یادداشتی در مورد قضیه ی بازیگر مشهور و دختر جوان
اخیرا بازیگری که در ورزش و سینما و تلویزیون مشهوراست به جرم تجاوز به دختری( بنا به ادعای دختر) بیست ساله بازداشت شده است.(1) نشر این خبر سروصدای زیادی به پا کرده و نظراتی که موافق بیگناهی بازیگر مشهور بوده و دختر را مقصر به شمار می آوردند بسیار زیاد و غیرقابل قیاس با پشتیبانان دختر بوده است.
نخست به این که بازداشت این بازیگر مربوط به هفته ی پیش بوده و دستگاه قضایی جمهوری اسلامی عمدا نام این فرد را پیش از این که محاکمه ای صورت گیرد فاش کرده است کاری نداریم. می توانیم فکر کنیم که این کار طبق برنامه ی از پیش تعیین شده بوده است برای این که مساله ی ریاکاری شمخانی که پیکان تیز افشاگری و به سخره گرفتن و حمله ی توده ها به او و از طریق او به کل حکومتگران ریاکار و جنایتکار حاکم و نظام ولایت فقیه بوده از درجه نخست اهمیت بیرون آورده شود. به این مساله بسیار پرداخته شده است و به نظر هم نمی رسد حکومت با دیر جنبیدن اش توفیق زیادی در مورد از رده ی مهم خارج کردن قضیه شمخانی و غیر مهم و یا راکد کردن آن به دست آورده باشد چرا که دنبال کردن قضیه ی مزبور از جانب توده ها کماکان ادامه دارد. ضمنا به نظر نمی رسد که این دختر پرستوی اطلاعاتی بوده باشد آن هم زمانی که بازیگری با فیلم ها و سریال هایی که در آنها بازی کرده و می کند با تمام وجودش از نظر فرهنگی به نظام جمهوری اسلامی خدمت کرده و می کند.( در صورت پرستو بودن تحلیل در جزییات می تواند متفاوت باشد).
به طور کلی مبارزه با حکومت ولایت فقیه و ریاکاری ها و توطئه هایش جای خود دارد و قرار نیست که زیر نام مبارزه با جمهوری اسلامی حق و حقوق کسی پایمال شود. از نظر ما موضع درست در مورد این مساله خودش مبارزه با حکومت ریاکار ولایت فقیه است.
سپس به این که آیا این دختر جوان واقعا به این بازیگر علاقمند
بوده و عشق می ورزیده و یا این که می خواسته یک پشتیبان قوی در پیشرفت کارش در
سینما و بازیگر شدن داشته باشد توجهی نمی کنیم.
جدا از این ها به این مورد هم که آیا ادعای دختر بیست ساله
راست بوده و یا دامی و فریبی برای تکاندن بازیگر و اخاذی بوده نیز وارد نمی شویم. در کنار آن به این که آیا
این دختر موقعیت اقتصادی بدی داشته و به خانواده ی زحمتکشی متعلق بوده و یا به
خانواده ی نیمه مرفه و یا مرفه تعلق داشته و در هر دو صورت دنبال مال و منال بوده
و یا می خواسته با ارتباط با این بازیگر کمبودهای شخصیت خودش را جبران کند و یا با
نشان دادن عکس ها و فیلم هایی از بودن با این بازیگر جلوی دوست و آشنا قمپزی در
کند نیز نمی پردازیم.
در عین حال این نیز که در صورتی که فریبی برای اخاذی بوده آیا
نقشه ای از جانب خودش بوده و یا عده ای وی را وسوسه کرده و فریب داده و به این کار
ترغیب کرده اند از نظر ما در این جا بی اهمیت است. این ها می تواند در دادگاه روشن
شود اگر که همه چیز در این دادگاه جمهوری اسلامی بر طبق اصول و ضوابط درستی صورت
بگیرد و اگر حق به جانب دخترباشد، پای پول و رشوه ی بازیگر پولدار و یا تهیه کننده
های فیلم هایی که بازیگر در آنها بازی کرده و منتظر اکران هستند و نیز دوستان با
نفوذش به میان نیاید. یعنی دادگاه حکمی درست و بر مبنای اسناد واقعی دهد.
از این ها که بگذریم می ماند مساله ی رابطه ی یک دختر جوان
بیست ساله گمنام با بازیگر مشهور و پولدار ۴۸ ساله.
بر طبق گفته های همسایه ها بازیگر مرد خوبی بوده است و آنها
تا کنون چیز بدی از وی ندیده اند. این همسایه ها گفته اند که بازیگر اهل این گونه کارها
نبود که بخواهد دختری را به زور به خانه اش بیاورد. همان ها گفته اند که این دختر
نزدیک شش ماه بود که به خانه ی بازیگر می آمد و ماشین اش را هم دیده اند که در محل
پارک می کرد.
در هر حال از نظر این همسایه ها این که چرا مردی به این سن و
سال باید با دختر جوانی در این سن شش ماه( تا زمان شکایت) رابطه داشته باشد اهمیتی
ندارد و در رای آنها در مورد درستی یا نادرستی کار بازیگر و خوبی و بدی شخصیت او
تاثیری ندارد و یا حداقل تا جایی که نگارنده توانسته اخبار و فیلم ها را دنبال کند
نظر منفی ای در این خصوص نداده اند. در عین حال از نظر این همسایه ها این که چرا باید این دختر
جوان بیست ساله دنبال مرد ۴۸ ساله ای بیفتد نیز در خور تحقیق و بررسی نیست. می
توان آن را به تربیت خانواده گی و یا برخی خصوصیات دختران این دوره و زمانه نسبت
داد و از آن گذشت.
اما مساله را ما از این زوایه برجسته می کنیم: چرا باید دختر جوان بیست ساله ای به دنبال مردی مشهور و پولدار بیفتند و خودش را در چنین وضعی بیندازد؟
بیشتر پشتیبانان این مرد مشهور می گویند این بازیگر این قدر
پول داشت که بتواند رابطه داشتن با دختری و یا زنی را بخرد و نیازی به دزدیدن و به
خانه آوردن و تجاوز به زور به این دختر را نداشته باشد.
نتیجه ی این چنین گفته هایی که مداوما از سوی پشتیبانان بازیگر تکرار
می شود این است: تجاوز کردن مخصوص مردان بی پول و فقیر است و نه مردان مشهور پولدار
و یا ثروتمند!
و این در حالی است که وضع کاملا برعکس است. این مردان ثروتمند و مشهور هستند که امکانات بیشتری برای ترغیب و یا فریب دادن و یا گول زدن و دزدیدن و تجاوزکردن کردن به دختران و زنان دارند. نگاهی به زندگی یکی از دوستان نزدیک ترامپ با نام جفری اپیستین بیندازیم که پس از بازداشت در زندان به قول مردم ما«خودکشی اش» کردند. وی دختران زیر هیجده سال( چهارده و پانزده ساله) را با پول می خرید و به بزم های ثروتمندان و از جمله خودش و ترامپ می آورد. نگاهی به قاچاقچیان و صنعت پورن بیندازیم که سرنخ های اصلی آن ها دست سرمایه داران دولت های حاکم بر بیشتر کشورهای جهان است.
توجه کنیم که این بازیگر مشهور در حالی که همسری داشت به گفته ی کسانی که خود را از دوستان نزدیک خودش و همسر وی قلمداد می کنند( امین فردین در یک برنامه ی ویدئویی) به این همسر خیانت می کرد و با زنان دیگر رابطه برقرار می کرد. این امر چنان عادی گفته می شود که گویی پیش پا افتاده است و خلاف اش غریب است.( این دوست مشترک مرد و همسرش در عین حال به همسر سابق این مرد می گوید که تو را دوست داشت!؟)
از دیدگاه ما پاسخ به این پرسش این گونه است: دختری جوان به علت مشکلات اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و شخصیتی نیاز به این می بیند که با بازیگر مشهوری در ارتباط قرار گیرد و خودش را شش ماه( زمان اش برای ما مشخص نیست) در اختیار وی بگذارد تا وی با او رابطه ی جنسی (به گفته ی برخی از پشتیبانان بازیگر صدها بار) داشته باشد و در نهایت و به احتمال با سیر شدن بازیگر از وی، حال به دلیل مشکلات شخصیتی اش و یا اصلا شخصیت ضعیف و بدش و بارور نشدن یک عشق اگر مثلا قرار بوده شکل بگیرد و شکل نگرفته، مجبور شود و یا عامدانه بخواهد مسایلی از این رابطه را برای عموم آشکار کند و زندگی آینده اش را حداقل از نظر شخصیتی با ده ها مشکل روبرو کند و این میان- اگر کلکی در کار بوده باشد - پولی به جیب زند و یا حداقل انتقامی بگیرد.
هزاران دختر مانند او در ایران کنونی( و بلکه در جهان خواه در کشورهای زیرسلطه و خواه در کشورهای امپریالیستی) یافت می شوند که چنین مشکلی دارند. آنان نه پولدارند و نه مشهور و نه دارای بروبیا. راه ها در نظام اقتصادی کنونی و حکومت کثیف مشتی آخوند و پاسدار مال پرست و جانی برای پیشرفت و رسیدن به یک زندگی متعادل بسته است. جو فرهنگی حاکم به گونه ای است که «پول» و «شهرت» ارزش والا تلقی می شوند و جوانان دختر و پسر را وادار می کند دنبال آنها باشند. و آنها که این دو را دارند می توانند با پول دختران و زنان را بخرند. این قلب مساله است( و ما صرفا در مورد این حکومت صحبت نمی کنیم. در استبداد شاهی نیز وضع به همین شکل بود و بازیگران زن و دست اندرکارانی بودند که به افشا کردن وضعیت تهیه کننده ها و کارگردان ها و بازیگرهای مرد می پرداختند).
به این ترتیب ما به روابطی می رسیم که در آن دختر جوان یک
قربانی می شود( گرچه در از یک دیدگاه گسترده تر مرد بازیگر نیز یک قربانی است اما
نه قربانی نخست!).
از این دیدگاه دختر ما یک قربانی یک نظام اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی و نهایتا سیاسی استثمارگرانه و ستمگرانه است. نظام سرمایه داری بوروکرات- کمپرادور در یک کشور زیرسلطه ی امپریالیست ها؛ خواه از یک خانواده ی تهیدست باشد و خواه از یک خانواده ی مرفه؛ خواه دنبال پول و پله بوده و خواه دنبال شهرت و یا فائق آمدن بر مشکلات و نارسایی های و کمبودهای شخصیتی اش. این خصلت یک نظام اقتصادی و یک سلسله روابط اجتماعی و فرهنگی که به وجود می آورد است که انسان ها و به ویژه دختران و زنان را چنین در پیشگاه پول و ثروت و قدرت قربانی می کند.
در عین
حال این نظام، نظامی مرد سالار است. مرد فرمانروا است و زمانی که این «مرد» مشهور
و پولدار و دارای موقعیت اجتماعی بالا باشد آنگاه دیگر همه چیز به کام اش است و به
پای اش ریخته می شود و از جمله دختران و زنان!
بنابراین ما اگر
پشتیبانان بازیگر در این مورد راست گفته و دزدی و تجاوزی هم در کار نبوده باشد بلکه
دختر به میل خویش با بازیگر وارد رابطه شده باشد به هیچ وجه دختر را مقصر اصلی به
شمار نمی آوردیم. او با بیست سال سن نمی تواند مقصر باشد. اگر تقصیری هم متوجه وی باشد
بسیار ناچیز است.
برعکس بازیگر حتی اگر بیگناه شناخته شود هر چند که گفتیم در
گستره ای بزرگ تر یعنی در گستره ی روابط اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و سیاسی
قربانی است، اما در گستره ای کوچک تر گناهگار است. اوست که همچون برده ی موقعیتی
که به دست آورده دنبال خوش گذرانی و لذت است و از پول و شهرت خویش استفاده می کند
و در سر راهش حتی دختر بیست ساله ای را نیز بدون این که به آینده ی دختر بیندیشد
قربانی مطامع و لذاید مردی خویش می کند.
م- دامون
سوم آبان ۱۴۰۴
یادداشت
۱- بازیگر در
هنگام نوشتن این یادداشت با قرار وثیقه آزاد شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر