۱۴۰۳ اردیبهشت ۳۱, دوشنبه

کشته شدن جلاد

 
مرگ جلاد و همراهان
رئیس جمهور منتسب خامنه ای ابراهیم رئیسی جلاد و امیرعبداللهیان وزیر امورخارجه ی مال خورش به همراه 7 نفر دیگر در سانحه ای که روز یکشنبه سی ام اردیبهشت برای هلی کوپتر آنها در آذربایجان شرقی پیش آمد کشته شدند.
گمانه ها
این که این مرگ پیش آمدی بود که به دلیل اشکال فنی هلی کوپتر و یا شرایط بد جوی و آب و هوایی روی داد و یا دست هایی داخلی یا خارجی در کار بود تا رئیسی را بکشد و از نبود وی در جابجایی ها در قدرت داخلی بهره برد و یا تودهنی ای به خامنه ای و سپاه پاسدارانش زند تا از تک و تای خارجی آنها بکاهد هنوز روشن نیست. خواه دست های داخلی( خود خامنه ای و یا باندهای مخالف باند رئیسی و علم الهدی و خانواده و فامیل آنها) و خواه خارجی( مثلا دولت اسرائیل) در کار باشد حکومت آن را بروز نخواهد داد و یا مانع بروز آن خواهد شد. این امری است که در آینده و در خلال رویدادها و پس و پیش ها و جابجایی ها در داخل قدرت و یا در روابط و برنامه های خارجی خامنه ای مشخص خواهد شد.
توده ها و رئیسی جلاد
برای توده های مردم ایران رئیسی نه تنها پشیزی ارزش نداشت بلکه از وی عمیقا نفرت داشتند؛ بسیاری که پس از انتساب اش به ریاست جمهوری وی را شناختند به دلیل گزین شدن اش به وسیله ی خامنه ای به عنوان رئیس «جمهور» ولایت فقیه اش و به دلیل خصوصیت بنده وارش و همچنین به دلیل بی سوادی و بی تجربه گی اش در امور اجرایی و پیاده کردن بسیاری از«جراحی های اقتصادی» که نسبت به دولت های پیشین آسیب های سخت تری به توده ها زد از وی متنفر شده بودند، و بسیاری دیگر که از پیش وی را می شناختند و از جمله خانواده های جانباخته گان انقلاب از 57 به این سو، به دلیل نقش جنایتکارانه اش در مقام دادستان و عضو هیئت مرگ و رئیس دستگاه قضایی و رئیس جمهوری در کشتن مبارزان انقلابی از همان انقلاب تا خیزش زن، زندگی، آزادی( ژینا).
این است که اکثریت مردم در ایران به ویژه در  کردستان و شهرهایی مانند سقز در حالی که از این تاسف می خورند که وی نماند تا در دادگاه خلق و در پیشگاه توده ها محاکمه شود و حکمی انقلابی در مورد وی جاری شود در عین حال بسیار شادمان هستند و به جشن و سرور می پردازند که مرگ وی را می بینند.
خامنه ای و مشکل جانشین برای رئیسی
مرگ رئیسی و عبداللهیان از نقطه نظر آنچه موجود بود تاثیری در سیاست اداره ی امور کشور و یا روابط خارجی جمهوری اسلامی ندارد. محمد مخبر معاون رئیسی، پاسدار دزد و نوچه ی خامنه ای تا انتخاب رئیس جمهور مسئولیت دولت را به عهده خواهد گرفت و خامنه ای طی این مدت فرصت خواهد داشت تا فرد دیگری را به جای رئیسی به ریاست جمهوری ولایت فقیه اش بگمارد. علی باقری معاون اول عبداللهیان نیز مسئول وزارت خارجه خواهد بود و این نیز تاثیری در روابط خارجی ایران که به وسیله ی خود خامنه ای و سران سپاه تدوین می شود نخواهد داشت. 
به طور کلی مجلس( شورا و خبرگان) و دولت و دستگاه  قضایی و شورای نگهبان چیزی جز نمای بیرونی یا ویترین خامنه ای و دفترش نیستند. آنها تنها آن کاری را انجام می دهند که خامنه ای و باندهای درون دفتر و سران اصلی سپاه می گویند. برخی از افراد این دستگاه ها نماینده و یا جزو روسای باندهای درون دفتر هستند و تنها به این دلیل است که می توانند در نمای بیرونی و یا ویترین این دفتر قدرت داشته باشند.
ابراهیم رئیسی نماینده ی یکی از این باندها و در مورد شخص خودش مهره ای در میان مهره های خامنه ای بود که حتی بُرایی قالیباف را در میان اصول گرایان که بخش هایی از سپاه را پشت خودش می بیند نداشت. از سوی دیگر کشورداری اش هم جز خشم و کینه و نفرت چیزی میان مردم برنیانگیخته بود. برای خامنه ای و دفترش مشکلی اساسی نیست که فرد دیگری را به جای وی انتخاب کنند و برای مردم نیز چنان که گفتیم بود و نبودش به عنوان یک رئیس دولت یکسان است.  
پنجاه روز تا انتخاب رئیس جمهوری و فضای عمومی ای که می تواند سیاسی تر شود
اما آنچه که در حال حاضر بخش مهم قضیه است همین دو ماه و اندی فرصت برای انتخاب رئیس جمهور خامنه ای است(این که خامنه ای چه شخصی را رئیس جمهور خواهد کرد و پس از آن وضع چگونه پیش خواهد رفت بماند). تا انتخاب فردی به جای رئیسی یک خلاء و بحران نسبی در حکومت و قدرت برای اجرای امور پیش خواهد آمد و فضای سیاسی جامعه را داغ تر و جوشش و غلیان سیاسی توده ها را شدت خواهد بخشید.
وضع مزبور در درجه ی نخست و بیش از هر چیز می تواند دو دسته تضاد را دامن زند:
تضاد مردم با حکومت
یکم تضاد میان مردم و حکومت را دامن زند. امری که خود را در ادامه ی ایستادگی شجاعانه و بی پروای دختران و زنان در مقابل«طرح نور» و تداوم مبارزات فرهنگی - سیاسی آنها با حکومت و مبارزات اقتصادی و سیاسی موجود طبقه ی کارگر و فرهنگیان و بازنشسته گان و پرستاران و هنرمندان و وکلا و دیگر لایه های جامعه و خلق های دربند و زیرستم بلوچ و کرد و... ایران نشان خواهد داد. این مبارزات می تواند از خلاء مسئول این جایگاه و ضعف ها و نوسانات موقتی که در حکومت و در فرایند جانشین کردن فردی به جای وی پیش می آید استفاده کند و پیشتر رود و تکامل یافته تر شود.
تضادهای درون حکومت
دوم تضادهای داخلی دارودسته های حاکم به ویژه آنان که در دفتر رهبری و گرد وی اند را پیش خواهد برد و به احتمال شدیدتر خواهد کرد. امری که می تواند مشکلاتی برای خامنه ای برای راست و ریست کردن امور ایجاد کند و رشته ی کارها در این خصوص را که تا حدود زیادی و به ویژه پس از انتخابات مجلس و بروز جدال های تازه میان باندهای اصول گرایان از دست اش در رفته بود بازهم بیشتر به در کند.
شکی نیست که رئیسی و علم الهدی امام جمعه ی مشهد  روسای باند رئیسی- الهدی و هر دو هر چند گرگ صفت و مال خور، از نظر نقش سیاسی بی خاصیت بوده اند اما در پس و پشت این باند و فامیل گسترده و نیز هم پیوندهاشان، افرادی افعی صفت هم هستند که این باند را برای گرفتن قدرت بیشتر درون دفتر خامنه ای در مقابل باندهای دیگر از جمله باند قالیباف و حتی احتمالا مقابل مجتبی خامنه ای هدایت می کنند. مردن رئیسی می تواند از یک سو افراد تازه ای را در این باند رو آورد تا بتوانند خودی نشان دهند و جایگاهی را که به دست آورده اند مستحکم کنند و از سوی دیگر باندهای دیگری همچون قالیباف رئیس مجلس خامنه ای و یا محسنی اژه ای رئیس دستگاه قضایی و یا باندهای تازه پا گرفته در مجلس شورا را که هفتم خرداد به طور رسمی آغاز به کار خواهد کرد برانگیزد که از موقعیت ضربه ای که به این باند وارد شده است استفاده کنند و قدرت بیشتری به دست آورند.
مساله ی جانشین خامنه ای 
در مورد جانشین برای خامنه ای مشکل که بتوان گفت مرگ رئیسی می تواند تاثیر عجیب غریبی بگذارد. با توجه به صحبت های خامنه ای و برخی از دارودسته ی خبرگانی ها، بیشتر می توان فکر کرد که جانشین خامنه ای مجتبی خامنه ای است. تنها چیزی که هنوز روشن نیست که این است که مجتبی می خواهد قدرت بیرون پرده باشد و یا قدرتی در پس پرده. در صورتی که بیرون پرده باشد مجتبی و نقش اش هر دو یکی است. اما در صورتی که قرار باشد پس پرده باشد آنگاه فردی مطیع  و مترسکی را خواهند خواست که بیرون پرده نقش ولی فقیه ظاهری را  بازی کند و پیدا کردن این گونه افراد در دم و دستگاه بنده و مطیع پرور خامنه ای کار دشواری نیست.    
گروه مائوئیستی راه سرخ
ایران
سی و یکم اردیبهشت 1403

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر