده برای ارتقاء مبارزات خویش است. اکنون اعتصابات وجه صنفی - سیاسی مشخص تر و آشکارتری یافته اند و چنان چه شرایط کنونی از نظر اقتصادی - سیاسی ادامه یابد و همچنین با توجه به برخوردهای خشن و قهری حکومت با مبارزات که ناگزیر بیش از پیش خواهد شد، دیر یا زود اعتصابات از وجه صنفی به وجه سیاسی گذار خواهند کرد. این امر در مورد کارگران نیز صدق می کند. چنانچه مبارزات و اعتصابات کارگران نه تنها در وجه صنفی و اقتصادی خود گسترش یابند و اتحادی عمومی را شکل دهند بلکه وجه سیاسی مشخص و آشکارتری پیدا کنند و خواست های سیاسی را پیش گذارند، می توانند سراسری گشته و شرایط را برای یک مبارزه ی اعتصابی عمومی سیاسی سراسری تمامی طبقات مردمی ایران آماده گردانند.  
پیروز باد اعتصاب سراسری فرهنگیان
پیش به سوی اتحاد تمامی طبقات خلقی
مرگ بر جمهوری اسلامی
برقرار باد جمهوری دموکراتیک خلق ایران
گروه مائوئیستی راه سرخ
ایران
23 آذر 1400      
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر